زمزمههای
بستن تلگرام در ایران، این روزها بیش از هر زمانی جدی به نظر میرسد و گویا در
آیندهای نزدیک نیز عملی خواهد شد. این پیشامد حتماً کوچ مردم به شبکهای جایگزین را
در پی خواهد داشت؛ اما کوچاندن مردم از شبکهی اجتماعی خارجی به شبکهای داخلی –فارغ
از مسائل فنی- تحدید انتفاع مردم از این شبکهها و گستردن بساط قدرت در محدودهای
است که حاکمیتها اصلاً اجازه ورود به آن را ندارند.
اگرچه
وجود سرورهای شبکهی اجتماعی در کشوری بیگانه، میتواند برای امنیت ملی ما مضر
باشد، اما خسارت دستاندازی حاکمیت در شبکهی اجتماعی، بهمراتب بیشتر است. دسترسی
محدودِ حاکمیت به شبکههای اجتماعی به آن میزان که تأمینکنندهی امنیت حقوقی و
قضایی باشد کافی است و دسترسیای بیش از این مخل آزادی و ورود به منطقهی ممنوعه است.
دستگاههای
متولی در ایران به شبکهی اجتماعی تلگرام، تقریباً به آن اندازه که لازمهی تأمین
مسائل حقوقی است دسترسی دارند و تسلطی بیش از این، بیتردید نافی حقوق اساسی و
خسارتبار است.
دسترسی
حاکمیت به ورای آنچه در صحنهی عمومی شبکههای اجتماعی ظهور مییابد، چیرگی قدرت
بر ساحات عمیقتری از زندگی مردم را موجب میشود و این بسط قدرت در پنهانترین ساحات
اجتماعی و انسانی، گرفتن مردم به برگی است.
البته
حاکمیت برای تأمین امنیت ملی خود، ممکن است و میتواند اجازهی فعالیت به شبکههای
اجتماعی خارجی بدهد و یا این اجازه را در
موردی خاص از آنها بگیرد، اما هیچ رویهای نمیتواند نسخهای عام برای همه شبکههای
اجتماعی خارجی باشد. تجویز و کوچاندن مردم از شبکهای که در تسلط حاکمیت نیست به
شبکهای که تحت سلطهی حاکمیت است، اقدامی است بسیار خطرناک.
اگر
قرار باشد مردم بهجای تلگرام به پیامرسانی دیگر مهاجرت کنند، گزینهی مطلوب برای
آنها، حتماً ایرانی نیست. کوچ به شبکههای اجتماعی داخلی در شرایط کنونی، از بین
بردن فلسفهی کارکردی این شبکههاست از آن لحاظ که مردم مدنظر گرفتهاند.