دوران گــــــــذار...
گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی، معادلات و صف بندی خودی و غیرخودی سی سال پیش را بر هم زده و شناخت دوست و دشمن را قدری با مشکل مواجه ساخته است. اکنون، بیگانگانی در میان ما ردای دوست بر تن دارند و این نفاق، موجب غبارآلودگی فضا گشته است. انقلاب اسلامی، نیازمند انقلابی درونی است تا غبار فتنه را بنشاند.
انتخابات خردادماه، تحمل جبهه ی نفاق را به سر آورد و این، گر چه موجب عقده گشایی عقده داران از انقلاب، امام، رهبری و ملت گشت، لکن نویدبخش شکل گیری انقلابی درونی شد. انقلابی که نه تنها یک نیاز، بلکه ضرورتی برای انقلاب بود. این انقلاب جدید، تصفیه ی دشمنان دوست نما از صف دوستان را به ارمغان خواهد آورد.
گر چه، جبهه ی نفاق، با برپایی فتنه، آهنگ آن کرده بود تا سناریوی از پیش شکست خورده ی دیکتاتوری اقلیت و متعاقب آن استسمار مستکبرین را بر ملت تحمیل کند، لکن بیداری ملت ایران و به ویژه راهبری هوشمندانه ی رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مد ظله العالی)، راه را بر فتنه انگیزان بست و این آشکارگی چهره ی منافقانه ی دوستان قدیم -که امروز به مهرگان دشمنان بدل شده اند- موجب آن شد تا انقلاب اسلامی با شناخت عوامل مسموم، با استفراغ آنان، درون خویش را از این جرثومه های فساد، پاک کند. اکنون جبهه ی فتنه دچار انزوا و افسردگی شدید سیاسی شده است و این افسردگی به انتحار خواهد انجامید.
انقلاب اسلامی ایران پس از گذشت سی سال در حال نو شدن است و این دوران گذار، مژده ی ورود به دورانی جدید را در پی دارد. نفاق در حال عزیمت به صبح صادق است و ندای تکبیر اذان، نویدبخش روشنایی. الیس الصبح قریب؟...