«یکی از معضلات کارفرمایان و کارخانههای کشور وجود اتحادیههای کارگری است. لذا کارگران باید نسبت به خواستههای کارآفرینان انعطاف داشته باشند. از سوی دیگر یکی از چالشهای دیگر قانونِ کار است که در آن، طرف صاحب سرمایه مظلوم واقع شده است و باید به کارفرما و کارگر اجازه داده شود که در دستمزدهای پایینتر و با مزایای اجتماعی ناچیزتر برای یکدیگر کار کنند و آزادیهای اقتصادی نباید محدود گردد... یکی از مشکلات چانهزنی نیروی کار بر سر دستمزد است... چالش دیگر هزینهی بالای اخراج نیروی کار برای کارفرما است...»
این چند سطر، یک توحش کت و شلوار پوشیدهی کاپیتالی است که در آن عدم امکان استثمار بیشتر کارگران توسط کارفرمایان و پرداخت حداقل دستمزد به کارگران را، حتی ظلم به کارفرما و معضل کارخانجات میداند و ناقض «آزادیهای اقتصادی»! گمانم مرادشان از «آزادیهای اقتصادی» شرایطی است که در آن سرمایهداران میتوانند حقوق کارگران را بیشتر چپاول کنند و سیستمی شبیه به بردهداری راه بیندازند. منظورشان این است که با وضع موجود نمیشود آزادیِ عملِ بیشتری را با پول به سرمایهدار فروخت و کارگران را به سمت بردگی بیشتر برد.
این عبارات عجیب و بهتآور اما از سوی تئوریسینهای رسمی بردهداری و یا طرفداران تابلودار نظام ارباب-رعیتی اعلام نشده است. اینها مانیفست فکری دولت آقای روحانی در مواجهه با امر کارگر و کارفرماست که یک سال قبل از آغاز دولت یازدهم در کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران به قلم آقایان حسن روحانی، محمدباقر نوبخت، محمد نهاوندیان و اکبر ترکان منتشر شده است.
در همین راستا و برای پیاده کردن بخشی از این طرز تفکر، اسفندماه سال 1394 لایحهی اصلاح قانون کار توسط دولت به مجلس ارائه شد که در یکی از بندهای آن به کارفرمایان اجازه داده میشد کارگران زیر ۲۷ سال را حتی با حقوقی کمتر از حداقل دستمزد به کارگیرند. این لایحهی غیر انسانی که در صدد بود به کاربستن کارگرانِ نیمبها را در جمهوری اسلامی قانون کند، سر و صدای زیادی به راه انداخت و خوشبختانه متوقف شد.
این جریان فکری که دیدگاهش را اینقدر عیان و عریان بیان کرده و حتی برای اعمالش لایحهای به مجلس برده است، در پساپردهی تصمیمات و در فرامتنِ لوایح و مصوباتش قطعا ظلم بیشتری به طبقهی مستضعف کارگر تحمیل خواهد کرد و تلاش خواهد کرد در جمیع شرایط، کشور بیشتر به سمت کاپیتالیسم و سرمایهسالاری پیش برود.
آیا صدای آرام شلاقِ سهمگین بردهداری نوین بر پیکرهی نحیف کارگر را کسی خواهد شنید؟