حصارهای شیشهای برای موزهی شورای شهر تبریز | 💠 لطفا دست نزنید!
امروز شورای شهر تبریز جلسهی علنی داشت و به عمارت قدیمی شهرداری رفتم که مستمع گفتوگوها باشم اما اجازهی حضور داده نشد. علتش را پرسیدم اشاره به کاغذی کردند که روی درب نصب شده است: «برای بازدید از موزه و انجام امور اداری از ساعت 11:30 مراجعه نمایید». گفتند فقط خبرنگاران اجازهی حضور دارند. به نگهبان گفتم نه میخواهم از موزه بازدید کنم و نه کار اداری دارم؛ آمدهام در جلسه شورا حاضر شوم و این نوشته مشمول حال بنده نیست. و سپردم که اگر حضور مردم در جلسات علنی شورا ممنوع است لطفا کاغذی هم نصب کنند که اعلام کند همین را. اگر چه از بنده گفتن و از آنها نشنیدن.
در تبصرهی اول ماده 11 آئیننامهی اجرائی تشکیلات، انتخابات داخلی و امور مالی شوراهای اسلامی شهرها آمده است: «جلسات شورا علنی و حضور مستمع با نظر رئیس شورا مجاز خواهد بود...»
اما جناب آقای رئیس شورا! شورای شهر «موزه» نیست که آن را بشود تنها از پشت شیشههایی که رویشان مینویسند «لطفاً دست نزنید» دید. شورا مرجع تصمیمگیری دربارهی ملموسترین اموری است که مردم با آنها روبرو هستند. همین بازداشتها و احضارهای اخیر تعدادی از اعضای شورا، ثمرهی پنهانکارها و دوری شورا از مردم است. فسادها همیشه در خفا شکل میگیرند و حضور مردم میتواند امکان فساد و تخلف را به حداقل برساند.
مدیریت عجیب جنابعالی و پا گرفتن و رونق لابیگریهای پنهان در شورا و رایگیریهای یکهویی مشهورتان در امور مهمی که اجازهی بررسی بیشتر و کارشناسیتر و امکان اقناع دیگران توسط مخالفان طرحها و لوایحی که به این شیوه تصویب میشوند را سلب میکند، شورای شهر تبریز را امروز به این مرحله کشانده است که در نظر مردم بیاعتبار شده است.
همه میدانند حضور مردم در جلسات علنی شورایی که به «شورای هبه» مشهور شده است چقدر میتوانسته سمت و سوی مدیریت شورا و گفتوشنود اعضای آن و روند آرا را عوض کند. اگر به مردم امکان حضور در شورا داده میشد شما و برخی دیگر از اعضای شورا -هر چند شاید بر خلاف میل باطنیتان- مجبور میشدید علیه تخلف موضع بگیرید به جای آنکه مثل جلسهی گذشته از موضعگیریهای اندک اعضای دردمند شورا علیه فساد و تخلف گلایه نمایید. و این مصونیت آهنینی که از قِبَلِ همین سکوتها و دعوت به سکوتها برای لابیهای پشتپرده پدید آمده است میشکست و امروز شورای ما در این حال و وضعیت نبود.
جناب آقای رئیس! پس از این اتفاقات که برای شورا چندان اعتباری باقی نگذاشته است، نمیدانم دیگر چه باید میشد که به خود میآمدید و به مدیریت موزهای شورای شهر تبریز پایان میدادید. مردم چشم و چراغ این مملکتاند و اگر میخواهید خیر و عزت برای خودتان کسب کنید، چارهای نیست الا نشست و برخاست با ولینعمتانتان و نه احتراز و دوری، که ثمرهی این دور شدنها همینی میشود که شده است.