یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

دو تجربه‌ی متفاوت در مواجهه با تخریب مزار شهدا



چند سالی است که مزارهای شهدا در تبریز را به دمِ ماشین تخریب سپرده‌اند و آن گنجینه‌ی بی‌نظیرِ دارای حیات را به سنگستانی بی‌روح تبدیل کرده‌اند. آن مادرانه‌های سر برآورده بر مزارها و سرایش‌های خواهرانه را، و آن پدرانه‌ترین دل‌نوشته‌ها و همسرانه‌ترین حجله‌ها و یتیمانه‌ترین واگویه‌ها را، مجسم‌ترین نمودهای ایستادگی و ایمان را فروریختند و به جای همه‌ی این‌ها سنگی یک‌دست بر مزار شهدا نشاندند و این میراث پربها را از میان بردند.


در وضعیت اختلال دستگاه‌های متولی و نهادهای مأمور، گروهی از فعالان فرهنگی، رزمنده‌ها و صاحب‌نظرانِ دغدغه‌مند در تبریز نسبت به تخریب و یکسان‌سازی مزارها اعتراض کردند. اما مع‌الاسف، این اعتراض از سوی بدنه‌ی حزب‌الله (در مساجد، هیئات حسینی، دانشگاه‌ها، حوزه‌ها، مجامع فرهنگی و هنری، و...) حمایت نشد و بولدوزرها از آن گنجینه‌ی ارزشمند، تنها برهوتی از سنگ بر جای گذاشتند. امری که خوشبختانه در اصفهان به گونه‌ای دیگر رقم خورد. در آن‌جا به محضی که تیشه‌ی یکسان‌سازی به مزار شهدا خورد، همه (از هنرمندان و صاحب تریبون‌ها گرفته تا تشکل‌های دانشگاهی و حتی مردم عادی غیرمتشکل) به صیانت برخاستند و این جوشش آگاهانه و آتش به اختیارِ مردم نگذاشت که تخریب مزارها ادامه یابد.


دو تجربه‌ی تبریز و تجربه‌ی اخیر اصفهان نشان می‌دهد اگر حزب‌اللهی‌ها، عزم‌هایشان را برای پاسداری از میراث شهدا جزم کنند و به صحنه بیایند، آن میراث حفظ خواهد شد و الا باید در انتظار خسران بود؛ کما این‌که هنوز هم سایه‌ی بولدوزرها از روی گنجینه‌ی باقی‌مانده‌ی شهدا در تبریز رخت برنبسته است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۵
علی سلیمانیان

امروز قدس، نماز جمعه‌اش را در میان زخم و خون اقامه کرد، امت اسلامی از شبه‌جزیره‌ی هند تا غربِ اسلامی یک‌صدا بر رژیم اشغالگر شورید؛ اما ایران در بی‌تفاوتی محض، نمازجمعه‌هایش را به روی آرمان قدس بست و در قبال تعرض به قبله‌ی نخست و مظلومیت فرزندان امت، سکوت اختیار کرد.

 

و البته مقتضای فرمایشی‌کردن کنش‌های خودجوش همین است.

 

حزب‌اللهی‌ها در سال‌های اخیر تقریباً عاری از کنش اجتماعیِ فراگیر و مبتنی بر اراده‌ی خود بوده‌اند و به نظر، مسئله‌ای در یکی دو دهه‌ی اخیر – از مسائل داخلی گرفته تا مسائل عمده‌ی امت اسلامی- نبوده که آنان را به جوششی درونی و کنشی فعال وادارد؛ مگر حرکت‌های محدود و کوچک که به مدد تلاش‌های فردی چند صاحب دغدغه انجام شده‌اند. این وضعیت و این رخوت، دستاورد ساختارهایی است که سعی می‌کنند کنش‌های انقلابی مردم را قاعده‌مند و استاندارد کرده و تحت کنترل خود درآورند؛ و یکی از مهم‌ترین این ساختارها «شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی» است.

 

منشأ عمده‌ی این بی‌تفاوتی‌ها، انحصاری شدن/کردن جوشش‌های انقلابی مردم ایران در اراده‌ی امثال شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی است. عارضه‌ای که حزب‌الله را نه فقط در میدان عمل، که در حوزه‌ی نظر و تشخیص اولویات هم دچار خود کرده و از موضع فعال خارجش نموده است و عادتش داده تا همیشه منفعلِ صحنه باشد.

 

به نظرم یکی از مهم‌ترین جاهایی که «آتش به اختیار» مصداق و فوریت دارد، همین‌جاست: بسنده نکردن به اراده‌ی بخشنامه‌ای و بروکراسی‌زده‌ی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، و اهتمام حقیقی نسبت به مسائل روز امت اسلامی و انقلاب.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۲
علی سلیمانیان

خدماتی که جریان تکفیر در این شش هفت سال به صهیونیسم و استکبار ارائه داده است، علاوه بر مصائب بزرگی که بر سر مردمان سوریه و عراق آورده، انحراف افکار عمومی جهان و توجهات امت اسلامی از مسائل عمده جهان مستضعفان است.


در طول این سالها که ماشین جنایت تکفیری ها مردم سوریه و عراق را سلاخی می کند، در جای جای سرزمین مسلمین، اتفاقاتی افتاده است که هر کدام به تنهایی آنقدر سهمگین بوده اند که جهان را در بهت و حیرت فرو ببرند و علیه مسببانش بشورانند، اما مظلومیت بی اندازه خونهایی که در سوریه و عراق بر زمین ریخته شده، هیچ وقت نگذاشت تا ناله های زخمی  یمن و افغانستان و میانمار و نیجریه و بحرین و لیبی، و دادخواهی ستمدیدگان قطیف و پاراچنار و نارداران و قره باغ و غزه شنیده شود و تنهایی بی سابقه قدس درک شود.


جریان تکفیر مسئله فلسطین را که مسئله اصلی و همیشگی امت اسلامی است آنگونه به حاشیه رانده که تعرضهای چند روز اخیر وحوش صهیونیست به قبله نخستین مسلمین، امت اسلامی را از واکنشی درخور به این مصیبت بازداشته است.


انحرافی که جریان تکفیر در امت اسلامی ایجاد کرده است چرخاندن لوله تفنگها از سمت اسرائیل به سمت جبهه مقاومت و مردم است. انحرافی که دو خدمت را توامان به جبهه کفر جهانی ارائه می کند: کشتار و ویرانی برای سرزمینهای اسلامی، و امنیت برای رژیم غاصب صهیونیستی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۲۲:۳۴
علی سلیمانیان

شهردار تبریز در جمع اهالی دو روستای الوار علیا و سهلان که قرار است به زودی به محدوده‌ی شهری تبریز الحاق شوند، گفته است: «شهرداری تبریز، طبیعتاً تمام تلاش خود را برای توزیع متوازن امکانات و اجرای ماموریت‌های احصا‌ء شده در این دو محله جدید، به کار خواهد بست.» + درِ باغ سبزی که هیچ وقت به روی اهالی این مناطق گشوده نخواهد شد. کما این‌که محلاتی با قدمت نزدیک به نیم قرن در تبریز، هنوز هم از توزیع متوازن امکانات و خدمات محروم مانده‌اند.


این مناطق که عناوینی چون «سکونت‌گاه‌های غیر رسمی» و «حاشیه‌نشین» را بر ساکنانشان تحمیل کرده‌اند، کسر بزرگی از جمعیت تبریز - یعنی حدود یک سوم جمعیت - را در خود جای داده‌اند، اما در مسئله‌ی توزیع امکانات و خدمات، همیشه در حاشیه قرار داشته‌اند و مسئولان هیچ وقت این محلات و ساکنانشان را در معادلات شهری به رسمیت نشناخته‌اند. نگاه حاکم بر چنین مناطقی همواره نگاه درجه چندم بوده است و هرگز اراده‌ی قابل اعتنایی برای فائق آمدن بر این تبعیض آشکار وجود نداشته است.


تحمیلِ حاشیه‌بودن بر مناطقی چون الوارعلیا و سهلان که پیش از الحاق به تبریز، خود آبادی‌های مستقل با جریان زندگی روستایی بوده‌اند، به آمدن مهمان ناخوانده‌ای شبیه است که  آمدنش همانا و ادعای مالکیت داشتن بر خانه‌ی صاحب‌خانه همانا. و این بلایی است که توسعه‌ی محدوده‌های شهری، ساکنان آبادی‌های نزدیک به شهر را گرفتار می‌کند. و طبعاً چنین توسعه‌ای را باید بسط حاشیه‌نشینی دانست و نه توسعه‌ی شهری.


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۴۴
علی سلیمانیان

«اختلال در نظام اولویات» تخدیری است که حزب الله باید نسبت به آن هشیار باشد و در این دام گرفتار نشود. نباید فراموش کنیم که مبارزه‌ی ما با ساختارهایی است که بی‌عفتی، برون‌دادِ آن ساختارهاست؛ ما با ساختارهای معضل آفرین و فسادزاست که سرِ مبارزه داریم، نه با معلولانی که خود گرفتار این‌ها شده‌اند.


با تجمع و شعار دادن علیه بدحجاب، نه مسئله‌ی عفاف و حجاب حل می‌شود؛ و نه ساختارهایی که همین بی‌حجابی و بی‌عفتی یکی از موالید نامبارک آن‌هاست احساس خطر خواهند کرد. و اتفاقاً آن‌ها دوست دارند با این قبیل کارها، سوپاپ اطمینان جماعت حزب‌اللهی را به کار بیندازند و این انرژی متراکم را این‌جور بی‌ضرر و بی‌خطر تخلیه کنند.


کیست که نداند، اتفاقاً هیچ صاحب زر و زور و تزویری از این قبیل مسائل خم به ابرو نخواهد آورد. هر چه فریاد دارید بر سر بی‌حجابها بکشید تا مولدان بی‌عفتی در حاشیه‌ی امنی که به برکت چنین حرکت‌هایی ایجاد می‌شود، به حیات نکبت‌آفرینشان ادامه دهند و لبخندی هم به نشانه‌ی استهزا بر لباشان بنشانند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۲:۴۲
علی سلیمانیان