هیهات منا الذله
"آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى کنیم." (حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه)
#شیخ_نمر را کشتند و این سیره ی مردان خداست که در راه عدالت و آزادی و حقیقت، سر و جان می بازند و از همه هستی شان عدول میکنند. خون سرخ او و خون هر مظلوم دیگری در تاریخ، خواهد جوشید و گل خواهد کرد و راه حقیقت را رونق خواهد بخشید و ظالمان و حرامیان تاریخ را به رسوایی و نابودی خواهد کشاند.
بشریت بر وجود انسانهای مجاهدی که در راه آرمان عدالت، از هستی خویش گذشته اند می بالد و تاریخ زندگی آدمی هم جز همین سلسله ی آزادگان و عزتمندان، چیز دیگری برای فخر کردن ندارد. بر او مبارک است این شهادت و چه گواراست شربت وصالی چنین، وبر بشریت فرخنده است این فخر گرانی که ثمره ی خون اوست.
شیخ نمر، خار چشم رژیمی بود که از یمن تا سوریه و عراق و لبنان و بحرین و فلسطین و نیجریه، سیل خون راه انداخته است و چه افتخاری برای او بزرگتر از این که تحمل او برای شقی ترین و مرتجع ترین و کثیف ترین دست نشاندگان شیطان، ممکن نبود و در نهایت حکم به شهادتش داد.
او را رییس شورای حقوق بشر سازمان ملل کشت تا رسوایی تاریخی به اصطلاح حقوق بشر جهانی به کمال برسد. اگر چه برای مدعیان جهانی حقوق بشر، پیش از این هم آبرویی نمانده بود. خون او عزتی است برای مستضعفان و عدالت خواهان و ذلتی برای ظالمان و مستکبران.