مواضع ضعیف و منفعلانهی مسئولینِ دولت جمهوری اسلامی دربارهی سرنوشت برجام در دورانِ پسااوباما و عنوان این موضع از سوی رئیس دولت که «هوشمندی ایران در توافق هستهای این بود که برجام را نه به عنوان توافق با یک کشور یا یک دولت، بلکه به عنوان یک قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل تثبیت کرد که با تصمیم یک دولت قابل تغییر نیست» و همزمان اقدامِ وزیر امور خارجه در دعوتِ امریکا به ماندن بر برجام؛ شاید این تصور را به وجود بیاورد که اینها واکنشی به محتمل دانسته شدنِ لغو برجام از جانب امریکا و ردیهای بر این احتمالاند؛ که در صورت فرض بر صحت گذاشتن این فرضیه، باید عرض شود حتی با این تعبیر خوشبینانه، این مواضع جز بازی در زمینِ امریکا و چراغ سبز دادن به او برای شروع امتیازگیریِ دوباره از ایران به بهانهی عدمِ لغوِ برجام، نیست.
اما توجه به تجربهی یک سال گذشته، دلالت بر این امر دارد که این مواضع، بیشتر خالی کردن زیر پای ایران بوده است تا واکنش به امریکا. به این معنا که در لفافه تاکید میکنند که حتی لغوِ محتمل برجام از جانب امریکا، منجر به لغو آن از جانب ایران نخواهد شد. همچنانکه هرگز، نقضِ گاه و بیگاهِ برجام از جانب امریکا، مسئولینِ دولت را به واکنشی در خور و متناسب وانداشت.
این موضعِ بدیع، خلع برجام از تنها –به اصطلاح- «ضمانت اجرایی»ِ آن، و کاملاً گل به خودی است. یادمان نرفته تنها پاسخ آقایانِ خامخیال به این ایرادِ اساسیِ منتقدین که برجام را عاری از ضمانت اجرایی برای ایران میدانستند، این بود که بهترین ضمات اجرایی، خودِ همین برجام است: «اگر روزی 1+5 بخواهد از تعهدات خود سر باز بزند، ما کاملاً آمادگی داشته و از لحاظ توانمندی هستهای در شرایطی هستیم که در زمان کوتاهی میتوانیم به نقطهی مطلوب خود دست پیدا کنیم». موضعی که دولتیها اکنون و برخلاف مواضع پیشینشان اتخاذ کردهاند، چیزی جز عقب نشستنِ کامل از همین تنها «ضمانت اجرایی برجام» و خالی کردنِ زیر پای ایران نیست.
پینوشت:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: «ما نقض نمیکنیم برجام را، لکن اگر طرفِ مقابل نقض کند که حالا همینطور این کسانی که نامزد ریاست جمهوری آمریکایند، مدام دارند تهدید میکنند که ما میآییم پاره میکنیم، نقض میکنیم، اینها اگر پاره کردند، ما آتش میزنیم.» (25 خرداد 1395)