یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برجام» ثبت شده است

حسن روحانی

مواضع ضعیف و منفعلانه‌ی مسئولینِ دولت جمهوری اسلامی درباره‌ی سرنوشت برجام در دورانِ پسااوباما و عنوان این موضع از سوی رئیس دولت که «هوشمندی ایران در توافق هسته‌ای این بود که برجام را نه به عنوان توافق با یک کشور یا یک دولت، بلکه به عنوان یک قطعنامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل تثبیت کرد که با تصمیم یک دولت قابل تغییر نیست» و هم‌زمان اقدامِ وزیر امور خارجه در دعوتِ امریکا به ماندن بر برجام؛ شاید این تصور را به وجود بیاورد که این‌ها واکنشی به محتمل دانسته شدنِ لغو برجام از جانب امریکا و ردیه‌ای بر این احتمال‌اند؛ که در صورت فرض بر صحت گذاشتن این فرضیه، باید عرض شود حتی با این تعبیر خوش‌بینانه، این مواضع جز بازی در زمینِ امریکا و چراغ سبز دادن به او برای شروع امتیازگیریِ دوباره از ایران به بهانه‌ی عدمِ لغوِ برجام، نیست.


اما توجه به تجربه‌ی یک سال گذشته، دلالت بر این امر دارد که این مواضع، بیشتر خالی کردن زیر پای ایران بوده است تا واکنش به امریکا. به این معنا که در لفافه تاکید می‌کنند که حتی لغوِ محتمل برجام از جانب امریکا، منجر به لغو آن از جانب ایران نخواهد شد. هم‌چنان‌که هرگز، نقضِ گاه و بی‌گاهِ برجام از جانب امریکا، مسئولینِ دولت را به واکنشی در خور و متناسب وانداشت.


این موضعِ بدیع، خلع برجام از تنها –به اصطلاح- «ضمانت اجرایی»ِ آن، و کاملاً گل به خودی است. یادمان نرفته تنها پاسخ آقایانِ خام‌خیال به این ایرادِ اساسیِ منتقدین که برجام را عاری از ضمانت اجرایی برای ایران می‌دانستند، این بود که بهترین ضمات اجرایی، خودِ همین برجام است: «اگر روزی 1+5 بخواهد از تعهدات خود سر باز بزند، ما کاملاً آمادگی داشته و از لحاظ توانمندی هسته‌ای در شرایطی هستیم که در زمان کوتاهی می‌توانیم به نقطه‌ی مطلوب خود دست پیدا کنیم». موضعی که دولتی‌ها اکنون و برخلاف مواضع پیشینشان اتخاذ کرده‌اند، چیزی جز عقب نشستنِ کامل از همین تنها «ضمانت اجرایی برجام» و خالی کردنِ زیر پای ایران نیست.


پی‌نوشت:

رهبر معظم انقلاب اسلامی: «ما نقض نمی‌کنیم برجام را، لکن اگر طرفِ مقابل نقض کند که حالا همین‌طور این کسانی که نامزد ریاست جمهوری آمریکایند، مدام دارند تهدید می‌کنند که ما می‌آییم پاره می‌کنیم، نقض می‌کنیم، این‌ها اگر پاره کردند، ما آتش می‌زنیم.» (25 خرداد 1395)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۶:۰۴
علی سلیمانیان


ماجرا این است که حضراتِ غیردلواپس -یا همان خام‌خیالان- رفتند و آمدند و به روی دیوان خندیدند و یک «غلط کردیم»ِ اساسی هم به آنان گفتند؛ و ماحصل این رفتن‌ها و آمدن‌ها و غلط کردن‌ها شد «برجام».


قرار بود با اجرایی شدن این برجام، و با دادن بخش عمده‌ای از دستاوردهای هسته‌ایِ ما روی زمین، تحریم‌های هسته‌ای آن‌ها روی کاغذ برداشته شود، و مذاکره به همین پشیز ختم شود. اما هنوز که هنوز است، همین «پشیز» هم گیرمان نیامده، و همچنان آستان کدخداست و آستان‌بوسی و له‌له زدن ذلیلانه و رعیت‌گونه‌ی اینان و تبختر و ناز و افاده‌ی مستکبرانه‌ی شیطان.


برجام اگر هم‌زمان با مرگ دستاوردهای ما، تعهدات اجانب را فی‌المجلس نمی‌زایید و وعده‌های سرخرمن کدخدا و دار و دسته‌اش، فقط نطفه می‌بست، امروز دیگر وقت زاییدنش شده بود. اما فرشته‌ی مرگ فقط می‌میراند، اگر آبستن هم بکند، ولدش مرده به دنیا خواهد آمد. و مگر نیامده است؟



پ.ن:


۱. شرکت‌های هوایی جزو بی‌مسئولیت‌ترین شرکت‌ها هستند. هیچ‌وقت جوابی برای تاخیرهای دایمیشان نمی‌دهند و به جای عذرخواهی و دل‌جویی از مسافران، دست پیش هم می‌گیرند. هیچ مقرراتی هم برای تادیب و پرداخت جریمه برای این تاخیرها وجود ندارد.


تا چندی پیش، همین که می‌خواستی اعتراض کنی، جو می‌دادند و زبان‌درازی می‌کردند که «تحریمیم و همینی است که هست» و مسیر اعتراض را از بی‌کفایتی خودشان به طرفی دیگر می‌چرخاندند و بدشان هم نمی‌آمد که از زبان معترضان، فحشی هم نثار نظام شود.


در پسابرجام اما تاخیرها و ایرادات سرجایشان هستند و وضعیت همانی است که بود، ولی ادبیات اینان عوض شده. دیگر حرف از تحریم نمی‌زنند. الان می‌گویند نمی‌شود که با دنیا دربیفتیم و بخواهیم سروقت هم پرواز کنیم.


نمونه‌اش هم همین جوابی است که چند دقیقه پیش، در پاسخ به چرایی تاخیر پرواز و بحث پیرامون آن از شرکت بی‌مسئولیتِ «ایران‌ ایر تور» دریافت کردم.


۲. غرب‌گرایان از هیچ فرصتی برای عینی‌تر کردن و تحمیل مطالباتشان به مردم، دریغ نکرده‌اند. سال‌ها به انحاء مختلف حرف‌هایشان را در گوش مردم خوانده‌اند و به خورد جماعت داده‌اند و سر بزنگاه هم کاشته‌هایشان را درو کرده‌اند. هنوز ننگ‌نامه‌شان تحریم را رفع نکرده، رفته‌اند به فاز دیگر و دارند جاده‌ی بزرگانشان را غلطک می‌اندازند.


اگر حزب‌الله هم همین اندازه در عینیت بخشیدن به گفتمان انقلاب و پیش‌روی در مطالبات مردم تعهد داشت، قطعا کشور در مسیری قرار نمی‌گرفت که تن به ذلت‌نامه‌ی «برجام» و برجام‌ها دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۹:۱۰
علی سلیمانیان

در سالگرد توافق سیاه لوزان



۱

برجام را که می‌خواستند تحمیل کنند، اولش از فرق سر تا نوک انگشت، ما را محتاج به آن کردند و بی آن فلاکت زدهمان. از بهشت پسابرجام چهها که نسرودند و از نکبت پیشابرجام مویهها که نکردند و بر آن فلاکت گریبان چاک نمودند و موی پریشان ساختند. خلاصه که همه چیزمان را به برجام گره زدند و آن‌قدر عجز و لابه و شیون کردند که بفهمانند حتی آب -مایه‌ی حیات- هم در گرو عنایت حضرت کدخداست و این‌جور شد که هستمان را بی‌برجام نیست انگاراندند و مردم را مخیر کردند بین انتخاب مرگ یا برجام!

 


2

راستش تا پیش از این‌که حرفی از برجام باشد و اصلا این کلمه جعل شود، من نمی‌دانستم این‌قدر برجام‌لازم‌ام و تا این حد محتاجم به آن. از هر مشکلِ موجود و بحران موعودی که حرفی زده می‌شد، انتهایش به برجام می‌رسید تا این‌که دیدیم انگار همه چیزمان به برجام بسته است و در کمال تاسف ما غافل بودیم از آن. برجامِ به این مهمی و این همه غفلت؟! نوبر بود.

(اما راستش بین پرانتز بگویم که من هر چه فکر کرده‌ام تا الانش چیزی از ربط آب و برجام نفهمیده‌ام الا این‌که: با آب می‌شود بر «جام» ریخت!)

 


3

این روند برجامی و نشست و برخاست‌ها با نمایندگان کدخدا و معاشقه‌های کنار آب در ژنو، کار را به جایی رسانید که حتی از عاشورا هم درس مذاکره گرفته شد! و من با خودم هی کلنجار رفتم که این‌ها چگونه از عاشورا درس مذاکره آموخته‌اند و هر چه بیشتر فکر کردم، کم‌تر به نتیجه رسیدم. آخر اگر اهل مذاکره و بده بستان بودند، میز مذاکره که در کوفه نبوده است؟ این‌ها اتفاقا داشتند از همان میز مذاکره فرار می‌کردند که کارشان کشید به کوفه! برجام را شب تاسوعا و عاشورا به خیمه‌های یاران حسین آوردند اما که بود که امان‌نامه‌ی کدخدارا امضا کند و پای در دوران پسابرجام بگذارد؟! از آن‌ها پیش کشیدن و از این‌ها پس زدن! خلاصه هر جور ماجرا را پیچاندم درس مذاکره از آن بیرون نیامد که نیامد. تا این‌که دیدم هیچ‌جور نمی‌شود چنین درسی از عاشورا گرفت

لاجرم جایم را عوض کردم و عاشورا را از نگاه طرف دیگر بررسی کردم و آن‌جا بود که پی به راز درس مذاکره‌ی عاشورا بردم. فهمیدم که باید از شکستِ عاشورا و نرفتن پای میز مذاکره با کدخدا درس گرفت و سر عقل آمد و به تمنای آب دست بیعت به کدخدا داد و تاریخ را با مصیبت لب‌ تشنگی به آتش نکشید!

