یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

حجاب چرا در جامعۀ ایرانی مسئله بوده است و آیا اکنون هم برای ما مسئله است؟ برای پاسخ، باید این پدیده‌ را در زمینه و در بستر پیدایش و دوامش فهمید؛ یعنی باید جهانِ پدیده را گشود و در آن جهان زیست و سپس فهمید. باید دید حجاب چگونه و در چه بافتی به یک مسئله تبدیل شده است؟ می‌دانیم که این موضوع از مسائل اصلی دوران مبارزه با طاغوت بود اما آغاز این مسئله‌بودگی و احیاناً اوج و افول آن کجاست؟


بدیهی است که در جامعۀ سنتی ایران با اکثریت مسلمان، حجاب چندان امر چالش‌برانگیزی نبوده است. این چالش معطوف به دوران جدید است. از دورۀ قاجار و به ویژه بعد از دورۀ ناصری، گشودن درهای ایران به روی کمپانی‌های اقتصادی اروپایی، عواقب اجتماعی و فرهنگی خاصی به دنبال آورد. حضور مستشاران اروپایی در ایران با مقتضای متفاوتی از انسان سنتی ایرانی، و ظهور جریان فرنگی‌مآبِ متصل به حاکمیت، منجر به تحولات فرهنگی و اجتماعی در ایران شد. پیدایش عشرت‌کده‌ها و میخانه‌ها در ایرانِ دوران گذار شاید اولین جرقه‌های چالش اجتماعی دین در ایران را موجب شده باشد.


این چالش بعد از تجدد رضاخانی و دین‌ستیزی علنی و مبارزۀ او با سنت‌های اصیل اجتماعی، به اوج خود رسید. در این دوره خصوصاً بعد از فرمان کشف حجاب، موضوع دین‌داری و علی الخصوص حجاب به مسئلۀ اول در حیات سیاسی و اجتماعی ایران مسلمان بدل شد و حتی به سطح چالش موجودیت رسید. مسئلۀ حجاب پس از آن در طول دورۀ پهلوی دوم هم اگرچه به شدت قبل نبود اما اهمیت خود را حفظ کرد و همواره از نمادهای اصیل مبارزه با طاغوت و نمود هویتی جامعۀ مسلمان ایران بود.


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در دهۀ نخست، موضوع حجاب و دیگر احکام فقهی، همچنان اهمیت خود را داشتند. وقوع انقلاب آفاقی که ماهیتاً میل به انقلاب انفسی نیز دارد، بدیهی است که باید نگاهی به پشت‌سر کند و در پی بازسازی اساسی و بنیادین خود باشد. حجاب برای همین در دهۀ اول انقلاب، همچنان در صدر مسائل اساسی ماند. نگاهی به تحولات اجتماعی و فکری آن دوره هم گویای مسئله‌بودگی حجاب در سال‌های نخستین انقلاب است. حجاب مسئلۀ پیش از انقلاب و قدری بعد از آن است اما سرعت تحولات این چهل سال دال بر این است که حجاب مسئلۀ دهۀ پنجم انقلاب نیست و ضرورتاً هم نمی‌تواند باشد. نگاهی به تاریخ صدر اسلام این ضرورت را عیان‌تر خواهد کرد.


مسئلۀ نخستینِ جامعۀ کوچک مسلمانان، مسئلۀ ایمان بود. در آغاز بعثت، اسلام آوردن یعنی مبارزه با تمامیتِ شرک؛ و  طبیعی است که صرف اظهار اسلام از سوی اشراف حجاز و ساختار سنتی آن جامعه تحمل نشود و عواقبی سخت داشته باشد. مسئلۀ ابتدایی اسلام اما در دورۀ بعدی صورتی دیگر به خود گرفت. در دورانِ تشکیل حکومت مدینه و دوران تشریع، مسئلۀ مسلمانان دیگر صِرف ایمان نیست. و باز در دورۀ بعد از پیامبر(ص)، مسئله دیگر همان مسائل دورانِ مدینه و فتح مکه نیست. مسئلۀ دورۀ جدید، مسئلۀ خلافت است. مسائل دوران خلفا هم باز چیزی دیگر است و این سیر مسائل با سرعت پیش می‌رود و مثلاً در دوران حکومت امیرالمومنین(ع) باز هم عوض می‌شود. در آن دوره شاهد صف‌آراییِ قرائت‌های مختلف اسلام در برابر همیم، اسلام بنی‌امیه، اسلام تحجر و اسلام ویژه‌خوار در برابر اسلام ناب محمدی؛ و مسئله بسیار از آنچه در آغاز بعث بوده تغییر کرده است؛ دیگر ایمان مسئله نیست و ضروری است که نباشد.


