یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

بنا بر آماری که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس داده ۸۵ درصد سپرده‌ها، مال ۲/۵ درصد جامعه است. یعنی یک چهلم جامعه، هشت و نیم برابر همه پول دارند و باز یعنی  پول ثروتمندان این جامعه، اقل کم ۳۴۰ برابرِ بقیه است؛ و بازتولید چنین فاصلۀ فاحشی، فقر است و فقر و فقر.


جامعه‌ای که در آن توزیع ثروت چنین ناعادلانه است اصلاً ممکن است روی سعادت ببیند؟ و آیا گرفتاران در گسل‌های عمیق فقر در کنار قاف‌نشینان قله‌های تکاثر می‌توانند حق تنفس و حیات داشته باشند؟ و زندگی در چنین همسایگیِ دهشتناکی اصلاً قابل تحمل است مگر؟


«و ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الاغنیاء»؛ یعنی مردم فقیر نمی‌شوند و محتاج و گرسنه و برهنه نمی‌گردند مگر به جنایت توانگران؛ و این فرمایشی است از حضرت صادق علیه السلام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۲
علی سلیمانیان

برچیدن بساط مستضعفینی که از تنگی روزگار مجبور شده‌اند دست‌فروشی کنند، جنگ با مستضعف است؛ چه برسد به ضرب و شتم خاکشیرفروش بیچاره‌ای که در برهوت مسیر وادی رحمت، بساط مختصری داشت که هیچ معبری را سد نکرده بود و هیچ سفره‌ای را نیز کوچک.


توحش شهرداری در چنین شرایط ملتهبی که آبستن حادثه است، اگر اقدام علیه امنیت ملی نباشد، پس چیست؟ نهادهای امنیتی و قضایی چه برخوردی با مقامات مسئول از بابت چنین تشنج‌آفرینی‌هایی کرده‌اند و بساط امثال این اقدامات تا کی قرار است برقرار باشد؟


از طرفی نشستن روی یک متر مربع خاک خالی در برهوت، اگر مستوجب ضرب و شتم و به یغما رفتن سرمایهٔ ناچیز باشد، امثال قانون‌شکنی‌هایی که بخشی از خیابان عمومی را سال‌هاست به عنوان پارکینگ اختصاصی شهرداری رسماً به اشغال درآورده‌اند، مستوجب چه خواهد بود؟


و اما بعد؛

برادرم رضا عبدل‌پور!

پیشامدی که بر شما گذشت، جرعه‌ای است از تلخ‌کامی هر روزهٔ مستضعفین این شهر. بگذار شانه‌های زخمی‌ات نشانه‌ای باشد از آزادگی خبرنگاری که کوله‌بار تعهد بر شانه دارد و تلخ‌کامی‌ات سندی بر رسوایی جشنشان.

و چه تقارن عجیبی داشت این واقعه با روز خبرنگار. اگر قرار است مستضعفین را له کنند، بگذار خبرنگار هم با آنان هم‌داستان شود. هر روزت مبارک.

رضا عبدل پور


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۰۲
علی سلیمانیان

شرایط اجتماعی امروز، شبیه دوران حسین بن علی(ع) است. جامعه‌ای طبقاتی و آشفته، با طبقۀ نوکیسۀ مرفهی که از درون حاکمیت سربرآورده است. کارگران، به بردگانی در دستان سرمایه‌سالاران زالوصفت تبدیل شده‌اند و حیات و مماتشان در دستان اربابان است؛ و صاحبان مناصب و بستگانشان که تا دیروز پابرهنه بودند، از قِبَل نجومی‌خواری و ویژه‌خواری، به آلاف و الوف رسیده‌اند و طرفی بسته‌اند. سرمایه‌سالاران و ویژه‌خواران هر روز متنعم‌تر می‌شوند و مستضعفان در تامین معاش مانده‌اند و هر روزشان خون دل می‌خورند و زندگی می‌گذرانند.


جامعه‌ای که در آن تبرج و تکاثر و اتراف نه تنها آشکار، بلکه ارزش شده‌اند. جامعه‌ای که شکاف طبقاتی‌اش آن‌قدر عمیق شده که خیابان‌هایش، هم دور-دورِ ماشین‌های آن‌چنانی سرمایه‌دار زادگانِ شکم‌پُری را شاهد است که تا پاسی از شب در بی‌دردی می‌لولند و هم شاهد گردش ارابۀ درد زباله‌گردهای گرسنه‌ای است که در پی لقمه‌ای نان، روز و شبشان را به هم می‌دوزند؛ اما هر روز دریغ از دیروز.


و در سوی دیگر این جامعه، در تریبون‌ها و منابر و رسانه‌ها، و در انظار معتبرشدگان و نزد صاحبانِ مناصب که خود تبدیل به طبقۀ اشراف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شده‌اند، همین شکم‌پُرانِ بی‌درد و سرمایه‌سالاران برده‌دار و صاحبانِ کوه‌های ثروتی که سیلِ فقر و فساد از بلندای آن جاری است محترمند؛ اما درماندگان، طبقات مستضعف و پابرهنگانی که هر چه داشته و دارند را بی‌چشم‌داشت فدای انقلاب کرده‌اند از ارج و احترام افتاده‌اند. 


بالانشینان، پیش خواص محترم شده‌اند چون از آنان توقع می‌رود که از کوه ثروتی که با مکیدن خون ضعیفان پدید آورده‌اند، به قدرِ گَردۀ نمک بر سفرۀ اینان بپاشند یا حتی از کیسۀ خلیفه و از بیت‌المالی که آن را چراگاهی برای شکم‌بارگی خود کرده‌اند، چندرغاز  پولکی خیراتِ منبر و محراب و  رسانه و گروهکشان کنند و به حرمت نان و نمکی که خورانده‌اند در امان باشند و محترم بمانند. و یا اقلاً می‌ترسند از اینکه با این زرمندانِ زورمند، درافتند.


در شبیهِ چنین جامعه‌ای، پسر علی بر سر همین خواص داد کشید که «ای مردم از آنچه خدا به اولیای خود پند داده عبرت بگیرید، مانند مذمت علمای یهود... خداوند آنان را نکوهش کرد، چون در میانشان از ظالمان فساد و تباهی می‌دیدند و نهی‌شان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آن‌ها می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند... خدا امر به معروف و نهی از منکر را که تکلیف واجبی است، از خودش آغاز کرده است، زیرا می‌دانسته که اگر این فرضیه اقامه شود، همۀ فرایض از آسان و دشوار برپا شوند... شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس می‌افتید. می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کران و لالان و از کار افتادگان در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید و در خور مسئولیت خود کار نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید... مصیبت شما از همۀ مردم بزرگ‌تر است... شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید... ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساختند و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند.»


و خونش را بر صورت خواب‌زدۀ ما پاشید تا بیدارمان کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۰
علی سلیمانیان

می‌فرماید: «إن الله تعالی فرض علی أئمة العدل أن یُقدّروا أنفسهم بضعفة الناس کیلا یتبیّغ بالفقیر فقره.» یعنی خداوند بر پیشوایان عادل واجب فرموده که خود را با ضعیف‌ترین طبقات مردم برابر قرار دهند تا فقر بر تهیدست سنگین نیاید و او را از پاى درنیاورد.


و حاشا که با این شاخص، جامعهٔ ما بر سبیل حق باشد که حتی دون‌پایه‌ترین صاحب‌منصبانش چون مترفین، در تنعم و برخورداری غوطه می‌خورند و به سلوک شاهان درآمده‌اند:


ماشین‌های گران‌قیمت، خانه‌هایی چون کاخ، ثروت‌هایی انباشته، مخارجی بی‌حساب، لباس‌هایی آن‌چنانی و از همه بدتر رفتاری متفرعنانه و کسانی که چون بندگان اطرافشان را گرفته‌اند؛ و این‌ها هر یک نشانه‌هایی است از طاغوت‌هایی که در درون حکومت حق سربرآورده‌اند.


