یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

جمهوری اسلامی در طی حدود سه و نیم دهه از آغاز، به دلایل مختلفی چون رسوخ آهسته گفتمان‌های وارداتی ناسازگار با روح، مبانی و شعائر انقلاب و پیش‌گرفتن مشی توسعه‌طلبانه، تغییر سبک زندگی و شیوه مدیریتی از ساده زیستی به کاخ‌نشینی و از خدمت‌گزاری به ریاست‌طلبی، بروز روحیات طاغوتی و ظهور روح رفاه‌زدگی، به حاشیه رانده شدن ارزش‌هایی چون ساده‌زیستی و کوخ نشینی و ارزش تلقی شدن کاخ‌نشینی، اشرافی‌گرایی و تجمل پرستی؛ فاصله گرفتن مسئولان از مردم و بالانشین شدن مدیران، و در نهایت دیگرگونگی نگرش به مساله «مسئولیت در نظام اسلامی» به فحشای «مسئولیت» ابتلا یافته و این موجب ظهور روحیات طاغوتیِ متناقض با دیدگاه جمهوری اسلامی در بعضی مسئولان –چه در رده‌های بالا و چه در رده‌های میانی و حتی رده‌‌های پایین- شده است.

«مسئولیت» در نظام اسلامی علی‌رغم پنداشت بسیاری از مسئولان در سطوح مختلف مدیریتی یک «امتیاز» نیست. «مسئولیت» تنها وظیفه‌ای است مضاعف و سنگین و هیچ شانی هم بالاتر از «وظیفه» و «خدمت‌گزاری» ندارد و هیچ احترام مضاعفی هم از قبال مسئولیت بر آنان مترتب نمی‌گردد. «در نظام اسلامی، این ماموریت، طعمه نیست؛ یک مسئولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است.»1 مسئول در نظام اسلامی«خدمت‌گزار» مردم است و رسم «تبریک گفتن» برای تصدی «مسئولیت» از بلیاتی است که هم فحشای مسئولیت موجبش شده است و هم این خود موجب فحشای مسئولیت است؛ و اگر نه برای سنگین شدن بار وظیفه، چه جای تبریک گفتن باقی است؟

نظام اسلامی نظامی مبتنی بر «مسئولیت‌پذیر»ی و «تکلیف‌مدار»ی است اما این که چرا جایش را با «ریاست‌طلبی» عوض کرده است، به همان تغییر نگرش برمی‌گردد. «مسابقه» و گاه حتی «جدال» برای رسیدن به پست‌های بالاتر به جای سبقت در «خدمت‌گزاری» و عطش تصدی مسئولیت‌های بزرگ‌تر آیا جز این قضیه را می‌رساند که «مسئولیت» دچار فحشا شده است؟ خدا رحمت کند شهید مظلوم انقلاب، شهید بهشتی را که می‌فرمود: «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت»؛ ببینید اما در میان مسئولان ما –در سطوح مختلف مدیریتی- کیست که «شیفته خدمت» باشد؟

«مسئول» بر وزن «مفعول» است با ریشه «سأل». یعنی «کسی که مورد سوال واقع می‌شود» و این یعنی ‌که او درباره «وظیفه»ای که بر گردن گرفته است مورد بازخواست است و اصلی‌ترین وظیفه «مسئول» پاسخ‌گویی در برابر مسئولیت است:

«پاسخگویى یک حقیقت اسلامى است؛ این همان مسئولیت است... فرمود: "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته"؛ همه شما مسئولید. البته کسى که حیطه وسیعى از زندگى انسان‌ها با قلم و زبان و تصمیم او تحت تأثیر قرار مى‌گیرد، مسئولیتش به همان نسبت بیشتر است؛ لذا من گفتم مسئولان بلند پایه کشور، قواى سه‌گانه، از خود رهبرى تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخ‌گو باشند؛ پاسخ‌گوى کار خود، پاسخ‌گوى تصمیم خود، پاسخ‌گوى سخنى که بر زبان آورده‌اند و تصمیمى که گرفته‌اند؛ این معناى پاسخ‌گویى است؛ این یک حقیقت اسلامى است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتى مى‌خواهد حرفى بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخ‌گو باشد، یک‌طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق‌العنان است و پاسخ‌گو نیست، طور دیگرى حرف خواهد زد. انسان وقتى مى‌خواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخ‌گو خواهد بود، یک‌طور عمل مى‌کند؛ اما اگر احساس کند نه، مطلق‌العنان است و از او سؤال نمى‌شود و او را به بازخواست نمى‌کشند، طور دیگرى عمل مى‌کند. ما مسئولان خیلى باید مراقب حرف زدن و تصمیم‌گیرى خود باشیم. مسئولیت به همین علت محترم است و به همین جهت است که مردم براى مسئول احترام قایلند؛ چون پشت سر کار و تصمیم‌گیرى او دنیایى از مسئولیت وجود دارد که او قبول مى‌کند. اگر این شخص خود را مسئول دانست، واقعا شایسته این تکریم و احترام هم هست؛ اما اگر مسئول ندانست، همه چیز مشکل مى‌شود.»2

چرا اکثر مسئولان ما به جای پاسخ‌گویی به ولی‌نعمتان و قرار گرفتن در معرض نقادی، پیش‌دستانه بازخواست می‌کنند؟ چرا به جای پاسخ‌گویی در برابر وظیفه‌ای که دارند نه تنها راه سکوت و یا فرافکنی را در پیش می‌گیرند که پاسخ ولی‌نعمتانشان را با مشت می‌دهند؟ آیا معنای «مسئول» را فراموش کرده‌اند که به جای خدمت‌گزاری و پاسخ‌گو بودن خود را «مطلق‌العنان» می‌دانند؟ آیا این «فحشای مسئولیت» نیست؟

 

-------------------------------------------------------

1.     1. بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه 16/9/80

2.     2. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ 83/1/26

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۱ ، ۰۹:۱۴
علی سلیمانیان