القصه حجاب مسئلۀ دهۀ پنجم انقلاب نیست و نمی‌تواند هم باشد. این مسئله‌نبودگیِ حجاب البته از موضوعیتش نمی‌کاهد اما به این معناست که راه‌حلِ حجاب هم در جایی غیر از خود اوست. انقلاب به فراخور سیر شتابان‌اش، بالضروره مسائلی نو پیدا کرده است و نمی‌شود امروز در پی پاسخ به مسئلۀ دیروز بود. باید مسئلۀ امروز را پیدا کرد و الا دچار جمود و تحجر خواهیم بود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۰۶
علی سلیمانیان

مسجد جمکران، نماد فربگی مناسک و نمادزدگی دینی در دوران جمهوری اسلامی است. مسجد گمنامی که روند رویدادها در هزار سالهٔ بعد از تأسیس‌اش، چنین توسعهٔ ذوابعادی را برایش متصور نمی‌نمود؛ از توسعهٔ مکانی و امکانی در این چهار دهه گرفته تا تکثیر آئین‌ها، روایت‌ها و رجعت‌ها و از همه مهمتر توسعهٔ معنای قدسی جمکران که نمودش جااندازی لفظ «مقدس» در کنار نام این مسجد است، همهٔ این‌ها در این راستا بوده است که جمکران را به نماد مجسم امام عصر(عج) و سهل‌ترین امکان ارتباط با او و مرجعیت مسئلهٔ انتظار تبدیل کنند.


فرایند مناسک‌سازی و نمادپردازی که ماحصل همکاری تنگاتنگ لایه‌های میانی و پایین‌دست حاکمیت و دستگاه‌های تبلیغی با حوزه است، با قرائت ناب امام خمینی از اسلام و با روح انقلاب اسلامی سازگار نیست. علاوه بر این صوری شدن دین و خلع آن از معنای باطنی، کم‌رونق شدن مناسک حقیقی و مورد طعن و اتهام قرار گرفتن آن‌ها و از طرف دیگر پیدایش تضادها و طبقه‌بندی‌های اجتماعی معطوف به این مناسک از جملهٔ پیامدهای فکری و اجتماعی این فرایند است.


اهم اهداف و دلالت‌های این مسئله چنین به نظر می‌آید:


۱. توسعه‌طلبی ظاهری شیعی؛ و تلاش برای به رخ کشیدن هر چه بیشتر عِده و عُده -که این مسئله نقطهٔ مشترک همهٔ حکومت‌های شیعه در طول تاریخ بوده است- و ریشهٔ تاریخی آن اختناق و سرکوب‌شدگی مطلق توسط حکومت‌های غیرشیعه است.


۲. فرقه‌گرایی؛ که گاه خودآگاه است و برآمده از جهان فکری شیعه-سنی یا شیعه-دیگری است و گاه ناخودآگاه است که ریشه در همان وضعیت دوقطبی خودآگاه (هر چند ضعیف باشد) دارد.


۳. امتیازدهی به خوانش‌های رقیب از اسلام شیعی؛ برای همراه کردن آنان و یا کاستن از چالش‌های فی‌مابین.


۴. رقابت با خوانش‌های رقیب از اسلام شیعی؛ به منظور در دست گرفتن ابتکار عمل بیشتر و برداشتن بار از روی دوش مناسک و شعائری که رقبا داعیه‌دارش هستند. برای مثال به دست گرفتن ابتکار عمل در برابر انجمن حجتیه و گرفتن امکان از آنان.


۵. رقابت جغرافیایی با خوانش‌های شیعی خارج از حاکمیت ایران و نمادسازی متقابل؛ به طور مشخص در رقابت با حوزهٔ نجف که اقلاً سه مکان بسیار مهمتر از جمکران در رابطه با امام عصر در اختیار دارد (سرداب مقدس در سامرا و مساجد کوفه و سهله). خصوصاً نیاز به داشتن ربط معنادارتر با امام عصر برای نهاد دین در جغرافیای حکومت شیعی در مقابل شیعهٔ سکولاری که اغلب اماکن و نمادهای مذهبی شیعه را در اختیار دارد، این رقابت را قابل فهم‌تر می‌کند.


۶. خلق صورت‌های جدید، مفرح و نمایشی‌تر از دینداری؛ برای همراه کردن یا اقل‌کم همراه‌تر نشان دادن جامعه.


۷. توسعهٔ دایرهٔ مشروعیت نهاد دین و نهاد قدرت؛ در جامعه‌ای با اکثریت شیعه و محب اهلبیت.


۸. انحصاری کردن دین؛ از طریق مناسک‌سازی‌هایی که نهاد عهده‌دار آن مناسک را هر چه بیشتر در مرجعیت و موضع اقتدار قرار دهد.


۹. تفوق صورت‌گرایی و کمیت‌گرایی؛ در برابر باطن‌گرایی و کیفیت‌گرایی که از عوارض عصر پساروشنگری است.


۱۰. تفوق روح جهان فکری اشعری؛ بر وجوهی از شیعهٔ عقلیه که کاهندهٔ قدرت مرجعیت اجتماعی است. این مسئله بیشتر در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی و خصوصاً در موضوع انتخابات بروز روشن‌تری دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۲۶
علی سلیمانیان

چند روز قبل آلمان، فرانسه و انگلیس خبر از راه‌اندازی «کانال مالی ویژۀ اروپا با ایران» (SPV) برای حفظ برجام دادند. در بیانیۀ مشترک این سه کشور  آمده است این ساز و کار مالی محدود به واردات دارو، لوازم پزشکی و مواد غذایی توسط ایران بوده و اجرای آن نیز منوط به مراعات «دقیق‌ترین استانداردهای جهانی در زمینۀ مبارزه علیه پولشویی و تأمین مالی تروریسم (AML/CFT)» است. بر این اساس این سه از ایران خواسته‌اند که هر چه سریعتر «تعهداتش» به FATF را اجرایی کند.  در واقع آنچه «کانال مالی ویژۀ اروبا با ایران» خوانده می‌شود چیزی جز «برنامۀ نفت در برابر غذا» نیست الا اینکه همین نفت در برابر غذا را هم به پذیرش FATF منوط کرده است.


نفت در برابر غذا نام برنامه‌ای بود که به دنبال تحریم‌های سازمان ملل ضد عراق پس از حملۀ این کشور به کویت به اجرا درآمد و تا اشغال عراق توسط امریکا پیش رفت. بر اساس برنامۀ نفت در برابر غذا، عراق می‌توانست نفت بفروشد اما عواید آن را تنها می‌بایست به واردات مواد غذایی و دارو صرف نماید. در طی سال‌های اجرای این برنامه، عراق تحت شدیدترین نظارت‌های بین‌المللی قرار گرفت اما نه تنها سایۀ تهدید از رویش برداشته نشد، بلکه با سلطۀ اطلاعاتی نهادهای بین‌المللی، این کشور در کام جنگ، ویرانی و اشغال فرو رفت.


به نظرم به صف کردن مردم برای خرید اقلام خوراکی، صحنه‌آرایی کثیفی است برای بردن کشور به سمتی که جمهوری اسلامی را مجبور کند به چیزی بدتر از «نفت در برابر غذا» تن دهد.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۳۴
علی سلیمانیان

مدیرکل تأمین اجتماعی استان آذربایجان‌شرقی امروز به خبرنگاران گفته است شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز با 49 میلیارد تومان بدهی، بزرگترین کارفرمای بدهکار به بیمه است.


