«تازه ترین پیش گویی اختاپوس». این خبر برای انسان عصر نوین آن قدر جذاب هست که بشود آن را در گستره ی صدها میلیونی عرضه داشت. اما این جذابیت آیا از اهمیتی حقیقی برخوردار است و یا آن که حقیقت ماجرا چیزی دیگر است؟
«عصر ارتباطات» عنوان فریبنده ای است که بر عصر کنونی اطلاق می شود و حال آن که در زمانه ی اکنون آیا ارتباطات انسانی گسترش یافته اند و یا آن که تنهایی، تنها ارمغان عصر ارتباطات برای بشر بوده است؟ ارتباط در زمانه ی جدید دیگر به معنای روابط بین انسان ها نیست و عبارت «ارتباط» از رابطه ی انسان و ماشین اقتباس شده است. و حتی اگر چنین نیز تصور شود که در عصر کنونی روابط میان انسان ها گسترش یافته است نباید فراموش کرد که «ماشین» و «تکنولوژی» واسط این ارتباط است.
انسان های عصر حاضر حتی در درون یک خانه نیز برای ارتباط با هم نوع خود به دامان تکنولوژی پناه برده اند و این اگر چه به خودی خود بد نیست، لکن علت العلل قلب حقیقت هاست.
رسانه های نوین در عصر ارتباطات، رسالت برقراری روابط بین انسان ها و جوامع بشری را بر عهده گرفته اند و در این میان، آن ها که سیطره ی بیشتری بر تکنولوژی دارند، بر این روابط نیز –به واسطه ی تسلط بر ماشین- سیطره یافته اند.
راز اهمیت «تازه ترین پیش گویی اختاپوس» در این جا است که انسان ها باید از دریچه ای به جهان پیرامون خویش بنگرند که صاحبان تکنولوژی رسانه ای تعیین می کنند. و انسان تنها، برای آن که بتواند رابطه ی خود و پیرامونش را حفظ کند، لاجرم می بایست اهمیت این خبر را درک کند و الا باید بریده ی از همه، آغوش بر تنهایی گشاید. امپراطوران قدرتمند رسانه ای، بزرگراه های ارتباطی انسان را در اختیار گرفته اند و او را به هر سوی که بخواهند، می کشانند.
نظام سلطه ی رسانه ای، واقعیت را نه آن گونه که هست بل آن گونه که مطلوب طبع خویش است قلب می کند و تصویری که از جامعه ی پیرامونی ارائه می دهد، نه آن تصویری است که رخ می دهد، بل که تصویری است که ساخته ی دست خود باشد.
اختاپوس رسانه ای نظام سلطه، به جای آن که عطش بی خبری انسان ها را فرونشاند، صورت مساله را به گونه ای تعیین می کند که از آن پس، حتی عطش اطلاعاتی بشر نیز به همان سمتی برود که رسانه آن را تعیین کرده است. او تنها نیازی را پاسخ می دهد که خود مولد آن نیاز باشد. و رویداد و خبر را توامان تولید می کند و این گونه است که تسلط خبری او نیز بر وقایع، شگفتی مخاطبان را برمی انگیزد.
این گونه است که خبر «تازه ترین پیش گویی اختاپوس» آن قدر اهمیت می یابد که همه را مجذوب خود می کند، اما خبر مرگ روزانه ی صدها انسان بر اثر گرسنگی و یا نسل کشی در گوشه ای از جهان، آن قدر اهمیت ندارد که مخاطبان را پای رسانه بنشاند.
***
عدالت در عصر جدید از جانب زورمندان تعریف می شود و اگر این چنین نبود، «پیش گویی اختاپوس» آن قدر اهمیت نمی یافت که همه ی نگاه ها را به سمت خود فراخواند، حال آن که از مرگ هزاران انسان در روز –که به یقین مهم ترین رویداد برای نوع بشر است- نه تنها خبری در دست نیست بل که حتی تصور این که چنین پیش آمدی نیز در جهان پیرامون ما وجود داشته باشد نا ممکن است و وجود چنین انسان هایی که این چنین می میرند از اساس انکار می شود.