💠 بسط «حاشیه» به پیرامون
شهردار تبریز در جمع اهالی دو روستای الوار علیا و سهلان که قرار است به زودی به محدودهی شهری تبریز الحاق شوند، گفته است: «شهرداری تبریز، طبیعتاً تمام تلاش خود را برای توزیع متوازن امکانات و اجرای ماموریتهای احصاء شده در این دو محله جدید، به کار خواهد بست.» + درِ باغ سبزی که هیچ وقت به روی اهالی این مناطق گشوده نخواهد شد. کما اینکه محلاتی با قدمت نزدیک به نیم قرن در تبریز، هنوز هم از توزیع متوازن امکانات و خدمات محروم ماندهاند.
این مناطق که عناوینی چون «سکونتگاههای غیر رسمی» و «حاشیهنشین» را بر ساکنانشان تحمیل کردهاند، کسر بزرگی از جمعیت تبریز - یعنی حدود یک سوم جمعیت - را در خود جای دادهاند، اما در مسئلهی توزیع امکانات و خدمات، همیشه در حاشیه قرار داشتهاند و مسئولان هیچ وقت این محلات و ساکنانشان را در معادلات شهری به رسمیت نشناختهاند. نگاه حاکم بر چنین مناطقی همواره نگاه درجه چندم بوده است و هرگز ارادهی قابل اعتنایی برای فائق آمدن بر این تبعیض آشکار وجود نداشته است.
تحمیلِ حاشیهبودن بر مناطقی چون الوارعلیا و سهلان که پیش از الحاق به تبریز، خود آبادیهای مستقل با جریان زندگی روستایی بودهاند، به آمدن مهمان ناخواندهای شبیه است که آمدنش همانا و ادعای مالکیت داشتن بر خانهی صاحبخانه همانا. و این بلایی است که توسعهی محدودههای شهری، ساکنان آبادیهای نزدیک به شهر را گرفتار میکند. و طبعاً چنین توسعهای را باید بسط حاشیهنشینی دانست و نه توسعهی شهری.