نمی‌دانم این بدهی 49 میلیاردی، مشمول حق بیمۀ کارگران شرکتی ایستگاه‌های بی.آر.تی هم هست یا نه، اما اگر باشد باید از جناب مدیرعامل بپرسیم دیگر چه مصیبتی مانده است که سر این بخت‌برگشته‌ها نیامده؟ کارگری که در این سرما و گرما با دو برابر کار، یک برابرِ قانون کار حقوق می‌گیرد اگر قرار باشد برای تمدید دفترچۀ درمانی و آیندۀ بیمه‌اش هم با مشکل مواجه شود، چه باید بکند؟ 


بنا بر مصوبۀ هیئت دولت، پیمانکار طرف قرار‌داد با شرکت واحد اتوبوسرانی مکلف است کل مبلغ پرداختی به کارگران و مالیات و حق‌بیمۀ آنان را در حساب مشترکی با شرکت واحد واریز نماید و این مبلغ را تماما بر اساس لیست کارکنان پس از کسر مالیات و حق‌بیمۀ کارگران به آنان پرداخت کرده و رسید تسویۀ مالیات و بیمه را نیز به کارفرما ارائه کند. شرکت واحد اتوبوسرانی هم مکلف است حقوق کارگران پیمانکار را تماماً استیفا کند و در صورت تخطی پیمانکار از قانون، مراتب را به اطلاع مراجع ذی‌صلاح برساند؛ وظیفه‌ای که شرکت واحد اتوبوسرانی از آن سر باز می‌زند و این موجب شده است پیمانکار کارگرانش را استثمارکند.


فی‌الحال شرکت اتوبوسرانی شهرداری تبریز باید در خصوص بدهی 49 میلیاردی‌اش به بیمۀ تأمین اجتماعی، توضیح دهد و در قبال استنکاف از وظیفۀ نظارتی‌اش که موجب تضییع حقوق کارگران شده است، پاسخگو باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۲۲
علی سلیمانیان

معاون فرهنگی شهرداری تبریز به هاتف شهر آماده‌باش داده است تا فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی شهرداری در سال گذشتۀ میلادی را به صورت طرح‌های بنری آماده کنند و  در جمعۀ پیش‌ رو در محوطه و اطراف مصلی نصب نمایند. قرار شده  همۀ اقدامات روتین و سالانۀ شهرداری را به صورت متری در این طرح‌ها بیاورند و این را به اسم گزارش فعالیت‌های اختصاصی شهرداری برای «تبریز 2018» به خورد مردم بدهند.


حجت‌الاسلام آل‌هاشم در خطبه‌های  دو هفته پیش نمازجمعۀ تبریز گفته بود: «به جز برنامۀ مراسم رسمی در اجرای این طرح‌ها حداقل چیزی ما ندیده‌ایم. از این‌رو به مسئولان ذیربط از جمله مدیرکل سازمان میراث فرهنگی استان پیشنهاد می‌کنیم تا در مجامع عمومی و تریبون نمازجمعه توضیح دهند که از این 100 طرح کدامش اجرا شد؟ چه مقدار اعتبار برای این رخداد فرهنگی اختصاص یافته است و چه میزان اعتبار هزینه شد؟»


این اقدام در واقع پاسخی است به دعوت امام جمعۀ تبریز. می‌خواهند بر ناکرده‌هایشان هزینۀ چند صد متر مربع بنر و اتلاف چهل پنجاه میلیون تومان پول بیت‌المال را هم بیفزایند و آنچه را که مردم این شهر ندیده‌اند و حس نکرده‌اند به صورت متری به مردم بقبولاند.


شهرداری اگر کارنامۀ روشنی در خصوص «تبریز 2018» دارد برای ارائه‌اش نیازی به هزینه‌های بی‌خود نیست. علاوه بر اینکه تریبون نمازجمعه و صدها تریبون در مساجد، هیئات، مجامع فرهنگی و دانشگاه‌های این شهر به صورت مجانی در اختیار آن‌هاست، هر شب بهترین و پربیننده‌ترین ساعت شبکۀ استانی دربست مال شهرداری است و می‌تواند آنجا گزارش‌هایی بسیار دقیق‌تر و مفصل‌تر ارائه دهد. رادیو هم روزانه چند ساعت در اختیار استودیو شهرداری قرار داده است و ده‌ها رسانۀ مجازی و کاغذی از پایگاه خبری گرفته تا سایت‌های متعدد اطلاع‌رسانی و ده‌ها اکانت و کانال در شبکه‌های اجتماعی و پیامرسان‌ها هم در خدمت شهرداری است.


بر امام‌جمعۀ محترم فرض است که هرچه سریع‌تر جلوی این رویۀ ناصواب و اتلاف بیت‌المال را بگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۳۹
علی سلیمانیان

کسانی که با لجاجت تمام به جان مزار شهدا افتادند، وادی رحمت را خراب کردند، و گلزار شهدای عباسی و شنب‌غازان را، جواب ندانم‌کاری‌هایشان را چطور پس خواهند داد؟ 


 فکر نمی‌کنم پاهای لرزانشان به سادگی از پل صراط بگذرد. اگرچه باید همه‌شان همینجا هم حساب پس بدهند.