چه می‌گویم؟ مگر امام حسین(ع) جنگش با یزید بر سر آب بود که انتظار بیعت داریم آن هم به پشیزِ آب؟! اصلا قیام حسین(ع) چه ربطی دارد به آب؟

العیاذ بالله. بگذریم.

 


4

کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا. می‌گویند ماهی را هر وقت که از آب بگیری تازه است. یا جلوی خسارت را از هر کجا که بگیری منفعت است. چه فرق دارد الان هم عاشوراست. بیایید تاریخ را از مصیبتی که دچارش شده نجات دهیم. برویم برای آب با کدخدا مذاکره کنیم. برویم برجام را از آب بگیریم و بیاییم. چاره چیست؟ هان؟  برویم سر وقت حضرت کدخدا و گردن کج کنیم و دلش را نرم. راه آب را باز کنیم و برگردیم و تاریخ را از جنگ و تشنگی و مصیبت نجات دهیم!

 


5

نعوذ بالله این جنگ زرگری آبی-برجامی، همه چیز را تقلیل داده که هی فکر می‌کنم حسین(ع) سر آب به جنگِ یزید رفت! مگر حسین سر آب قیام کرد؟! چه می‌گویم؟ اصلا آب چه اهمیتی داشت در عاشورا؟ آب کجا و قیام حسین کجا؟ چه جفای بزرگی به امام!

اما می‌گویم بیایید ما بهتر از او عمل کنیم و سر همان آب، برویم و بسازیم با کدخدا. عبرت را برای این روزها گذاشته‌اند. این هم عبرتی است از عاشورا. بگذارید قهرمانان عاشورا، این بار دیپلماتها باشند. بگذارید ما راه دوم را برویم. همان راهی که حسین انتخابش نکرد و تشنه ماند! هر بار که برای قهرمان بودن نباید جنگید. زمانه عوض شده. گاهی هم باید مذاکره کرد، باید تعامل داشت با جهان! باید عزت داد و وعده‌ی آب گرفت.

 


6

و راستش یادم رفته بود که اصلا ما مشکل آب داریم مگر؟ و مگر راه آب را بسته‌اند که برویم و مذاکره کنیم؟ اصلا راه آب مگر در قبضه‌ی کدخداست؟ و اصلاً چه کسی گفته در آینده‌ی بی‌برجام، مشکل آب خوردن خواهیم داشت؟ و اگر آن مشکل برایمان پیش بیاید، اصلاً چه ربطی به برجام دارد؟ و برجام چه کمکی به حال آب خواهد کرد؟

و باز پاک فراموش کرده‌ام. مگر اصلا حسین برای آب می‌جنگید که ما برای آب هم حتی نه، برای توهم خودساخته ی بی‌آبی مذاکره کنیم؟!

درس نگرفتن ما از  عاشورا چقدر عجیب است!

و از آن عجیبتر، درس گرفتن ماست!

 


7

برجام را به همه چیز حتی آبِ آشامیدنی بستیم و رفتیم برای مذاکره و با کدخدا بستیم و آمدیم.

می‌گویم من هنوز که هنوز است ربط آب و برجام را نفهمیده‌ام. اصلاً آب پیش کشتان. اقل کم همین‌هایی که در متن برجام آمده را محقق کنید حضرات قهرمانان دیپلماسی! بی‌ربطهایش بماند. اصلاً باربط‌هایی که قرار بوده در نتیجه‌ی عمل به برجام هم حاصل شود، و بهشتی که قرار بوده در پسابرجام پدیدار شود هم بماند. همه‌اش پیش‌کشتان. فقط همین‌هایی را که در متن برجام به صراحت آمده را عملی کنید.

چطور وقتی برجام می‌خواستید، آن را به هر چیز با ربط و بی ربطی گره می‌زدید الان برجام این‌همه عاجز و کاغذپاره شده که نمی‌تواند حقوق مصرح ما در متن خودش را هم عملی کند؟

 


8

بگذارید روضه ام را ختم کنم. روضه‌ی پسابرجام، روضه‌ی آب است. اما نه روضه‌ی آبی که در پیشابرجام خواندند و کار را به برجام رساندند. روضه روضه‌ی برجامی است که به آب بند است

و اصلا از برجامی که از اولش به آب بند بوده، چه انتظاری می‌شود داشت؟ با آب می‌شود «برجام» ریخت ولی همه اش آب در هاون کوبیدن است.

عین همینی که الان داریم. یک برجام آبکی!

