یوم الله 22 خرداد 88، حماسه ای بود که همه ی دموکراسی های سکولار شرق و غرب را به چالش کشید و با گذر از مرزهای مردمسالاری در جهان، اوج جمهوریت را پدیدار ساخت و نظام های به اصطلاح دموکرات را به سخره گرفت.
رستاخیز 22 خرداد، بار دیگر بر شیپور پایان تاریخ لیبرال دموکراسی دمید و در آغاز چهارمین دهه ی انقلاب اسلامی، عصر جمهوری اسلامی را دوباره فریاد زد.
22 خرداد، داد مستضعفان بر زورمندان و دادخواهی پابرهنگان از اشراف صفتان بود. و این بود که استکبار را –چه در داخل و چه خارج- به خشم و انقام واداشت.
طغیان اشراف علیه جمهوریت اما شیرینی این حماسه ی جاوید را اندکی کاست و جنگ فقر و غنا را از صندوق های رای، به عرصه ی خیابان ها کشاند و با بربریت تام، بر قوائد جمهوریت تاخت.
جریان اشرافیت با عربده های از سر توهم خواست تا صدای پای پابرهنگان را در میان مافیان قدرت و ثروت خود خاموش کند و با آتش فتنه از آنان انتقام گیرد. فتنه ای که عالیجناب برای آن آبستن شد و انقلابیون خسته، پشیمان و بریده ی از ملت را به قداره کشی در برابر جمهوریت و اسلامیت کشاند. پیشوای انقلاب را از هیچ حمله و تهدیدی امان نداد و این را می شد پیش تر هم از نامه ی بدون سلام عالیجناب به مولا فهمید.
سلام از ریشه ی سلم است و سلم، هم زاد امان. سلام بیش از آن که نشانه ی احترام باشد، اعلان سلم و اعطای امان است. و این که در نامه به رهبری، اعلام سلم نکردند، گویای آغاز حرب، در روزهای آتی بود.
آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه می شدند و دودش را عالیجناب، چند روز پیش از انتخابات و شکست سربازانش، در فضا قابل مشاهده می دانست، گویای آغاز نبردی سخت، بین فقر و غنا بود.
میلیشیای اشرافیت، پس از انتخابات، رای جمهور را برنتافت و 13 میلیون رای "شهروندان درجه 1" را با کیفیت تر از رای 24 میلیونی پابرهنگان دانست و با لشکرکشی خیابانی و ترور مردم، انتقام خود را از جمهوریت گرفت و خواستار ابطال آرای "بی کیفیت و درجه چندم" شد.
اما نماز جمعه ی 29 خرداد امام انقلاب، آبی بود بر آتش فتنه، لکن به فاصله ی یک هفته پس از آن، عالیجناب دوباره بر هیزم در حال خاموشی فتنه دمید تا آتش فشان های درون سینه های سوزان از رای ملت، دوباره شعله بکشند؛ و خود به ییلاق سکوت رفت.
حرمت شکنی های بی حد و حصر فتنه گران و ائتلاف با تمامی دشمنان اسلام، انقلاب و قاتلان ملت، شعارهای آن ها علیه مظلومان فلسطین و در حمایت از اسرائیل در روز قدس، شعار به نفع امریکا در سال روز تحقیر شیطان بزرگ، جسارت یه ساحت قدسی امام راحل -قدس سره- و رهبری عظیم الشان انقلاب –روحی له الفداء- و بالاخره گستاخی و حتک حرمت عاشورای حسینی –علیه آلاف السلام- صبر امت عاشورایی را به سر برد و حماسه ی بصیرت را در 9 دی ماه رقم زد که آغازی شد بر پایان چند ماهه ی فتنه. و در نهایت خروش انقلابی مستضعفان در 22 بهمن 88، فتنه گران را پس از ه ماه فتنه گری، به گورستان تاریخ سپرد و خاکستر فتنه را نیز به باد داد.
از این پس باید در تقویم انقلاب اسلامی، در صفحه ی 22 بهمن و در کنار حماسه ی سال 57، بنویسیم سال روز حماسه ی یوم الله 22 بهمن 88؛ روزی که در آن انقلاب اسلامی مستضعفان در نبرد با کاخ نشینیان، اشرافیت را به زیر کشید و کودتای انقلابیون پشیمان را در هم شکست. روزی که پابرهنگان طومار عالیجنابان را در هم پیچیدند و مستضعفان، وارثان انقلاب اسلامی شدند.
***
رستاخیز 22 خرداد، حماسه ای بود که در کنار همه ی دستاوردهای شگفت خود که جهان را به بهت و تحسین واداشت، انقلاب اسلامی را پس از 31 سال، دوباره تکرار کرد و عالیجنابان خودخوانده را به کناری راند و انقلاب اسلامی به دست وارثان اصلی خود، مستضعفان و ولی مستضعفان فتح شد.
مبارک باد بر امت خمینی و خامنه ای، سال روز این فتح بزرگ.
انعکاس:حامیان نیــوز تریبــــون آزاد