من اگر جای مدعی‌العموم بودم و یا بر جای امام‌جمعه نشسته بودم، از تک‌تک بانیان این کار حساب‌کشی می‌کردم؛ حتی از کسانی که می‌توانستند جلوی تخریب گلزارهایمان را بگیرند و نگرفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۵۴
علی سلیمانیان



مدیرعامل پیشین سازمان آرامستان‌های شهرداری تبریز در یک گفتگو با فرافکنی مسئولیت تخریب گلزار شهدا گفته است: «در طرح یکسان‌سازی در عمل انجام شده قرار گرفته بودیم، محیط را آماده کرده بودند، ما فقط طرح ابلاغی را اجرا کردیم، این طرح هم‌اکنون در قسمت بایگانی سازمان آرامستان‌ها موجود است، کلیۀ طرح‌ها و ابلاغیه‌ها از طرف بنیاد شهید و رضایت‌نامه خانواده‌های شهدا
  ارسال می‌شد.»

 

فرخ جلالی این‌ها را در حالی عنوان کرده است که او وقتی سوار بر ماشین تخریب، قطعۀ پایینی گلزار شهدای وادی رحمت را به برهوتی از سنگ تبدیل می‌کرد، نه تنها گوشش به هیچ نقد و پیشنهادی بدهکار نبود، بلکه در اهانتی آشکار علت این نقدها را «به خطر افتادن منافع منتقدان از اجرای طرح یکسان‌سازی» عنوان می‌کرد و حاضر به هیچ گفتگویی در این زمینه نبود. او یکه‌تازی‌هایش را به جایی رسانده بود که حتی عکس‌برداری در محوطۀ گلزار شهدا را ممنوع کرده بود.

 

جلالی علیرغم اینکه مدعی است برای گلزار شهدا طرح مشخصی وجود داشت که به امضای تمامی خانواده‌های شهدا رسیده بود، هیچ‌گاه نتوانست از طرح مورد ادعایش نسخه‌ای حتی برای کسانی که از امضای آن‌ها خبر می‌داد ارائه کند. علاوه بر این در روند اجرای عملیات عمرانی بارها و بارها طرح عوض شد.

 

او علاوه بر یکسان‌سازی قطعۀ پایین گلزار وادی رحمت، اقدام به انجام عملیات عمرانی در قطعۀ بالایی کرد اما مدعی بود عملیات منحصراً مسقف‌سازی است و هیچ اقدام دیگری فعلاً قرار نیست انجام شود. کار مسقف‌سازی آغاز شد اما خیلی زود به حال خود رها گردید تا مزارها زیر آوار عملیات عمرانی و در میان گل و لای و سیمان و آهن، با شرایطی روبرو شوند که هیچ‌کس نتواند وضعیت موجودشان را تحمل کند و اکنون چند سالی است که قطعۀ بالا در وضعیت رهاشدگی و بلاتکلیفی است؛ و نه خبری از سقف است و نه شرایط مزارها امکان ادامه با وضع موجودشان دارند.

 

جلالی در این مصاحبه، به جای پاسخگویی در قبال خسارت تاریخی تخریب گلزار شهدا، علاوه بر سلب مسئولیت از خود حتی از در انتقاد درمی‌آید و نقدهای بر طرحی که خودش اجرا کرده است وارد می‌کند و پیشنهاداتی هم برای احیای حجله‌های مزار شهدا می‌دهد! نقدهایی که پیش‌تر علتش را «به خطر افتادن منافع منتقدان یکسان‌سازی» عنوان می‌نمود.

 

او در حالی در این مصاحبه از فروش حجله‌های شهدا برای مخارج طرح یکسان‌سازی گفته است که در دوران مدیرعاملی‌اش از انتقال سنگ مزار، حجله‌ها و آثار شهدا به موزه و احیای دوبارۀ آن‌ها در موزۀ شهدا می‌گفت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۹
علی سلیمانیان

مدت‌هاست این مسئله فکرم را مشغول کرده که چرا یک بخش اساسی از انقلاب اسلامی چندان مورد التفات تاریخ‌نگاری انقلاب واقع نشده و این گنج که می‌تواند باری گران از دوش مسائل ما بردارد همچنان زیر خاک مدفون مانده است؟ این مسئلۀ عمدتاً مغفول «اقتصاد مبارزه» است؛ منظورم از این مسئله بیش از هر چیزی، مولفه‌های معطوف به معیشت مبارزان و مسائل پیرامون آن است.

 

این بخش از تاریخِ ناگفته و نانوشتۀ انقلاب، بیش از آنکه قربانیِ ثبت تاریخی باشد، قربانی خودسانسوری و ناروایتی است. دلیلش هم لابد اکراه داشتن راویان از بازگویی مسائل معیشتیشان است که به گمان آن‌ها مسئلۀ روایت انقلاب را دچار کج‌فهمی می‌کند و موجب تنزل ارج مبارزۀ انقلابی می‌گردد. شاید این احساس موجه باشد اما دلیل موجهی بر این نیست که تاریخ‌نگاری انقلاب سراغ این مسئله نرود. حتی ممکن است این را هم بپذیریم که بیان روایاتی از مسائل معیشتی در لابلای روایت اصلی از انقلاب درست نباشد اما می‌شود این موضوع را به عنوان پروژه‌ای مستقل در تاریخ‌نگاری انقلاب پی‌گرفت.

 

آنچه برای من مهم و سوال‌برانگیز بوده این است که یک انقلابی مبارز، چطور توانسته سال‌ها در شرایط تنگنای معیشتی که متعاقب مبارزه بر او تحمیل می‌شود، راهش را ادامه دهد؟ خصوصاً این مسئله در سال‌های انتهایی نهضت و ماه‌های منتهی به پیروزی، عمومیتی بیشتر دارد. جستجو در این مسئله فی نفسه مهم و اساسی است، اما توفیق دیگری را به همراه دارد و آن یافتن شاخصه‌های روشن‌تری برای مفهوم «زن انقلاب اسلامی» است.

 

تاریخ‌نگاری انقلاب همیشه در مسئلۀ «زن انقلاب اسلامی» دچار نوعی سردرگمی بوده است. اینکه زن انقلاب اسلامی دقیقاً چه شاخصه‌هایی دارد، بسیار مسئلۀ مناقشه‌برانگیزی است. آیا نگاه ما در نشان دادن زن انقلاب اسلامی، تنها معطوف به حضور اجتماعی اوست؟ اگر جواب آری باشد بایستی این را سوال کرد که این حضور اجتماعی چه مزیتی از حیث زنانگی دارد؟ من البته منکر این نیستم که بعضا کیفیت حضور اجتماعی زن، می‌تواند متمایز از حضور اجتماعی مردان باشد، اما این تمایز به تنهایی نمی‌تواند مبنای مفهوم «زن انقلاب اسلامی» باشد.

 

فکر می‌کنم کاوش در موضوع «اقتصاد مبارزه» علاوه بر روایت بخش پنهان تاریخ انقلاب اسلامی، ابعاد بسیار گسترده‌تری از آنچه زنان در پیش‌برد نهضت داشته‌اند را هم عیان خواهد کرد؛ این مسئله حتی می‌تواند توجه ما به نقش تربیتی زنان در انقلاب را بیش از پیش جلب کند. اینکه رهبری نهضت بارها بر نقش راهبری زنان و سهم بیشتر آنان در نهضت مبارزه با طاغوت تأکید کرده‌اند، چندان در تاریخ‌نگاری و روایات توده‌های مردم از انقلاب جلوه‌گر نشده است. شاید انقلاب اسلامی علیرغم تصور ما، چهره‌ای بیشتر زنانه داشته است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۴۶
علی سلیمانیان

700511

آیت‌الله جنتی (1370/5/12): اگر مشکلاتی برای مردم در زمینۀ گرانی و تورم وجود دارد ناشی از سوء نیت کارگزاران اقتصادی کشور نیست... جهت رسیدن به یک تعادل اقتصادی و شکستن قیمت‌ها راهی جز عبور از گردنۀ گرانی و حذف سوبسیدها وجود ندارد. 