باید نشست و یک دل سیر گریه کرد بر چنین فتح الفتوح دیپلماتیکی که قرار بوده از آب خوردن -که کاملا بی ربط است به برجام- تا ورود فناوری جدید و مدرن هسته ای برای ما به ارمغان بیاورد، ولی هنوز در رفع تحریمها هم مانده.

و بگذارید سانتریفیوژهای نطنز، همان جور خالی خالی، و کاملا آبکی، سرخود بگردند، بلکه روزی رسید که فهمیدیم یک برجام آبکی یعنی چه و چرا نباید به دشمن اعتماد کرد؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۵۸
علی سلیمانیان

گمان نمی کنم کسی که در روند تصویب برجام در مجلس نتوانسته باشد به جای مصلحت اندیشی و لابی بازی و شیرین کاری برای جریان غرب گرا، به داد انقلاب برسد و در برابر ننگ نامه برجام ایستادگی کرده و به جای آنکه سپر بلا و دیواری استوار و اطمینان بخش برای انقلاب و مردم باشد، عافیت طلبانه توپ را به زمین رهبری معظم بیندازد، و بازی تاریخی تحمیل به امامت امت را تکرار کند، صلاحیت آن را داشته باشد که به مجلسی که در راس امور است و عصاره فضایل ملت، راه یابد. حالا این فرد در هر لیست یا هر جناح و یا مورد حمایت هر شخص و جریانی که می خواهد باشد.

باید مسببین ننگ نامه برجام در مجلس، خصوصا آنهایی که خود را حزب اللهی جا می زنند، بدانند که رای موکلینشان تا زمانی برای آنها باقی است که خود را سپر بلای انقلاب و رهبری کرده و حامی منافع تاریخی مردم و نظام باشند. و الا اگر قرار بر این باشد که رای را از کسانی که دغدغه انقلاب و نظام و ولایت فقیه و مردم را دارند بگیرند و آن را با لابی بازی مصروف نیات اجنبی پسندان بکنند، پس در کدام برحه و در چه مساله ای به نفع انقلاب کار خواهند کرد؟

کسانی که در روز خطیر و سرنوشت ساز انقلاب، وکالت ستانده شده از مردم انقلابی را در راستای منافع بیگانگان به کار گیرند چه فرقی با کسانی دارند که با تابلوی غرب گرایی کاندیدا می شوند و همان خواهند کرد که اینان کرده اند؟ نفوذی های جریان حزب الله صلاحیت راه یابی دوباره به مجلس را ندارند و باید تاوان بدعهدی به موکلینشان را پس بدهند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۵
علی سلیمانیان

رئیس جمهور رژیم امریکا امروز (27 دی ماه 1394) در روز اجرایی شدن برجام از سوی طرفهای غربی، در نامه ای که به منظور اجرای برجام و توقف بخشی از تحریمهای هسته ای به مجالس سنا و نمایندگان امریکا نوشته، گفته است که به وزارت خزانه داری، فرمان تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران را صادر کرده است. که این دستور باراک اوباما، بلافاصله از سوی وزارت خزانه داری امریکا، عملی شد.

 

بر اساس بیانیه‌ای که دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری امریکا چند ساعت بعد از نامه اوباما منتشر کرد، اعلام شد 11 شخص حقیقی و حقوقیِ «مشارکت کننده در برنامه موشکی بالستیک ایران» در لیست تحریم‌های آمریکا قرار گرفته و دارایی‌های این افراد بلوکه شده و هیچ شرکتی حق همکاری با این افراد را نخواهد داشت.

 

در نامه ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و نهم مهرماه در جواب نامه ی جناب دکتر روحانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی نوشته بودند، آمده است: «در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»

 

با این حال، مجلس شورای اسلامی علیرغم مصوبه ای که درباره برجام داشته و تاکیدی که رهبر معظم انقلاب در پذیرش مشروط برجام بر بخشهایی از این مصوبه کرده اند، در برابر نقض رسمی و صریح برجام از طرف امریکا کاملا سکوت نموده و حتی از اعتراضی لفظی به اعمال تحریمهای جدید هم، خودداری کرده است.

 

دولت و رئیس جمهور هم سرمست از اجرای برجام، تنها حرف از پیروزی و جشن و تبریک می زنند و به نامه صریح رهبری درباره پیش بینی اعمال تحریمهای جدید و ادامه ی تحریمهای قبلی به بهانه های جدید، هیچ وقعی نمی گذارند. دولت و دستگاه دیپلماسی، در حالی به نقض صریح برجام از طرف امریکا، هیچ واکنشی نشان نداده و چشم و گوشش را رسماً به روی بدعهدی غرب بسته است که پیش از این هم -چه در روند مذاکرات و چه در مسیر توافقات انجام شده- بارها از خطوط ترسیمی رهبری عدول کرده و شروط پذیرش برجام از سوی رهبری را نادیده گرفته بود.

 

پیش تر عباس عراقچی، مسئول ستاد پیگیری اجرای برجام –در روزهایی که ایران روند اجرایی برجام را آغاز کرده بود- به بهانه ی واهی این که هنوز برجام به روز اجرا نرسیده و رسماً به اجرا گذاشته نشده است و تحریمهای جدید و چند باره ی امریکا را توجیه کرده بود، تاکید داشت که اگر پس از اجرای رسمی برجام، تحریم جدیدی وضع شود، به منزله ی نقض برجام است و طبق دستور رهبری باید عمل کنیم. اما پس از نقض رسمی برجام از جانب امریکا با اعمال تحریم های جدید بلافاصله پس از اجرای رسمی، نه او و نه مسئولان رده بالای او هیچ واکنشی حتی موضعی خشک و خالی علیه نقض برجام از سوی امریکا نشان نداده اند.

 

گویا دولت جمهوری اسلامی، بیشتر از آنکه به فکر منافع ملی و اجرای قانون و ممانعت از نقض عهد از جانب بیگانگان باشد، به فکر ماست مالی کردن و چشم بستن روی زیاده خواهی ها و نقض عهدهای مستکبران و تامین منافع آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۵
علی سلیمانیان


از توافق 1994 تا بیانیه سعدآباد

و از انهدام برج خنک کننده "رآکتور یونگ بیون" تا بتن ریزی به قلب "رآکتور اراک"



کره شمالی در راستای توافقش با چهار کشور خارجی، پس از مذاکراتی دو ساله، مبنی بر "رفع تحریم های اقتصادی" و "خارج کردن کره شمالی از لیست کشورهای حامی تروریسم" توسط امریکا، در ابتدای تابستان 2008ضمن متوقف کردن تمام فعالیت های هسته ای اش، برج خنک‌کننده راکتور اتمی یونگ‌بیون، مهمترین رآکتور فرآوری پلوتونیوم کره شمالی را هم در برابر دوربین رسانه های جهان، منهدم کرد تا از تصمیم مصمم خود مبنی بر عدم از سرگیری فعالیت های هسته ای اش خبر بدهد و اعتماد طرفهای مذاکره و خصوصا امریکا را جلب کند. اما بعد از این انهدام، امریکا هرگز از بهانه جویی هایش دست برنداشت و به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرد. پیونگ یانگ هم، پشیمان از گذشته ی عبرت ناگرفته اش از اتفاقی مشابه در سالهای پیش تر، تصمیم به از سرگیری فعالیت های هسته اش گرفت.


تجربه و سابقه موجود در تعامل کره‌شمالی با کشورهای دیگر به‌ویژه آمریکا از مقطع امضای توافقنامه 1994 ژنو تا سال 2003  نشان داده بود امریکا کشور قابل اعتمادی نیست. کره شمالی، توافق ژنو را پس از 9 سال کارشکنی امریکا لغو کرد. طرفهای توافق ژنو، باوجود نصب دوربین‌های کنترل آژانس و همکاری گسترده کره‌شمالی، علیرغم قرارشان، نه سوخت مجانی در اختیار کره‌شمالی گذاشتند و نه به ساخت راکتور آب سبک دست زدند.


این بار تهران برای جلب رضایت طرفهای خارجی، دست به اقدامی مشابه زده است. پذیرش پروتکل الحاقی، جمع آوری و از رده خارج کردن بخش عمده ای از سانتریفیوژهای تاسیسات هسته ای، خارج کردن مقدار بسیار زیادی از سوخت اورانیوم و فروش اجباری تمام آب سنگین کشور به طرفهای خارجی، استقرار بازرسان و سامانه های نظارتی آژانس بین المللی اتمی در همه تاسیسات هسته ای و تحقیقات هسته ای، بازدید دبیر کل آژانس از تاسیسات نظامی، خارج کردن قلب رآکتور آب سنگین اراک و ریختن بتن در حفره های آن و اقدامات توافق شده دیگر. همه این اقدامات مخرب در حالی اتفاق افتاده است که طرفهای مذاکرات، هیچ اقدامی جز چند اقدام غیر متقن کاغذی انجام نداده اند و علیرغم اینکه این همه اقدام توسط ایران انجام شده، روز اجرای توافق، هنوز فرا نرسیده است.


با این حال مسئولین پرونده هسته ای، که پیشتر از مشارکت شش کشور طرف مذاکره برای به اصطلاح "باز طراحی و مدرن تر کردن رآکتور آب سنگین اراک و استفاده از فناوری آنها در ساخت" حرف میزدند، می گویند قرارداد را با شرکتی ایرانی بسته اند و حرف از اما و اگرهای مشارکت نداشتن طرفهای خارجی به میان می آورند که اگر آنها به تعهدشان التزام نکنند، شرکت ایرانی خودش باید این پروژه را تمام کند!


بوی عدم التزام خارجی ها پیش از به اصطلاح آغاز اجرای برجام در حالی دارد می آید که ما هم مثل کره شمالی، این همه اقدام تخریبی را پس از تجربه ای تلخ از عهدشکنی طرفهای مذاکره در گذشته، انجام داده ایم.


بیانیه سعدآباد پس از توافق ایران و سه کشور اروپایی در اواخر مهر 1382، از پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و تعلیق فعالیتهای هسته ای از سوی ایران به منظور جلب اعتماد طرفهای مذاکره و تعهد متقابل طرفهای مذاکره مبنی بر ممانعت از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، خبر داد. اما این تعهد طرفهای غربی، دو سال بعد با ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، بدون هیچ دستاوردی برای ایران، نقض شد و تیم دکتر حسن روحانی در مذاکرات یاد شده نه تنها دستاوردی برای جمهوری اسلامی به ارمغان نیاورد بلکه چرخ فناوری هایتک هسته ای را برای مدت دو سال از کار انداخت و نتیجه این اعتماد به غربی ها شد ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت و بعدها فشار به ایران به دلیل نقض پروتکل الحاقی ای که از سوی مذاکره کنندگان عنوان می شد به دلیل داوطلبانه بودن این پذیرش، هیچ گاه برای ایران الزام آور و دارای بار حقوقی نخواهد بود.


طی همین روزها و با اتمام اقدامات تخریبی ایران، قرار است برجام به اجرا گذاشته شود. پرسشی که در این میان وجود دارد این است: آیا این بار تاریخ، #برجام را از قاعده ی عهدشکنی مستکبران، استثناء خواهد کرد؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۰۲:۲۷
علی سلیمانیان

میرزا ابو الحسن خان ایلچی(شیرازی)


در دوران #پسابرجام در سال 1243هجری قمری به پاس مجاهدات میرزا ابوالحسن خان ایلچی(شیرازی) وزیر وقت امور خارجه دولت قاجار و نماینده ایران در امضای عهدنامه ننگین #ترکمانچای به شکرانه دست یافتن به این «فتح الفتوح» مجسمه ای از او ساختند و او را «ایلچی کبیر» نامیدند و دستور دادند که به ثبت این افتخار بزرگ، «نشان ظفر» مسکوک شده و در میان بزرگان و علمای کشور توزیع شود.


او پیش از امضای ترکمانچای از طرف ایران مأمور امضای #عهدنامه_گلستان و حل مسائلی که از زمان آقا محمدخان قاجار، لاینحل مانده بود، شده بود. سر گور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران که در پی تحقق هدف دولت متبوعش مبنی بر واداشتن روسیه به تخلیه سپاه خود از مناطق جنوبی برای مقابله با ناپلئون بود، دولت ایران را به امضای قرارداد صلح ترغیب می کرد و در عوض به فتحعلی شاه قول داد برای استرداد شهرهای ایران که روسیه تصرف کرده بود بکوشد. در پی این وعده، ابوالحسن خان در سال بعد به عنوان سفیر دولت ایران روانه پایتخت روسیه گردید و در پی سه سال و نیم اقامتش در «پطرزبورگ» هیچ دستاوردی برای ایران به همراه نداشت و معاهده گلستان بدون کمترین جرح و تعدیل و تجدید نظری در موارد آن، به قوّت خود باقی ماند.


او تلاش بسیاری کرد تا روابط دولت قاجار با ممالک غربی را توسعه دهد و همه تلاشهای دیپلماتیک و مساعی اش را پیش گرفت تا هر جا که ایجاب کند برای منافع غرب تضمین لازم انجام گیرد تا این روابط هر چه بیشتر و به نحو احسن باشد. او غرب را کاملاً قابل اعتماد می دانست و برای همین هم، تلاش های دیپلماتیک او و توسعه روابط خارجی اش دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمانچای را به ایران تحمیل کرد.


برای آنکه او را بهتر بشناسیم کافی است کتاب «حیرت نامه سفرا»ی او که تحفه سیر و سیاحت او در قامت سفیر ایران در دیار غرب است را بخوانیم. او به شدت تحت تأثیر جنبه های مادی تمدن غرب بود و در این کتاب از سر ذلت، ایرانیان را به تقلید از غرب در همه عرصه ها تشویق می کند و می گوید اگر ایرانی ها «عقل معاد» را وانهند و «عقل معاش» را برگزینند «جمیع امور روزگار ایشان بر وفق صواب گردد»:


«عقل و دانش اهل آن سرزمین به سرحد کمال است و تمامی ندارد. به اعتقاد خاطر محرز این دفتر آن که اگر اهل ایران را فراغت حاصل شود و اقتباس از کار اهل انگلیس نمایند، جمیع امور روزگار ایشان بر وفق صواب گردد و بعد از آن که امر مدد معاش آدمی مضبوط باشد، در تحصیل علوم نهایت جد و جهد به عمل آورد و در اندک زمانی سر رشته‌ی عقل معاد کما هو حقه به دست آید و از این راه است که حکمای صاحب فن و عقلای انجمن، عقل معاش را بر عقل معاد مقدم داشته، کودکان را به کسی که سزاوار مرتبه‌ی او باشد، بسپارند؛ و به مداخل دنیوی او را راهنما شوند، چون به جمیع کمالات صوری آراسته شود و مضمون الکاسب حبیب الله را فهمد و اسباب دنیوی خود [را] فراهم آورد به خاطر جمعی، اسباب تحصیل کمالات معنوی پردازد و چشم به میراث پدر و مادر و خویشاوند بند نکند.» (صفحه 221)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۳
علی سلیمانیان

مخالفین ‫#‏برجام‬ در صحن علنی امروز مجلس شورای اسلامی دقایقی پیش، درخواست رای علنی با برگه را ارائه کردند که مورد توافق نمایندگان واقع نشد. بر اساس این نوع رای گیری، اسامی موافقین و مخالفین مشخص بوده و در مصوبه درج می شود.

لحظاتی بعد اما کلیات طرح یک فوریتی پیشنهادی کمیسیون امنیت ملی که ماحصل لابیگری های پنهانی و چیزی شبیه به کودتا برای کنار زدن کمیسیون تخصصی بررسی برجام بود به تصویب رسید.

رای دهندگان به این طرح، چرا نخواستند در این به قول خودشان ‫#‏افتخارتاریخی‬مشارکت داشته و نامشان را در آن برای تاریخ به یادگار بگذارند؟

آیا جز این است که موافقین اجرای برجام در مجلس علیرغم تصویب و رای مثبت، نخواستند این ‫#‏لکه_ننگ‬ را تا ابد بر پیشانی خود ثبت کنند؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۳
علی سلیمانیان

درمانده ایم در شدت این روزها. چه روزهای نفس گیری! چه زمانه سختی شده است برای انقلاب. استیصال عجیبی است اینکه دچارش شده ایم! از چه بنویسیم و بر که نهیب زنیم؟ کدام زخم را مرحم جوییم و جواب کجای تاریخ را بدهیم؟ از چه بگوییم، و از کدامیک بگذریم؟ همه آنچه را که امروز میگذرد، تاریخ بسیار پررنگتر از آن خواهد نوشت که میشود از آن گفت.

قبله نخست مسلمین، در حاشیه امن اخبار مصائب منا، آماج حمله گله های صهیونیستی است و در میان این شلوغی ها، کسی نیست که بگوید چه مرگتان است؟ مسلمانان بی دفاع فلسطین آنجا در کشمکش گلوله و جان، گیر افتاده اند و با جان به نبرد با دشنه دشمن رفته اند. مسجد الاقصی را به آتش کشیده اند. اوضاع در فلسطین اشغالی بسی ناآرام است و هر روز شماری از امت رسول الله در دفاع از تقدس قبله نخست، به خون خود میغلتند. اما نه خبری از آنجا به ما می رسد و نه مطمئنا به دیگر مسلمین. صهیونیست ها دارند در امنیت کامل، جنایت میکنند و تجاوز و ما به همراهی امت اسلامی داریم بر و بر نگاه میکنیم. نگاه هم که چه عرض کنم، چشممان را بسته ایم. دیگر کمکان هم نمیگزد از این فاجعه تاریخی. راحت نشسته ایم و دل به زمان سپرده ایم.

در مکه و منا هم هفت هشت هزار حاجی، دچار فاجعه مصیبت بار بی کفایتی و دسیسه آل سعود شده اند و جان باخته اند. هنوز شمار زیادی از جانباختگان و مفقودان، سرنوشتی نا معلوم دارند. دولت جنایت کار سعودی و این جرثومه فلاکت و رذالت، از همکاری برای بهبود اوضاع سرباز میزند. هنوز خبری از شمار زیادی از هموطنانمان نداریم. در بین این مفقودین، از افراد بالارتبه امنیتی و نظامی و دیپلمات وجود دارند که نگرانی ها را دو چندان کرده است. جامعه مسلمین هنوز از شوک این فاجعه بیرون نیامده است. عمق فاجعه و اندوه هنوز غیر قابل باور است.

یمن همچنان زیر چکمه های آل سعودی که عرضه برگزاری امن مراسم حج را ندارد، دارد بر سر مردمانش آوار می شود. ابناء آدم انگار که علف هرزند که تار و مار میشوند. کسی ناراحت نیست که آنجا دارد چه اتفاقی می افتد. کسی به داد کسی نمی رسد. سازمانهای عریض و طویل حقوق بشری و بین المللی هم مرده اند انگار. سازمان همکاری اسلامی هم توفیق سکوت یافته است تا مبادا از قبل سکوت نکردندش، همکاری او در دوام این جنایت، آسیب ببیند. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی هم در راه رو های سازمان ملل گیر افتاده است و امیدی به آن نیست.

در راه روهای سازمان ملل، دیپلماسی جمهوری اسلامی به جای دویدن دنبال حل مسائل جهان اسلام، در به در در تمنای دست سیاه شیطان بزرگ قدم رو رفته است تا دست در دست شیطان بگذارد و بالاخره سعادت آن را یافته است که به یکباره دست دشمن را پنهانی بفشارد و لبخندی هر چند کوتاه تحویلش دهد. آب از لب و لوچه امریکایی های داخلی هم باز شده است که کوه یخ روابط با شیطان بزرگ در میان گرمای دستان به هم فشرده شده قرار است آب شود. به دنبال این هستند که کدخدا بیاید و ما را ببخشد که بارها علیمهان جنایت کرده و ما اخم تحویلش داده ایم. جناب شیطان، ما را ببخش که خون هموطنان ما، دستان سیاه شما را کثیف کرده است. ما شرمنده ایم که نتوانستیم هنگام مرگمان به جلاد لبخند بزنیم و دلش را نشکنیم.

بررسی برجام در مجلس هم، با چیزی شبیه به کودتا مواجه شده است. با قرائت گزارش کارشناسی کمیسیون ویژه بررسی برجام و روشنتر شدن ابعاد فاجعه برجام، طرحی برای دور زدن آن کلید خورده است. میخواهند برجام را بی توجه به گزارش مهم کمیسیون بررسی برجام، از طریقی دیگر راهی خانه بخت کنند. لابی مشهور مجلس، معلوم نیست این بار در ازای چه معامله ای، چشم بر منافع ملی بسته است و دنبال آن است تا شوکرانی جدید بنوشاند. بساط متحصنین در مقابل مجلس را هم برچیده اند تا در کمال آرامش، بشود پا روی منافع ملی گذاشته شود.

علی هم که تنهاست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۸:۱۰
علی سلیمانیان

راستی توافق هم شد، خبری از پایان تحریم و شکستن مصونیت آهنین و به جریان افتادن پرونده های مسکوت مانده سالهای دور داداشهای روسای قوای قضائیه و مقننه نشد.

همان دستگاهی که کمر بسته است تا با سرعت برق و باد به هر اتهام روا و ناروایی علیه کسی که با احمدی نژاد به قدر یک عکس یادگاری انداختن هم نسبت داشته باشد، رسیدگی کند، از علت اطاله دادرسی در این فقره، چیزی نمیگوید.

البته رسیدگی کننده به این مساله دستگاه قضاست و تشخیص آن نهاد از نظر قانون ملاک عمل هست ولی آن روی سکه مسئولیت هم، پاسخگویی است و این حق همه است که سوال کنند و وظیفه مسئول است که جواب دهد و کوتاهی نکند در این وظیفه.

جناب آملی لاریجانی ماه پیش درباره علت اطاله دادرسی در دستگاه قضا فرموده بودند:
"عوامل اطاله دادرسی به خاطر این است که به طور متوسط اگر میانگین گرفته شود رسیدگی به دعاوی بیش از ۲ الی ۳ ماه نیست و فقط در یک نقطه تجدید نظر است که رسیدگی به پرونده‌ها طولانی می‌شود.
قطعاً رسیدگی به برخی از پرونده‌ها ۲ الی ۳ سال طول می‌کشد به خاطر مقتضیات خود پرونده است مثلاً در پرونده ای قاتل فراری است و یا همچنین مسئله کارشناسی در آن وجود دارد.
یکی از علل اطاله دادرسی بحث ماهیت خود پرونده است اما بخشی هم ناشی از کمبود نیرو می‌باشد چرا که اگر ما نیروی انسانی کافی در دستگاه داشته باشیم اطاله دادرسی کاهش می‌یابد."

آقای آملی! پرونده های مسکوت قاتل فراری ندارند. یکیشان در قوه قضائیه هم اینک شاغل است و دارد به این و آن جایزه حقوق بشری میدهد و دیگری در دانشگاه مشغول است و من میتوانم نشانی هر دو را به شما اطلاع دهم.

و ضمن اینکه بعد همان دو سه ماه از تشکیل پرونده، کاش روند رسیدگی شروع میشد، و اگر هم اطاله ای قرار بود باشد در موعد بازنگری صورت می گرفت که ما دلمان قرص میشد که اراده ای برای به جریان افتادن آن پرونده های سالها خاک خورده علیرغم ریاست برادر بر قوه قضائیه وجود دارد.

و البته در اینکه یکی از علل اطاله شاید "ماهیت پرونده" و یا "ماهیت متهمان" باشد، حرفی نیست. ولی شایسته جلوس بر مناصب قدرت در نظام اسلامی، قاطعیت با افراد منتسب به خود و عبور از مواردی است که میتواند بدبینی ای بر جناب مسئول و تبعا نظام اسلامی بار کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۱
علی سلیمانیان