چیزی نزدیک به چهل سال از فقدان دکتر علی شریعتی میگذرد و این چهل سال نتوانسته غبار غربت از چهرهی او برگیرد. همچنان بازار نقلیات و مواضع عاریتی در قبال او گرم است و هنوز فرصت و شاید توان پرداخت جامع به نص آثار او پیش نیامده است. همچنان مواضع مطروحه در قبال او قشری است؛ و همچنان برخورد با او
«موضعی».
بایستی امروز بعد از چهل سال از فقدان شریعتی، قیاس آثار او با منطق و عقل و تعالیم اسلام ناب محمدی(ص) بی هیچ تعصبی راه به حقیقت میگشود اما همچنان اسارت ما در کشمکشهای نقلی، مجبورمان ساخته رو به نقل بیاوریم و مستقلاٍ عقل را کنار بگذاریم و به اعلام «موضع» -و نه «تحلیل»- بسنده کنیم.
در مظلومیت شریعتی همین بس است که چهل سال است نمیتوانیم آثار او را بدون این نقلیات فهم کنیم و با این اوضاع که یقیناً برآمده از عدم اشراف ما به آثار او و به آموزه های اسلام ناب است آیا مجبوریم که دانسته و ندانسته، عاریتاً موضعی سلبی یا ایجابی در قبال او داشته باشیم؟
شریعتی و آثار او گاه ایراد و ابهام هم دارد، همچنان که خودش هم بر این امر صحه میگذارد و وصیت او برای رفع ایرادات در آثار و گفتارش هم گواهِ این مساله است. و این آیا نشان از آزادگی و منش والای او نیست؟
شریعتی را با همهی ایراداتی که اغلب در نقل تاریخ اسلام و گاه در دیگر مسائل دارد، فریادگر اسلام ناب در عصر خفقان طاغوت و بیدارگری میدانم که در زمانهای که بسیاری از قلمها و زبانها خفته بودند، در میان میدان جهاد میکرد.
او را علیرغم بیادعاییاش، پیرو راستین نهضت اسلامی خمینی کبیر میدانم که در زمانهی غربت و تنهایی امام و در هنگامهای که بسیاری از مدعیان اسلام به کنج عافیت خزیده بودند، بیهیچ واهمهای در میدان، گرمِ مبارزه بود.
او را علیرغم جو مسمومی که علیهش راه انداختهاند مروج راستین اسلام فقاهتی و از معتقدین اصیل به اجتهاد میدانم. روشنی آثار او در مواجهه با مسالهی فقه، اجتهاد و روحانیت، آنقدر زیاد است که برای هر جویندهی حقیقتی ابهامی باقی نخواهد ماند.
شریعتی به دنبال نفی جوامع طبقاتی و تحقق نظام «امت و امامت» بود و او از متقدمین طرح این نظام متعالی در عصر ماست. ترسیم او از عاشورا، همان ترسیم اصیلی است که قرنها زنگار غربت بر آن نشسته بود و عاشورای او ترجمان دقیق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است. او در آرزوی شهادت بود و از انصار متاخر سیدالشهداء.
چطور میشود بر چهرهی نورانی اسلامی که شریعتی مومن به آن بود خاک پاشید و پشت انبوهی از غبار و ابهام قایمش کرد؟ شریعتی اگر امروز اسیر معاصرت و نقلیات و مواجههی موضعی هم شده باشد، یقیناً در آینده بیشتر شناخته خواهد شد و از این غربت دور و دراز خواهد رهید.