یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

بیانیه ای به رنگ تروریست ها

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۸۸، ۱۱:۱۰ ق.ظ

آخرین بیانیه ی موسوی که یک روز پس از اقدام تروریستی گروهک عبدالمالک ریگی از حامیان به اصطلاح "جنبش سبز"، به شیوه ای متفاوت به لحاظ ابزاری -و نه به لحاظ محتوایی- به صورت گفت و گوی ویدئویی صادر شد، گرچه در نگاه اول تنها تغییر ابزاری را در ذهن متبادر می کند، اما به واقع، گویای تغییر در تاکتیک بوده و نشان از روی کردی جدید دارد.

این فیلم ویدئویی که با تقلیدی کورکورانه و ناشیانه از تروریست ها تهیه گردیده، موسوی، به سان سران تروریسم، چون بن لادن، ملاعمر، محسود، ریگی و ... در مقابل دوربین حضور یافته و به تبیین آخرین مواضع و راهبردهایش می پردازد و سپس از طریق چند سایت اینترنتی و بعداً به صورت فایل دیجیتالی در اختیار عموم قرار می گیرد، روی کرد جدید جریان فتنه را برملا ساخته است. البته این ادعا به صرف تشابه شیوه ی راهبری، بیان نشده است؛ بلکه برخی تحرکات در اردوگاه فتنه، سندی بر این مدعاست.

۱- محمد خاتمی، اخیراً در اضهار نظری تامل بر انگیز گفته است اگر اجازه ندهند مردم تجمع داشته باشند آنها می روند هسته عمل تشکیل می دهند. این گفته، در حالی صورت می گیرد که جریان فتنه، پس از انتخابات، از هیچ گونه آشوب و اغتشاش، تخریب، خشونت و جنایتی فروگذار نبوده است و وقتی خاتمی نمی تواند هیچ کدام از این ها را در واژه ی عمل بگنجاند، تنها عملی که باقی می ماند تشکیل جوخه های ترور خواهد بود.

۲- حضور مهدی کروبی در نمایشگاه مطبوعات و اقدامات وحشیانه ی محافظان او از قبیل هفت تیر کشی و تیراندازی و استفاده از گاز اشک آور و شوکر برقی که گویی نمایشگاه مطبوعات را که فستیوال گفتمان هاست با تگزاس اشتباه گرفته اندبه روشنی نشان دهنده ی این روی کرد تازه است. با این حرکت بی نظیر در طول تاریخ، ثابت کردند که برای آن ها هیچ کس و هیچ چیز و هیچ کجا مهم نیست و درصدد هستند تا به هر شیوه ی ممکن انقام خود را از مردم بگیرند.

۳- وقتی سعید حجاریان برای کرده های طیفی که او حکم تئوریسین آن را دارد، از واژه ی "فوران نفرت" استفاده می کند و آن را نه برخاسته از فرهنگ خودی که نوعی مارکسیسم مبتذل -توجه کنید منظورش مارکسیسمی است که به ابتذال کشیده شده است- می داند، این بدان معناست که مارکسیسم که در درون مایه ی خود و در حد اعلا، از خشونت برخوردار است، اگر به ابتذال کشیده شود چه می شود؟! سرانجام سازمان منافقین که به کروهکی جنایت پیشه مبدل شدند از آن جا به این مرحله رسید که آنان گرایشی به طرف مارکسیم پیدا کردند و به التقاط بین اسلام و مارکسیم روی آوردند. اکنون باید اندیشید مارکسیسم مبتذل، اینان را به کجا خواهد رساند؟

۴- سرگذشت کروهک منافقین و تشابه عمیق و عجیب آن با جریان فتنه، مبین این حقیقت است که گویا سرنوشت این دو طیف نفاق، در هم گره خورده است.

از لحظه ای که بنی صدر در خانه ی ملت، از نمایندگان ملت سیلی محکمی دریافت نمود، سازمان منافقین با گستراندن میلیشیای خشونت و آشوب در خیابان ها، و با تخریب اموال و کشتار خیابانی مردم و علی الخصوص حمله به شهروندان با ظاهر مذهبی در صدد انتقام از ملت برآمد. آن ها تنها طی چند ماه، ترورهای متعددی از جمله انفجار حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری انجام داده و به شیوه های گوناگون به ترور مسئولان و شخصیت های نظام دست زدند.

وقتی جریان به اطلاح جنبش سبز - یا همان جریان فتنه- سیلی محکمی از ملت دریافت نمود، سران فتنه با لشکرکشی های خیابانی و انجام حرکاتی به سان سازمان منافقین، به انتقام جویی از ملت دست زدند و راه آنان را ادامه دادند. نقاط مشترک بسیاری میان دو طیف، چه در زمان حضور در قدرت و چه پس از آن وجود دارد که در این جا مجال طرح آن ها نیست. اما جالب است اشاره شود، گذشته ی این دو به قدری شبیه هم است که حتی هر دو طیف، فتنه ای چون "کوی دانشگاه" هم در کارنامه ی خود ثبت کرده اند.

۵- همراهی کروهک های تروریستی با جریان سبز، من جمله کروهک ریگی و منافقین خلق  و عدم اعلام انزجار سبزها از این همراهی، خود نشان گر خوی تروریستی آن هاست.

در جریان اقدام تروریستی گروهک ریگی در سیستان، برخی از شخصیت ها، رسانه ها و مطبوعات وابسته به نفاق سبز، به نوعی این اقدام را توجیه کرده و ترورسیت ها را تبرئه نموده و حتی برخی ها، از این فاجعه ی تروریستی ابراز خرسندی نیز کردند. آیا نباید در این حادثه ی دردناک، نام جنبش سبز را دوشادوش گروهک ریگی بیان نمود؟!!!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸۸/۰۸/۰۴
علی سلیمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی