فیلترینگ، حادثهای سهمگینتر از زلزله!
گفتهاند حادثه خبر نمیکند اما تو چه میدانی که فیلترنگ چیست؟ حادثهای است بدیع که به یکباره بر سرت خراب میشود. و هر آنچه را که با خون دل بنا کردهای فرومیبلعد. نه میشود بیمهاش کرد و نه پیشبینی و به تبع آن، پیشگیریاش ممکن است. نه کسی به دادت میرسد و نه کسی دلجوییات میکند. نه وامی در کار هست که بازسازیاش کنی و نه اسکان موقت دارد و نه کسی حتی برآورد خسارت میکند. و جالب است که این دیگر مثل زلزله نیست که همه بناهای سست را یک دست خراب میکند. هر چه را که اراده کند ویران میکند و هر چه را که دوست بدارد نگه میدارد. تعز من تشاء و تذل من تشاء! میآید و میرود و تو میمانی و بنایی که بر سرت آوار شده است. و چه حادثهای سهمگینتر از این؟!
دیگر گوشهایمان برای شنیدن زلزلههایی از این دست، عادت کردهاند. هر روز منتظری که بنایی دیگر ویران شود و عزیزی را در زیر آوارها، به خاک بسپاری و باز منتظر بمانی برای حادثهای دیگر.
البته اینها به این معنا نیست که کمیته تشخیص مصادیق جرایم اینترنتی یا به اصطلاح درستتر همان کمیته فیلترینگ خودمان، همه کارش بد است. نه. فیلترینگ هم لازم است، اما هر لازمی را باید با قاعدهاش و عادلانه اعمال کرد. قوانین موجود برای فعالیت در محیط مجازی و تشخیص مصادیق مجرمانه آن، اگر چه بسیار دارای ایراد و نقصان است، لکن باز اگر با عدالت اعمال شوند، با آنچه که امروز با آن مواجهیم، مواجهه نداشتیم. و درد ما همین اعمال سلیقهای است و این است که امری عادی و حتی لازم الاجرا را به سان حادثهای غیرمنتظره کرده است.
چرا باید سرمایهای -چه مادی و چه معنوی- که با خون دلها و زحمات طاقتفرسای جمعی پدید آمده است هماره در خطر آسیب و تخریب باشد و هیچ امنیتی برایش قابل تامین نباشد؟ چه کسی اجازه میدهد بیآنکه صاحب سرمایهای را خبردار کنیم، آن را ویران کنیم و هیچگاه هم خودمان را در جایگاه پاسخگویی ندانیم؟ کدام قانون و کدام اصل شرعی، چنین اجازهای را میدهد؟ و با کدام مجوز میتوان خسارتهای عدم وجود قوانین روشنگر و مکفی را، بر فعالین اینترنتی تحمیل کرد؟ چه کسی پاسخگوی جایگزینی سلایق به جای مقررات است؟
دیروز، سایت نکات پرس از صحنه روزگار محو شده است و سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی هنوز با قدرت هر چه تمامتر به کار خود ادامه میدهد. آقایان کمیته فیلترینگ کلاهشان را قاضی کنند! حادثه همیشه در کمین حزب الله نیست؟!
***
بعد التحریر
ساعاتی بعد از انتشار این یادداشت اطلاع یافتم که سایت یاران خراسانی (نهضت عدالتخواهان ولایتمدار) که توسط دوستان نزدیک به طلبه سیرجانی، اداره می شد نیز فیلتر شده است که این سوال را جدی تر کرد که به راستی تشخیص به اصطلاح مصادیق مجرمانه، امری قاعده مند است یا مساله ای کاملا سلیقه ای؟ چرا حادثه همیشه فقط در کمین حزب الله است؟!
***
بعد بعدالتحریر
و باز خبر رسید که سایت همت نیوز هم دچار این کج سلیقگی شده است. آقایان فاین تذهبون؟