💠 رخوت بیانتهای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و لزوم آتش به اختیار حزبالله
امروز قدس، نماز جمعهاش را در میان زخم و خون اقامه کرد، امت اسلامی از شبهجزیرهی هند تا غربِ اسلامی یکصدا بر رژیم اشغالگر شورید؛ اما ایران در بیتفاوتی محض، نمازجمعههایش را به روی آرمان قدس بست و در قبال تعرض به قبلهی نخست و مظلومیت فرزندان امت، سکوت اختیار کرد.
و البته مقتضای فرمایشیکردن کنشهای خودجوش همین است.
حزباللهیها در سالهای اخیر تقریباً عاری از کنش اجتماعیِ فراگیر و مبتنی بر ارادهی خود بودهاند و به نظر، مسئلهای در یکی دو دههی اخیر – از مسائل داخلی گرفته تا مسائل عمدهی امت اسلامی- نبوده که آنان را به جوششی درونی و کنشی فعال وادارد؛ مگر حرکتهای محدود و کوچک که به مدد تلاشهای فردی چند صاحب دغدغه انجام شدهاند. این وضعیت و این رخوت، دستاورد ساختارهایی است که سعی میکنند کنشهای انقلابی مردم را قاعدهمند و استاندارد کرده و تحت کنترل خود درآورند؛ و یکی از مهمترین این ساختارها «شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی» است.
منشأ عمدهی این بیتفاوتیها، انحصاری شدن/کردن جوششهای انقلابی مردم ایران در ارادهی امثال شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی است. عارضهای که حزبالله را نه فقط در میدان عمل، که در حوزهی نظر و تشخیص اولویات هم دچار خود کرده و از موضع فعال خارجش نموده است و عادتش داده تا همیشه منفعلِ صحنه باشد.
به نظرم یکی از مهمترین جاهایی که «آتش به اختیار» مصداق و فوریت دارد، همینجاست: بسنده نکردن به ارادهی بخشنامهای و بروکراسیزدهی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، و اهتمام حقیقی نسبت به مسائل روز امت اسلامی و انقلاب.