اجتماع شکوهمند و پربرکت اربعین، که رستاخیز بینظیرِ انسانی-اسلامی است، انرژی عظیمی است که با آزادسازیِ آن میشود گره از مسائل عدیدهی امت اسلامی گشود و اگر این ظرفیت بزرگ در مسیر حقیقیاش که همان نهضت نورانی عاشوراست قرار نگیرد و نسبتش را با مبدأ خود به درستی درک نکند، نخواهد توانست رسالتِ سنگین اربعین را به دوش بکشد. این اجتماع اگر نتواند در حل مسائل امت اسلامی مشارکتی جدی و پویا داشته باشد و فوریتها و ضرورتهای روز جهان اسلام را درک و در مسیر رفع آنها حرکت کند، به هدف اصیلِ اربعین دست نیافته است.
چطور ممکن است این اجتماعِ بینظیر نتواند به جنایات دولت نیجریه در کشتار هر سالهی عزاداران اربعین و قتلعام هر سالهی روز قدس و به سرکوب و خفقان پیروان اسلام ناب و جنایاتی از این قبیل پایان دهد؟ و چطور ممکن است این همایش بزرگ نتواند برای رهبر مسلمانان نیجریه که در اربعین گذشته و در گیر و دار کشتار عزادارن توسط دولت جنایتکار نیجریه به اسارت درآمده است کاری انجام دهد و اعتراضی بکند؟
چطور ممکن است این نماد وحدت، مسلمانان میانمار را در میان نسلکشی وحشتناکی که با آن مواجه شدهاند تنها و بیهیچ حمایتی رها کند و اقلاً در رساندن صدای مظلومیتشان به گوش جهانیان، تلاش نکند. آن هم در شرایطی که طی چند سال گذشته، جمعیت دو میلیون و چند صدهزار نفری مسلمانان میانمار در اثر نسلکشی و سرکوب و آوارگی به کمتر از نصف یعنی در حدود یک میلیون نفر رسیده است. در این یکی دو ماه اخیر هم بیش از ۱۵۰ مسلمان در سکوت مطلق جهان سلاخی شدهاند و شمار بسیاری نیز آواره و بیخانمان گشتهاند.
مگر میشود پذیرفت که این همه همبستگی و همدلی باشد و مسلمانان کشمیر همچنان در تنهاییشان آغوش بر گلوله و ظلم بگشایند؟ یا بحرینِ مظلوم و رهبر مبارز مردم بحرین -شیخ عیسی قاسم- در غربت و بیکسی، گرفتار طاغوت باشند؟ چطور میشود سکوت امت اسلامی در قبال بحران پاراچنار و محاصرهی چندین سالهی شیعیان مقاوم آن توسط طالبان تکفیری پاکستان و یا روا داشتن تبعیض و سرکوب بر شیعیان پاکستان را قبول کرد؟
چرا با وجود این ظرفیت بینظیر هنوز افغانستان در اشغال امریکا و اجانب است و از دیگر سوی دچار جنگ خانمان سوز داخلی است؟ و چرا سالهاست حملات پهبادهای امریکایی به مردم بیگناه افغانستان و پاکستان و به خاک و خون کشیدن مسلمان با اعتراضی جدی مواجه نشده است؟
پذیرفتنی نیست که این اجتماع هر ساله بر رونق و شکوهش بیفزاید اما شیعیان مظلوم جمهوری آذربایجان پس از کشتار اربعین نارداران، دیگر اجازهی اقامهی عزا برای سیدالشهدا را هم نیابند و مدافعان حجاب و مدافعان اسلام راستین در حبسهای طولانی باشند و در زندان به شهادت برسند؟ و یا اسلامگرایانِ تاجیکستان در غریت و مظلومیت سرکوب شوند و به اعدام و حبسهای طولانی دچار گردند.
چطور ممکن است اجتماع اربعین در قبال مسالهی قدس و مسالهی قرهباغ و دیگر پارههای تنِ اسلام که در اشغال کفر و صهیونیسماند سکوت کند؟ اربعین چرا بر سرانِ خودفروختهی دولتهای اسلامی که طرح دوستی با اسرائیل درانداختهاند نهیب برنمیآورد و محاصرهی ده سالهی غزه را با یک و نیم میلیون انسانِ گرفتار در آن نمیشکند؟ چطور در برابر شلیک هر روزهی اشغالگران بر سر و سینهی خواهران و برادران فلسطینی و در برابر اشغال قبلهی نخستین اسلام میشود ساکت ماند؟
راستی چه کسی خواهد پذیرفت که این رستاخیز شکوهمند، برای حل مسالهی تکفیر در جوار همین اجتماع در عراق و در سوریه و یا در لیبی و دیگر بلاد، که سالهاست چشمان امت اسلامی را گریان نموده، و میلیونها انسان را تحت سلطهی تاریک و ستمگرانهی خود درآورده و یا آواره و بیخانمان کرده است، هیچ تصمیمی نداشته باشد.
اجتماع اربعین چطور در برابر مظلومیت شهدای مکه و منا و در برابر ددمنشی رژیم آل سعود سکوت کرده است و چرا برای حل مسالهی یمن و کشتار هر روزه.ی مردم آن به دست آل سعود هیچ کاری انجام نمیدهد؟ و چطور میشود در برابر سرکوب شیعیان در عربستان و اعدام مظلومانه شیخ نمر سکوت کرد؟
چرا مشکلات امت اسلامی که اغلبِ گرفتاریشان از جانب صهیونیسم و استکبار جهانی است در این رستاخیر بینظیر انسانی، چارهجویی نمیشود؟ چرا مساله استضعاف و فقر، و مصیبت بزرگ استضعاف فکری و فرهنگی که گریبانگیر مسلمانان در جای جای بلاد اسلامی است، با دستان توانمند این اجتماع رو به بهبود نمیگذارد؟
چرا از ظرفیت اربعین که نهضت بیداری در عصر پس از عاشورا بوده، برای بیداری امت اسلامی و برای مبارزه با طاغوت و ظلم و استکبار بهرهای برده نمیشود؟ چرا با وجود فراگیری نهضت اربعین، هنوز بسیاری از ملتهای مسلمان گرفتار استکبار و استبداد و استثمارند و برای آزادی از سلطهی طاغوت و استکبار به پا نمیخیزند؟