یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

آن ها که نمی دانند چه می خواهند...

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۸۸، ۱۰:۵۸ ق.ظ

همه چیز از یک نخواستن شروع شد.نپذیرفتن نتیجه ی انتخابات.اما این نخواستن خود ریشه در خواستن دارد:قدرت طلبی.و چون سرآغاز همه ی این خواستن ها و نخواستن ها قدرت طلبی است، همه ی سلب ها و ایجاب ها حول این محور شکل می گیرد.و این آغاز خواستن ها و نخواستن های مکرر است.خواستن ابطال انتخابات، نخواستن تن دادن به قانون و غیره و غیره.و فتنه را برپا کردند تا بر این خواسته ها و نخواسته ها، جامه ی عمل بپوشانند.

در آغاز راه، سبزها می دانستند که چه می خواهند و چه نمی خواهند.اما کم کم خواستن ها رنگ باخت و تنها نخواستن ها ماندند.درخواست ابطال انتخابات به سردی گرایید و رفته رفته از میان رخت بربست.پس از آن نخواستن ها شکل تازه ای یافتند.نپذیرفتن انتخابات، جای خود را به نپذیرفتن نظام داد.نوک پیکان حمله ها این بار کلیات نظام را نشانه رفت.از انتخابات، دولت، شورای نگهبان، قوه ی قضائیه و نیروهای مسلح گرفته تا قانون اساسی، رهبری و حتی چارچوب کلی نظام حاکم مورد هجوم واقع شد.

شعار«استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»تنها یک نخواستن در بطن خود داشت:نفی جمهوری اسلامی.آنها این بار می دانستند که جمهوری اسلامی را نمی خواهند اما نمی دانستند که چه می خواهند.قرار گرفتن سبزها و جمیع معاندین و دشمنان انقلاب اسلامی از لیبرال ها، متحجرین سلفی، بهایی ها و دموکرات ها گرفته تا کمونیست ها، لائیک ها و سکولارها، منافقین، سلطنت طلبان و استکبار جهانی در کنار هم، تنها یک دلیل دارد و آن اتفاق نظر در نفی جمهوری اسلامی است.همه ی شعارهایی که سبزها سرمی دهند، اکنون تنها جنبه ی سلبی دارد و هیچ خواسته ای در پی آن ها نیست.این جا نفی ها هم رنگ دیگری دارد.شعار«نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی»نه نفی شرق است و نه نفی غرب.این شعار تنها در نفی جمهوری اسلامی سرداده می شود.حتی شعارهایی چون"مرگ بر روسیه"و"مرگ بر چین"هم خواهان نابودی روسیه و چین نیست، این شعارها نخواستن"مرگ بر امریکا"و"مرگ بر اسرائیل"است.

سبزها اکنون در سراب چه می خواهند حیران اند و این را می شود از بیانیه های افسرده ی سرکردگانش هم به روشنی دریافت.سبزها بی هیچ نقشه ی راهی و بی هیچ افقی در برابر خویش، سرگردان اند و از گذر روزها، تنها مترصد فرصتی هستند که نخواستن های خود را ابراز کنند.آن ها در این عرصه ی حیرانی، اجتماع خود را از دست داده اند و تنها مشتی از جهال، هنوز در سراب اوهام خود گرفتار اند.سرابی که نه تنها نجات بخش آن ها نخواهد بود، بلکه آنان را به ورطه ی نابودی خواهد کشاند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸۸/۰۸/۲۶
علی سلیمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی