یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

او برای آرمانی بزرگ‌تر می‌جنگید

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۱۳ ق.ظ

“مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی”. چه عبارت ظالمانه‌ای! چگونه دست‌اندازی بر آرمان او را بر خود مجاز کرده‌ایم؟! وچه ظلمی بزرگ‌تر از این که آرمانش فهم نشود. گویی که او رفته بود تا تنها از حرم‌های شریف زینب و رقیه –سلام الله علیهما- دفاع کند؟ و اگر کفر بر این حرم‌ها امان‌نامه می‌داد او برمی‌گشت. اما نه، او برای آرمان بزرگ‌تری رفته بود. آرمانی بسیار بزرگ‌تر.

«مگر مسلمانان نمی‌بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون‌های فتنه و جاسوسی مبدل شده‌اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس‌نماهای بی‌شعور حوزه‌های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه‌داران بر مظلومین و پابرهنه‌ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می‌کنند، و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهان‌خوار، می‌گذارند.» او به جنگ با اسلام امریکایی و اسلام ذلت و نکبت و اسلام سازش و اسلام ابوسفیان و اسلام تزویر رفته بود.

او رفته بود تا از آرمان انقلاب اسلامی در آن سوی مرزها و کلیومترها آن طرف‌تر پاسداری کند. رفته بود تا نصرتی بر مستضعفین باشد و یورشی بر مستکبرین. او رفته بود تا خاکریزهای «بسیج جهانی مسلمین» را استحکام بخشد. او پاسدار «خط اصولی دفاع از مستضعفین» بود و «در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان» مبارزه می‌کرد.

او رفته بود تا «ریشه‌های فاسد صهیونیزم، سرمایه‌داری در جهان» را بخشکاند و «نظام اسلام رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله و سلم –» را یاری کند. «ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌الملل اسلامی‌مان بارها اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهان‌خواران بوده و هستیم .حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.»

«راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرت‌ها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت یا پیروزی. که در مکتب ما هر دوی آن‌ها پیروزی است.» او پیروز بود و پیروز شد تا ما را به «مرز قدرت بزرگ جهان» نزدیک‌تر کند.

او  در «جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد » «کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‌» بود و «عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین» داشت.

او رفته بود تا «در یک تشکیلات بزرگ اسلامی» «رونق و زرق و برق کاخ‌های سفید و سرخ »را از بین ببرد. چرا که «جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی‌مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» او شهید آرمان «بسیج بزرگ سربازان اسلام» بود. «راستی اگر بسیج جهانی مسلمین تشکیل شده بود، کسی جرات اینهمه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوی رسول اللّه – صلی اللّه علیه و آله و سلم – داشت؟»

او رفته بود تا «جبهه قدرتمند اسلامی – انسانی» «با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود و آقایی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود.» او برای «احیای هویت اسلامی مسلمانان» و دعوت مسلمین به « پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان» می‌جنگید. او «در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود» تلاش می کرد. او رفته بود تا «سربازان اسلام» را با «اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفر و شرک» آشنا کند.

«خوشا به حال مجاهدان! خوشا به حال وارثان حسین – علیه السلام! اذناب امریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. تمامی این‌ها خیالات باطل ملی‌گراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است. ملی‌گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین‌الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما می‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.» و او رفته بود تا «پرچم لا اله الا اللّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزار درآورد.

او می‌جنگید تا آرمان عدالت زنده بماند و زنده ماند و اگر هزاران محمودرضا هم بر این آرمان ذبح شوند، چه باک؟ «ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.»

 ***

پی‌نوشت:

همه عبارات داخل گیومه، برگرفته از متن پیام تاریخی حضرت امام خمینی-رحمه الله تعالی علیه- به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌باشند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۳
علی سلیمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی