یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۳ مطلب در اسفند ۱۳۸۸ ثبت شده است

چند روزی بیش نیست که خبر اجرای حکم بزرگ ترین پرونده ی زمین خواری کشور و استیفای حق ملت و بازگرداندن حدود 1200  هکتار از اراضی ملی غصب شده به کیسه ی بیت المال، -آن هم پس از تعلل چندین ماهه- منتشر شده؛ و کام ملت، از این عزم قابل ستایش دستگاه قضا برای بیرون کشیدن حقوق ملت از حلقوم تروریست های اقتصادی، شیرین گردیده است؛ اما سوالی بزرگ و کهنه، هم چنان افکار عمومی را در فکر فرو برده، لکن دریغ از پاسخی که به آن داده شود.

"چرا با وجود احراز مجرمیت متهم این پرونده ی بزرگ زمین خواری در دادگاه و صدور حکم و قطعیت یافتن آن و حتی پس از اجرای حکم دادگاه -با وجود قلدرمنشی این مفسد بزرگ و عدم تمکین وی به قانون-، هنوز هم که هنوز است، این مفسد گردن کلفت اقتصادی به ملت شریف ایران، معرفی نمی شود؟ چه رازی در پس ماجراست که این اجازه را نمی دهد که مردم عزیزمان –یعنی صاحبان اصلی بیت المال- این شرور بزرگ و متعرض به بیت المال را بشناسند؟"

اگر توجیه قوه ی قضائیه درباره ی عدم امکان معرفی متهمان مفاسد اقتصادی و اداری –تاکید می شود متهمان و نه مجرمان مسجل- تا کنون عدم احراز مجرمیت قطعی آنان در دادگاه صالحه بوده و است، با از میان رفتن این دلیل –یعنی محکومیت قطعی متهمان چنین پرونده هایی-، آیا بهانه ی دیگری هم برای عدم معرفی، می شود تراشید؟

پاسخ این سوال از سه جنبه کاملاً واضح و بارز است. از جنبه ی عرف، شرع و قانون، نه تنها معرفی تروریست های اقتصادی ای که ملت مستضعف را به سلاخه کشیده و خون آنان را در شیشه کرده اند، مانعی نخواهد داشت، بل که این خود رسالتی است بسیار سنگین بر گرده ی دستگاه عدلیه که عدول از آن –خدای ناکرده- مساوی خواهد بود با تضییع عدالت.

اما اگر از جنبه های دیگری این امر بررسی شود، می شود پاسخی غیر از آن چه که رفت، داشت. من باب مثال اگر به این مسئله از منظر منفعت طلبی شخصی، رابطه محوری و یا مصلحت اندیشی های فراقانونی –بخوانید غیر قانونی- نگریسته شود، می شود هزار و یک دلیل و بهانه برای عدم معرفی این شبکه ی فساد عنوان نمود.

پس بر دستگاه محترم قضا است که با معرفی کامل –و نه گزینشی- اشرار اقتصادی، علاوه بر رفع این ابهام کهنه و بزرگ از اذهان ملت، از ایجاد هر گونه شائبه ی نا درست و غیر معقول حاصل از این ابهامات، جلوگیری نماید. چرا که ملت بزرگ ایران اسلامی، با جدیت تمام، خواهان   رسیدگی قاطعانه، محاکمه ی عادلانه، ریشه کنی همیشگی و در نهایت معرفی تروریست های زالو صفت اقتصاد کشورشان بوده و از این که از میان صدها و متاسفانه شاید هزاران مفسد بزرگ و کوچک اقتصادی، تنها شهرام جزایری معرفی گشته و صدها مثل او و دانه درشت تر از او در حاشیه ی امن غیرقانونی قرار گیرند، سخت رنجورند.

عدلیه می بایستی خود، در اجرای عدالت، شجاع ترین و عادل ترین بوده و در راستای مبارزه با اژدهای هفت سر تروریسم اقتصادی، لحظه ای تردید و غفلت به خود راه ندهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۸۸ ، ۱۳:۳۰
علی سلیمانیان

تاریخ گواه بوده است که یادگار فقید امام(ره)، سید احمد آقای عزیز(ره) گر چه خود از فضایل عدیده ای سرشار بودند، لکن عمق ارادت امت امام به ایشان نه از سر آن بود که قرابتی نزدیک با امام امت داشتند، بل از این روی بود که ایشان همواره یار مصیع و امین امام راحل و سرباز خالص خلف صالح امام بودند و هر لحظه ی عمر شریف را برای پاسداری از آرمان امام گذرانده و پیوسته در اطاعت ولی خود آماده فرمانبرداری بودند.

