یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

در باره عقل و عشق

جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ب.ظ

عشق و عقل هر دو در پی حقیقتی واحد اند و اینکه گفته شود تعارضی میان این دو هست، سخنی گزافه است. عقل و عشق هر دو وجودی واحدند و در طی طریقی واحد و اینکه چرا مسمای این دو، تفاوت یافته است علتش در حجیت یابی آنهاست. عشق دایر بر حجت درونی است و عقل دایر بر حجت ظاهری و در این بین، نه تعارضی هست و نه تزاحمی.

آنجا که عقل، از معقولات ظاهری در حیرت و سرگشتگی است، عشق است که حکم می کند و این حکم نه از سر جنون و لایعقلی است، بلکه عین عقلانیت است که به حجت حضوری دلالت شود و آنجایی هم که حجت عقلی در کمال است، حکم روشن است.

عقل و عشق هر دو یک امر اند و این دوگانگی در مسما، اعتباری است و اگر نه می شود هر دو را عقل نامید و یا هر دو را عشق. و نه عقل نافی عشق است و نه عشق نافی عقل، و این دو حضور دارند تا آدمی از حیث ادراک، بلاحجت نماند.
عشق و عقل هر دو ملازم معرفت اند و مبرهن است که این معرفت هر چه که به کمال برسد، ملازمانش را هم به کمال خواهد رساند. هر چه معرفت بیشتر، عشق و عقل، توامان بیشتر و شکوفاتر و هر چه کمتر، کمتر.

عشقی که در نهایتش به دیوانگی و لاعقلی بانجامد، عشق نیست. حبی است دایر بر جهل و یا هوس که عاشق را از آنجایی که به وصال معشوقش نمی رساند –و امیدی هم هرگز به این وصال نیست- به دیوانگی می کشد. عقل هم چنین است. سالک مسیر جهل اگر مدعی حقیقت باشد، بیشتر به مسمای دیوانگی سزاوارتر است تا هر اسم دیگری.

عشق و عقل، از آنجا که معادی یکتا دارند، در حقیقت وجودی واحدند و کمال در یکی، کمال در دیگری هم هست. کمال عشق، عقل است و کمال عقل، عشق و اگر افتراقی بین این دو بیفتد، راه بیراهه است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۲۸
علی سلیمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی