یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۳ مطلب در مهر ۱۳۸۹ ثبت شده است

 رگبار گلوله‌های نفاق اگرچه سینه‌های برادران مسلمان کُرد را درید و شهادت و مجروحیت شماری از پاره‌های تن ملت را موجب شد اما هیهات که این ددمنشی‌ها بتواند در وحدت شیعه و سنی خدشه‌ای وارد کند. خون مظلومان ترور کور سنندج، اوج نفرت و عصبانیت جبهه استکبار از ملت بیدار و یکپارچه ایران اسلامی و نهایت وحشت آنان از وحدت سنی و شیعه را به اثبات رساند و نشان داد که دشمن، نه از سلاح‌های پیشرفته و تکنولوژیک که از دستان خالی مردم کوچه و بازار و از فریاد لااله‌الاالله است که بر خود می‌لرزد؛ و اگر نه ترور ناجوانمردانه و کور مردم بی‌گناه در خیابان‌های شهر، به چه معناست؟

 
حادثه‌های تروریستی در زاهدان و مهاباد و حوادث مشابه اخیر و جنایت اخیر سنندج، همگی قطعه‌ای از پازل جدید دشمن آمریکایی- صهیونیستی برای مقابله با انقلاب اسلامی و تضعیف روحیه مردم و خدشه به وحدت مذاهب و قومیت‌هاست. بیش از 3 دهه ایستادگی مردم ایران اسلامی در برابر نظام سلطه و شکست‌های پیاپی نقشه‌های شوم دشمنان از ترورهای مسؤولان و مردم گرفته تا تحمیل جنگ و کشتار مردم بی‌گناه بر فراز خلیج فارس و از شکل‌دهی فتنه‌های داخلی گرفته تا حصر اقتصادی و فشار بین‌المللی و دیپلماتیک و ارعاب و تهدید، دشمن را بر آن داشته تا انتقام شکست‌های خود را از مردم استوار با جنایت‌پیشگی و وحشیگری بستاند و با ناامن جلوه دادن میهن عزیزمان، دور جدیدی از جنگ روانی را آغاز کند. استحکام روزافزون وحدت میان مذاهب و اقوام مختلف هم مزید بر علت شده تا دشمن از هیچ تلاشی برای تضعیف بنیان‌های وحدت دریغ نورزد.

پس از شکست مفتضح فتنه سیاسی تفاله‌های غرب در ایران، جبهه استکبار درصدد برآمده با تحمیل همزمان چندین فتنه از جمله فتنه امنیتی از طریق ترور و ناامنی و مخدوش کردن امنیت روانی جامعه و با تقویت و گسترش تروریسم، فتنه عقیدتی از طریق ایجاد خدشه در وحدت میان مذاهب و اقوام و بسط اندیشه سلفی‌گری و وهابیت و تخریب بنیان‌های فکری و فرهنگی جامعه، فتنه اقتصادی از طریق مقابله با سیاست‌های اقتصادی دولت بویژه کارشکنی در اجرای طرح مالیات بر ارزش افزوده و طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، فتنه بین‌المللی از طریق تحریم اقتصادی و فشار از طریق نهادها و سازمان‌های جهانی و صدور قطعنامه‌های– بخوانید کاغذپاره- متعدد و تداوم فتنه سیاسی از طریق تشدید و علنی‌تر کردن حمایت از فتنه‌گران و وارد کردن مهره‌های جدید و درونی نظام در این بازی و آغاز دور تازه‌ای از جنگ روانی و رسانه‌ای، وارد یک جنگ تمام‌عیار علیه جمهوری اسلامی و شهروندان آن شود.

