یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

من معتقد نیستم که «انقلاب فرزندانش را می‌خورد» ولی اگر گفته شود که «فرزندانِ انقلاب، انقلاب را خورده‌اند» چه؟ چه جوابی در برابر این واقعیت تلخ برای گفتن داریم؟

«فرزندان انقلاب، انقلاب را خورده‌اند» و اگر نه در این سی و چند سالی که از انقلاب گذشته است، کجایند نسل‌های بعد از نسل اول؟ انقلاب در میانه دهه چهارم است؛ نسل دوم انقلاب در حاشیه، جوانی‌اش را سپری کرده و نسل سوم هم اکنون در اوج جوانی، رو به سراشیبی است. نسل چهارم هم در آستانه شکوفایی و جوانی. اما این تواتر نسل‌های انقلاب هنوز به تواتر مدیریت در انقلاب منجر نشده است. سی و چهار سال است که نسل اول انقلاب، انحصار مدیریت انقلاب را در دست دارد و گویی که رغبتی هم برای بازنشستگی ندارد و معلوم هم نیست که آیا این انحصار جلوس نسل اول بر پست‌های مدیریتی انقلاب به این زودی‌ها قصد پایان گرفتن دارد یا نه؟

انقلاب اسلامی، انقطاع از گذشته اشخاص بود و این انقطاع هویتی موجب آن شد که عرصه بروز استعدادها و توان‌مندی‌ها برای نسل اول انقلاب و همه آنها که در صحنه بوده‌اند به طور یکسان فراهم گردد. نسل انقلاب کرده، پس از پیروزی، بر میز مدیریت این طفیل طوفان‌زده نورسیده، تکیه داد. جنگ تحمیلی هشت ساله هم جبهه جدیدی برای بروز توان‌مندی‌های نسل اول گشود و عرصه مدیریت جنگ، نشان داد که فرماندهان جوان جنگ، هیچ چیزی کم از ژنرال‌های سال‌خورده جنگ کلاسیک ندارند، و بل یک سر و گردن هم بالاتر ایستاده‌اند. به هر حال شرایط مشوش انقلاب و جنگ هشت ساله تحمیلی، برای نسل اول انقلاب سابقه‌ای درخشان رقم زده بود؛ اما امان از این سابقه درخشان و کوتاه ده‌ساله که امکان بروز هر استعدادی را در نسل‌های بعدی انقلاب در نطفه خفه کرد. نسل اول انقلاب، مولود از طوفان گذرانده‌اش را -که برای خودش پا گرفته بود- هیچ‌گاه به نسل بعدی نسپرد و –نمی‌دانم از سر صدق نیت بوده است یا سوء آن- به هر حال انقلاب را در انحصار خود گرفت و آن را به اسم خودش سند زد.

نسل اول انقلاب تبدیل شد به پدرخوانده انقلاب و دیگر این نسل خود را فرزند انقلاب نمی‌دانست. انقلاب فرزندی شده بود برای پدرخوانده‌ای که گویی کفالت تام فرزندش را بر عهده‌ گرفته است و شده بود صاحب آن. دیگر انقلاب ولی نعمت نسل اول نبود و این نسل اول بود که خود را ولی نعمت انقلاب و نسل‌های بعدی آن می‌دانست.

این گونه شد که دایره مدیریت انقلاب، حول نسل اول مدیران انقلاب محاط شد و دیگر کسی اجازه ورود به این دایره قرمز را نیافت.

اما مامن همیشگی فرزندان انقلاب نظری غیر از آنچه که دیگر نسل‌ اولی‌ها دارند، دارد: «به شما جوانان عرض مى‌کنم، عزیزان من! این کشور مال شماست. نوبتِ شماست. باید خودتان را از لحاظ علمى و اخلاقى و از لحاظ روحیه همیشه در حال آماده نگه دارید. بدانید که براى سربلندى یک کشور، باید نسل‌ها پى‌درپى مجاهدت و تلاش کنند. یک نسل تلاش کرد این انقلاب را به‌وجود آورد. جمعیت عظیم دیگرى تلاش کردند این کشور را از فشارهایى که بر اثر این انقلاب بر این ملت وارد مى‌شد، در جنگ، در محاصره اقتصادى و در بقیه چیزها حفظ کردند. امروز هم دوران دیگرى است، و من به نسل جوانِ امروز کشورمان اعتماد دارم. من با همه وجود معتقدم که نسل جوانِ امروز خواهد توانست نقش تاریخى خود را در همه امتحان‌هاى دشوار ایفا کند.»

«انقلاب چیست؛ انقلاب یک ضرورت است، تمام نشده و وظیفه انقلابى بر دوش همه وجود دارد. نسل‌هاى پى‌درپى این را مى‌پذیرند. حالا شایع شده که نسل دوم و نسل سوم و نسل چهارم، و هرکس براى خودش نسلى را تصویر و برایش احکامى صادر مى‌کند. نسل سوم با نسل دوم هیچ تفاوتى ندارد. اینها جوان، آرمانخواه، داراى نشاط و نیرو و آماده‌ى حق‌پذیرى‌اند. آن نسل اوّلِ انقلاب که آن حرکت عظیم را انجام داد، تربیت‌شده‌ى چه محیطى بود؟ کسانى که یادشان است، مى‌دانند که آنها تربیت‌شده‌ى محیط بى‌بندوبارى و فحشا و ترویج همه‌ى منکرات بودند. اما همین خصوصیات در جوان - یعنى حق‌طلبى، آرمانگرایى، بى‌تقیّدى و ناوابستگى او به تعلّقات زندگى و شنیدن حرف درست و سخن صحیح و منطقى - او را وادار به حرکت کرد و این کار بزرگ را انجام داد. چرا جوانِ امروز نتواند ادامه آن راه را با همان نیّت و همّت انجام دهد؟»*

و این سوالی است که بعضی مدیران فسیل شده اصرار دارند هم‌چنان بی‌پاسخ بماند. اصراری که ریشه در تغییر نگرش مدیران نسل اولی نسبت به انقلاب و مردم و جایگاه خود دارند. انگاشت آن‌ها این است که سند شش دانگ انقلاب در جیب آن‌هاست و هر حرکتی بر خلاف جریان این تصور اشتباه، «استبداد عوام» و عباراتی از این دست قلمداد می‌شود.

اما آیا تا به حال کسی از «استبداد فسیل‌ها»ی انحصارطلب هم حرفی به میان آورده است؟


*. امام خامنه‌ای

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۰۴
علی سلیمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی