۱
مسلمانان مظلوم میانمار آماج وحشیانهترین نسلکشی نژادپرستانه بودائیان قرار گرفتهاند و هنوز صدا و سیمای ما نمیداند که در برابر این جنایت سهمگین بشری نبایستی سکوت کرد. هزاران انسان، بیهیچ گناهی به فجیعترین شکل ممکن کشته میشوند اما دریغ از یک سطر خبر در رسانه رسمی جمهوری اسلامی. شاید آقایان منتظرند تا منابع رسمی برمه آمار رسمی و دقیق منتشر کنند که مثلا فلان تعداد انسان در فلان استان کشته شدهاند تا آقایان در کوشهای از اخبارشان اشارهای هم به این فاجعه بکنند. اما برای دانستن اینکه فلان ستاره فوتبال آرژانتینی چند فرزند دارد و تاریخ تولدش چه روزی است و مثلا به چه چیزی ابراز علاقه کرده و نامزدش برایش قبل از شروع مسابقه چه آرزویی کرده است وقت داریم. اصلا آن قدر وقت داریم که امروز برای پرداختن تخصصیتر و مبسوطتر برایش شبکه تلوزیونی «ورزش» افتتاح میکنیم. اما بگذار تاریخ اینها را هم برای ما ننگ بنویسد که تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی در زمانی که هزاران انسان بیگناه را زنده زنده میسوزاندند سرگرم چه بود. بگذار برای رسانهی تنها حامی مستضعفان جهان این ننگ بیتفاوتی بر پیشانیاش بدرخشد.
۲
رسانهها و مطبوعات ما که دایما صدا و سیما را نقد میکنند گویا در این مساله با «رسانه ملی»شان به انفاق نظر رسیدهاند که باید سکوت پیشه کنند. هنوز از دعواهای قبیلهای و «مسائل فرعی» و از دعوا بر سر موضوع موسوم به «جریان انحرافی» فرصت خالی نکردهاند تا به «مسائل اصلی» مسلمانان هم بپردازند. آقایان! شما در حاشیهها برای خودتان دنبال جنجال بگردید و بگذارید تا دردناکترین مساله بشری در حاشیه حواشی شما گم شود. شاید حق هم داشته باشید که چنین کنید. آخر، دفاع از مظلومینی که در حفظ جان خود به استیسال رسیدهاند چگونه میتواند شرایط شما را ارتقا دهد؟
۳
وزارت فخیمه امور خارجه جمهوری اسلامی اما با همه ادعا و دفتر و دستکش در دور افتادهترین ممالک دنیا، هنوز نمیداند که آیا در دو سه هزار کیلومتری ما چه میگذرد که بعد از چند روز آقای سخنگویش به لطایف الهیل تنها خواستار «روشن شدن ابعاد این فاجعه» آن هم در صورت «تائید اخبار واصله»(+) شده است و حتی در لفظ هم عاملان این فاجعه را «محکوم» نکرده تا مبادا خاطر شریف دولت میانمار در برابر هولوکاست چندین هزار نفری مسلمانان مکدر شود. باز خدا پدر «اکمل الدین احسان اوغلو» دبیر کل ترکیهای سازمان کنفرانس اسلامی را رحمت کند که به رئیس جمهور میانمار نامه نوشته(+) و این فاجعه را محکوم کرده و خواستار اقدام عملی برای توقف کشتارها شده است. اما چه شد این حرف امام و چه شد این «اصل سیاست خارجی» جمهوری اسلامی که «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است.»
۴
سابقه عملکرد ائمه جمعه از تریبونهای نماز جمعه هم ما را از اینکه بشود از ظرفیت نماز جمعه برای بیان مسایل مهم جهان اسلام و اشتراک مساعی امت واحده اسلامی در حل معضلات مسلمانان استفاده کرد مایوس کرده است و هیچ انتظاری از حضرات ائمه جمعه در این باره نداریم. حضرات آقایان! شما نه به فکر مشکلات مردم باشید و نه به فکر گرانیها، و نه مسلمانان در خون غوطه خورده میانمار را ببینید. ساعتی درباره عبادات فردی خطابه بخوانید و چند رکعت نماز و خداحافظ تا جمعهای دیگر.
۵
امت حزب الله هم که الحمد لله؛ مساله نسلکشی مسلمانان میانمار به قدر مثلا اکران فلان فیلم و یا مساله بیحجابی برایش اهمیت ندارد که تجمع کنند و شعار سردهند. گویا راهپیمایی و تجمعات را هم باید شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اعلام کند تا امت حزب الله به وظیفه اسلامی و انسانی خود عمل کند. اما هنوز مصیبت فاجعه میانمار برای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به قدر «جبهه علمای الازهر» (+)گران نیامده است تا واکنش برایش نشان دهند و دعوت به تجمع و تظاهر کنند.
۶
ما نشستهایم «صمٌ بکمٌ عمی» تا مسلمانسوزی در میانمار که تمام شد شاید روزی با بوغ و کرنا بیاییم وسط میدان و برای مظلومیت کشته شدگان فریاد مظلومیت برآوریم. مگر فاجعه فقط در فلسطین و بحرین اتفاق میافتد؛ مگر فقط مسلمانان فلسطینی مظلوماند که در برابر مظلومانی که نام کشورشان را در طول عمر فقط چند بار شندهایم حتی ککمان هم نمیگزد. نمیدانم چه جوابی برای این سوال داریم که اگر هیچ کاری نمیشود کرد اقل کم چرا راهپیمایی نمیکنیم برای دفاع از مستضعفان؟ اگر به واسطه این سکوت ما، فقط یک نفر بیشتر کشته شود آیا میشود جوابی برای این قصور داشت؟ من که فکر نمیکنم. من که جوابی ندارم.
۷
شما را به خدا «قوموا لله، مثنی و فرادی». مگذارید تاریخ اینها را برای ما ننگ بنویسد.