مدیران در حکومت اسلامی، حق ندارند زندگی اشرافی داشته باشند و این شاخصی است برای تمییز حق از باطل و هر مدیری که در این شاخص نگنجد، طاغوت است ولو در جمهوری اسلامی باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۰۳
علی سلیمانیان

رسانه‌ای که سردبیرش در کنفرانس خبریِ یک عضو شورای شهر، بال بال می‌زد تا خودش سوال اول را از محتوای کتابِ تألیفی این عضو شورا بپرسد، اما در گزارشی که منتشر کرده هیچ خبری از سوالی که اولویت اولش بوده  و خبری از جوابی که شنیده نیست، دقیقاً در آن جلسه دنبال چه بوده است؟


خصوصاً این حساسیت وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم پرسشگر، درست روی آن بخشی از محتوای کتاب دست گذاشته بود که دربارۀ ولایت فقیه بحث شده است  و این آیا استفاده‌ای ابزاری از موضوعِ مناقشه برانگیز ولایت‌فقیه برای به حاشیه کشاندن جلسه نیست؟


آیا این تقسیمِ کار برای این نبوده است که حواس جلسه، از افشای پشت‌پردۀ اقداماتِ جاری شهرداری به مسائلی حاشیه‌ای پرت شود؟ و آیا مدیران چنین رسانه‌هایی بی‌هیچ چشم‌داشتی به این تقسیم کار تن داده‌اند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۰۹
علی سلیمانیان

این روزها که یک سوپر دوپینگیِ اقتصاد و کلان‌بدهکار بانکی در چهره‌ی منجیِ فوتبال آذربایجان ظاهر شده است، بیشتر از قبل این باور در من قوام یافته که فوتبال هر چیزی هست الا خودش. تیم‌ها، گاه ابزاری هستند برای تامین منافعی در سیاست و گاه نقاب‌هایی که قادرند هر چهره‌ی کریهی را بزک کنند. 


سال‌ها قبل که بار مخارج نجومیِ تیم فوتبال تراکتورسازی را با چسباندنش به مسئلۀ امنیت ملی(!) بر عهده گرفتند، معتقد بودم چنین نگاهِ ابزاری به یک تیم ورزشی و اراده برای کنترل امری با ریشه‌های اجتماعی با گستردن سایۀ نگاه امنیتی بر سر یک تیم، نه تنها از اساس غلط است و از این پول‌پاشی‌های ناعادلانه هیچ طرفی نمی‌شود بست، بلکه هیچ چیزی هم عاید ورزش و عاید نام آذربایجان نخواهد شد. و امروز هم که دیگر از پسِ اشتهای این پول‌آشامِ بی‌حاصل برنیامده‌اند و لگام این تیم را زیر نگاه‌های سنگین هوادارانش، دستپاچه به  یک چهره‌ی بدنام اقتصادی واگذاشته‌اند باز هم باور دارم که «فوتبال آذربایجان» بازندۀ این بازی است.


فوتبال این وسط فقط بازیچه‌ای است که قرار است اقبال اجتماعی‌اش، نردبان مشروعیتی زیر پاهای کسی باشد که تا همین دیروز پله‌های دادگاه‌های اقتصادی را بالا و پایین می‌رفته است و نامش را هم‌ردیف کلان‌محکومان اقتصادی می‌نوشتند. و البته این فقط تراکتورسازی نیست که  قربانی شده است؛تیم‌های رده پایین‌ترِ ماشین‌سازی و گسترش فولاد هم همین قصه را دارند.


القصه «فوتبال آذربایجان» را منت‌دارِ یک سوپر دوپینگی کرده‌اند که عین کسبِ سرمایه‌اش، خرج کردن‌هایش هم بی‌حساب و کتاب است و این بی‌حساب بودن از او اسطوره‌ای ساخته که به معجزۀ پول قادر است هر بیننده‌ای را مسحور کند و وادارش نماید  آنچه را که می‌بیند «تاریخی و شگفت‌انگیز» بداند. و این بزک‌ها و  داستان‌سرایی‌ها از این سرمایه‌دار نوکیسه که بخش بسیار کوچکی از منافع اقتصادی‌اش در گرو این تیم‌هاست، غولی غیرقابل مهار خواهد ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۳
علی سلیمانیان