شخصیت فاضلی که هیچ گاه این اجازه را به خود نداد که خود را صاحب و وارث اندیشه امام بداند و تنها در قبال راه امام، خود را پاسدار این راه می دانست؛ روزگاری در کسوت امین مطیع امام راحل (ره) و روزگاری دیگر چون سربازی مخلص در رکاب امام حاضر (مد ظله العالی).

هر تهمت و افترایی را در راه امام، جانانه به جان خرید و در راه پاسداری از آن لحظه ای غفلت و تردید به خود راه نداد. هنگامه ای نشد که حب و بغض هایش، بصیرت را از او بستاند و چراغ خاموش شده ی خانه ی امام را به نور ولایت پذیری روشن ساخت.

زبان گویای امام بود و نور چشم رهبری. مرحمی بود بر آلام دل دلباختگان امام و امیدی بود در ضمیر مقتدایان خامنه ای (مد ظله). انسانی بود وارسته که چون سربازی مطیع برای ولی خویش در اذهان امت، جاودانه ماند.

پس از تشرف ایشان به محضر امام راحل، اما دیگر بیت امام ما، اگر چه باز از فیض حضور همسر مکرمه و مرحومه ی امام(ره) و خاندان محترم خمینی بهره مند بود، دیگر آن فروغ همیشگی را نداشت.

بیت امام، گر چه باز هم مورد احترام ویژه ی امت امام بود، لکن آن بیت شریف به راهی رفت که دیگر نه تنها مرحمی بر زخم های وارد شده از سوی مغضوبین امام بر دل و جان دوستداران آن عزیز نگذارد، بل در مقاطعی نمکی نیز بر این زخم افزود. و آن راه گاه غفلت بود و گاه راه ناراه.

افسوس ها خوردیم زمانه ای که دیدیم کسانی در "موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی" که اول وظیفه ی آن صیانت از اندیشه و منزلت امام ماست، رسوخ کرده اند که نه تنها تناسبی با آرمان امام ندارند، بلکه در مخالفت با ایشان، قلم ها فرسوده اند و چه کارها که نکرده اند. بیت امام که روزگاری خانه ی امید امامیان بود، سنگری شد –انشاء الله از سر غفلت- برای نا امامیان. مامنی برای آنان که در صدد سپردن اندیشه های امام به موزه ها برآمدند و امام زدایی را مهم ترین دغدغه ی خویش دانستند.

گفتن ها و نگفتن ها مع الاسف در مسیری قرار گرفت که گویا موسسه، کمر بسته است تا اثری از امام و راه امام باقی نماند و همه ی مظاهر آن را از میان بردارد. از همایش ها و نشست های متعدد گرفته تا نشرها و ویژه نامه ها که به نام امام و به کام دشمنان امام، در خدمت امام زدایی از انقلاب به کار بسته شد. سکولارها از امام نوشتند و موسسه نشر داد و امامیان از امام نوشتند و موسسه از آن برآشفت.

سکوت از سر غفلت و گاه از سر عمد، در برابر یورش بی امان دشمنان امام به راه امام و حتی توهین ها و جسارت های بی شرمانه به شخص ایشان، موجب آن شد تا گستاخی حتاکان، روزافزون گردد.

بیت امام که روزی خانه ی امید عاشقان حضرتش بود، به گونه ای شد که صهیونیست ها و سکولارها و منافقین و عناصر ضد امام احساس کردند منفذ امیدی برای دست یازیدن به خواست های منحوس خود یافته اند و این جسارت را به خود دادند که از بیت امام برای دشمنی با امام، طلب یاری کنند. اما جاهل اند از این که بیت امام نه در کوچه ای باریک در جماران تهران، که در قلبوب امت اسلامی و همه ی مستضعفان عالم جای دارد. امام ما امروز در خامنه ای عزیز متجلی است و راه امام، راه خامنه ای است. خمینی زنده است، چون خامنه ای زنده است.

پاینده باد راه امام خمینی (ره) و پر رهرو باد راه امام خامنه ای (مد ظله العالی) و گرامی باد یاد یار عزیز امام، سید احمد خمینی (ره) که پانزدهمین سال فراقش را به سوگ نشسته ایم. روحش شاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۸۸ ، ۱۳:۲۸
علی سلیمانیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۸۸ ، ۱۴:۵۳
علی سلیمانیان