آیت الله جنتی(1397/11/3) : مدتی است گرانی‌ کالاهای اساسی ذهنم را مشغول کرده است. نباید عملکرد مسئولان به صورتی باشد که مردم احساس کنند که مسئولان نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند روند گرانی‌ها را مهار کنند. +


حضرت آیت‌الله! درست در ایامی که استخوان‌های مستضعفین زیر چرخ‌های تعدیل اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی در حال خرد شدن بود، نه نگرانی داشتید و نه حتی گمان سوئی نسبت به نیت کارگزاران اقتصاد. حتی ترس از شکست هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتحابات ریاست جمهوری‌ او، جامعتین را به تولید شعار «مخالف هاشمی مخالف رهبر است؛ مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» واداشت تا چهار سال دیگر اقتصاد کشور در دست کسانی بماند که دل به توحشی به اسم «اقتصاد آزاد» و سیاست‌های مبتنی بر استقراض خارجی سپرده بودند.


آقای جنتی! نگرانی شما اکنون نمی‌تواند دلیلی غیر از نگاه صرفاً جناحی داشته باشد. شما مشابه همین وضعیت را با همین سیاست‌های اقتصادی و با کارگزارنی شبیه به همین‌ها، بدون هیچ نگرانی و با همدلی تمام گذرانده‌اید. اگر خط‌بندی‌های سیاسی‌تان با هاشمی رفسنجانی و رئیس دولت کنونی بعداً به هم خورده است، دلیلی ندارد که دغدغه‌های سیاسی‌تان را به اسم نگرانی اقتصادی و معیشتی بیان کنید. شما یکی از طرفداران و تسهیل‌کنندگان سیاست اقتصادی کنونی بوده‌اید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۰۴
علی سلیمانیان

دکتر پزشکیان اخیراً با رد حمایتش از خدادادی گفته است: «من چکاره هستم که سلمان خدادادی تحت حمایت من باشد؟».

من به ایشان از بابت این سوال تبریک می‌گویم و امیدوارم این پرسش از خود، گویای پی بردن به حقیقت باشد؛ و تأکید دارم که اتفاقاً سوال من و امثال من هم از شما همین است و همین بوده است. شما اگر توانستید به این سوال پاسخ دهید که دقیقاً  چه‌کاره‌اید و چرا در موضوعات مسئله‌دار، به عنوان نمایندۀ مردم جانب کسانی را می‌گیرید که اعتماد و اعتقاد این مردم را له کرده‌اند، بخش قابل توجهی از مسیر حقیقت را پیموده‌اید و پیموده‌ایم.


اگر یادتان باشد در آن جلسه که مجلس هشتم حتی از طرح علنی مسائل مربوط به اعتبارنامۀ آقای خدادادی شرم داشت، با لابی‌های پنهانی در مجلس، و با نیش و کنایه‌های عجیب حضرتعالی به روند کاملاً قانونیِ دو بار رد اعتبارنامه در شعبۀ 13 و سپس در کمیسیون تحقیق، نهایتاً آن اعتبارنامه تأیید شد؛ + + اما این اتفاق در شرایطی رخ داد که در اواخر مجلس هفتم  خدادادی در کسوت نمایندۀ مجلس یک هفته به اتهام مسائل اخلاقی بازداشت شده بود و  آن روز که جنابعالی داشتید از روایات و  سیرۀ حضرت امیر خرج می‌کردید تا برای او اعتبارنامه جور کنید، به قید وثیقه بیرون بود!


بگذریم که این سوال جنابعالی نشانۀ پی بردن به حقیقت این مسئله نیست. اینکه امروز دست پیش گرفته‌اید و این و آن را به برخورد قضایی تهدید می‌کنید نشان می‌دهد منظورتان از این سوال، احالۀ مسئولیت از خود در قبال کارهای عجیبی است که می‌کنید.


آقای پزشکیان! واقعاً خوب است قدری با خودتان رو راست باشید و به سوالی که نه ماه پیش پرسیدم جواب دهید که شما چه‌کاره‌اید که برای توقف حکم محکومیت قطعی مفسدان شورا و شهرداری تبریز، به جای آنکه در قامت نمایندۀ مردم تبریز از حقوق پایمال شدۀ این مردم صیانت کنید، ظرفیت مجلس را به نفع مفسدان مورد سوء استفاده قرار داده‌اید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۷ ، ۱۲:۵۲
علی سلیمانیان