اما آیا هیچ جبهه‌ای طی 3دهه گذشته بوده است که جبهه استکبار در آن، علیه انقلاب اسلامی نجنگیده و از مردم صبور ایران اسلامی شکست نخورده باشد؟ آیا این جنگ به ظاهر جدید، همان سیاست‌های پوسیده 30 ساله نیست؟




*منتشر شده دروطن امـــــروز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۸۹ ، ۱۱:۱۸
علی سلیمانیان

اقدام مضحک دولت آمریکا در تحریم سیاسی و اقتصادی 8 مقام ایرانی پس از زلزله سیاسی و رسانه‌ای رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در قلب ایالات متحده و قبله جهان غرب و عملیات گسترده روانی جمهوری اسلامی ایران از طریق دیپلماسی عمومی، رسمی و رسانه‌ای، اوج استیصال و درماندگی دولت ایالات متحده را به نمایش گذاشت. بهت‌زدگی آمریکا از طرح غیرمنتظره پرسش درباره 11 سپتامبر توسط محمود احمدی‌نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل و سمت‌گیری جدید افکار عمومی دنیای غرب، اکنون مقامات آمریکایی را بر آن داشته تا به هر نحو ممکن با انحراف افکار عمومی و انجام اقدامات مقابله‌ای از اثرات منفی وضعیت پیش آمده برای آمریکا بکاهند اما این سراسیمگی، آمریکا را به چنان تصمیم‌گیری عجولانه و پرشتاب واداشته که دیوانه‌وار به هر سوی مشتی می‌پراند تا شاید عایدی برایش داشته باشد؛ مصاحبه باراک اوباما با بی‌بی‌سی فارسی و تحریم 8 مسؤول جمهوری اسلامی از آن جمله‌اند. سرلشکر جعفری، سردار رادان، حیدر مصلحی، حسین طائب، محسنی‌اژه‌ای، مصطفی محمدنجار، صادق محصولی و سعید مرتضوی؛ 8 مسؤول ایرانی هستند که از دریافت روادید سفر به آمریکا و رابطه با نهادها و موسسات آمریکایی منع شده‌اند و وزارت خزانه‌داری ایالات متحده اعلام کرده که همه دارایی‌های آنها در آمریکا (!) مسدود خواهد شد!

 

این اقدام– که یک لطیفه سراسر خنده است تا شبیه تحریم- در حالی صورت می‌گیرد که افراد تحریم شده نه تا به حال مسافرتی به آمریکا داشته و نه تمایلی به آن دارند و نه حتی دلاری در ایالات متحده می‌توانند داشته باشند. بنابراین انتخاب این 8 نفر برای تحریم از پیش شکست خورده است اما تحریم این مقامات که به دلیل مسؤولیت آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و نقش آنها در مقابله با فتنه پس از انتخابات صورت گرفته، علاوه بر تحت‌الشعاع قرار دادن اثرات حضور احمدی‌نژاد در نیویورک، می‌تواند پیامی به فتنه‌انگیزان در ایران قلمداد شده و تداوم حمایت آمریکا و غرب از فتنه در ایران را نشان دهد ولی اینان اگر با فکر جلو می‌رفتند متوجه این واقعیت می‌شدند که اجساد پوسیده فتنه‌ای که در امواج خروشان امت عاشورایی ولایت‌مدار ایران اسلامی در 9 دی و 22 بهمن 88 غرق شده است، با این تحریم مضحک و شکست‌خورده نمی‌تواند حتی تکانی بخورد.

 

بی‌شک حقیقت پیدای این تحریم برای ملت ایران آن است که آمریکا در برابر بیش از 3 دهه پایداری مردم انقلابی جمهوری اسلامی، جز آب در هاون نکوبیده و خسته از تحریم‌های پی در پی شکست خورده و ناکارآمد، دچار تب تحریم و هذیان‌گویی شده است. به‌راستی آیا توسل آمریکا به بازی‌های ابلهانه‌ای از این دست در راه مقابله و مبارزه با انقلاب و مردم مقاوم و صبور ایران اسلامی آیا چیزی جز «هیمنه فروریخته» و «ابهت درهم شکسته ابرقدرت غرب» را اثبات می‌کند؟


منتشر شده در روزنامهوطن امـــروز


انعکاس:صداقت نیوز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۸۹ ، ۰۵:۱۰
علی سلیمانیان

 «نظارت» و «قانونگذاری» دو مقوله ای است که حوزه وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی تنها در ذیل این دو قابل تعریف اند و تحقق این وظایف مستلزم بستری است که بتواند روند نظارت و قانونگذاری را نه تنها نظام مند که قانون مند نماید.

آیین نامه داخلی مجلس، بستری است که این مهم را بر عهده داشته و به دلیل تقدم وجودی، بر قوانین تصویب شده ارجحیت دارد. وجود نقصان و خلا در این آیین نامه موجب خواهد گردید تا اولا مجلس در انجام وظایف خود دچار کاستی گردد و در ثانی از مبانی قانونی و حقوقی مصوبات خود فاصله بگیرد. مجلس می باید با اصلاح و افزودن ساختارهای نظارتی درونی هم در جهت رفع ابهامات و نقصان آیین نامه داخلی خود گام بردارد و مهم تر این که –به عنوان اصلی ترین مرجع قانونگذاری- در عمل به قوانین پیشرو باشد.

اما آیا این دستگاه ناظر، خود نیاز به نظارت ندارد و یا به دلیل در اختیار داشتن توامان دو اهرم نظارت و قانونگذاری، مجاز است که از زیر بار رفتن قانونی که بر عملکرد سازمانی و انسانی مجلس نظارت کند، سرباز زند؟ اگر مجلس امر نظارت بر دستگاه ها را حق خود دانسته اما خود را در حصار آهنینی فارغ از هرگونه نظارت پنداشته و با نادیده انگاشتن فرمایشات رهبر معظم انقلاب، خود را مصون از پاسخگویی و حسابرسی بداند، این به منزله تخطی از هر دو تکلیف بر ذمه اش خواهد بود و علاوه بر این مشروعیت و صلاحیت خود را نیز دچار خدشه کرده و با هموار نمودن راه قانون شکنی برای سایرین، امر نظارت را از اساس با چالش مواجه خواهد ساخت. آیا عدم وجود قوانینی که حتی امکان نظارت مجلس بر خودش را می دهد دیکتاتوری نیست؟

رهبر فرزانه انقلاب بارها ضرورت وجود ساختارهای نظارت کافی بر عملکرد مجلس و نمایندگان را خاطر نشان کرده و با پرداخت به این مقوله در تمامی دیدارهای اخیر خود با مجلس، آن را به صورت جدی و ماکد مطالبه کرده اند. ایشان در آخرین دیدار با وکلای مجلس در این رابطه فرمودند: «نکته دیگر درباره‌ شأن نظارتى مجلس است. ببینید، مجلس نسبت به دستگاه‌هاى اجرائى کشور شأن نظارتى دارد - که خوب، چیز بسیار بااهمیتى هم هست - یک شأن نظارتى هم براى خود مجلس و براى آحاد نمایندگان تعریف کنید.»

رد یک فوریت طرح نظارت بر نمایندگان در مجلس اما -با وجود ضروری خواندن این مقوله از سوی رهبری انقلاب- در حالی صورت می گیرد که تصویب سراسیمه دو فوریت طرح «سناریوی قانونی کردن وقف غیرقانونی و غیر شرعی دانشگاه آزاد» و چهارشنبه سیاه مجلس برای مقابله با مصوبه قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا تصویب طرحی با عنوان «قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان» برای در انحصار گرفتن حق نشر آثار شهید مطهری –به عنوان ایدئولوژی و مانیفست نظام اسلامی- و موروثی کردن اندیشه ایشان توسط علی مطهری بر وجود لابی های پنهانی فراتر از امر رهبری، صحه می گذارد. و اگر نه می باید مجلس، در اطاعت از امر رهبری، نظارت بر مجلس را اصلی ترین اولویت خود بداند.

انعکاس:وطن امــــروز  تریبـــــون آزاد

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۸۹ ، ۱۱:۳۹
علی سلیمانیان