💠 رسوب در اصولگرایی و سیر قهقرایی انقلاب
آنچه انقلاب اسلامی را با آن نظام معرفتی گسترده و آن ساحات مختلفه به این روز انداخته است که امروز در بسیاری از مسائل سکوت اختیار کرده و در بسیاری از عرصاتی هم که ورود دارد منفعل است، هبوط دادن آن در پیکرهی نحیف «اصولگرایی» است. نزول یک نظام معرفتی جامعالاطراف تحولخواه در جان یک جریان سیاسی محافظهکار ، بسیاری از ظرفیتهای ناشی از آن نظام معرفتی را از کار میاندازد و از داشتن مجموعهای از ظرفیتهای بالقوه محروم میکند. کما اینکه چنین شده که انقلاب اسلامی امروز نمیتواند تمام قوهاش را به فعلیت برساند.
نیروهای انقلاب در این ساختار متنازلِ سیاستزده، تقریبا همه کارکردشان را عطف به قدرت میدانند و همهی هم و غمشان حفظ سنگرهای موجود و یا فتح سنگرهای جدید در قدرت است. در روزگار عزلت و فترت، در نقش یک نقادِ تمام عیارِ قطب صاحب قدرت ظاهر میشوند و در دوران قدرت نیز، در نقش یک مدافع منفعل. نمیتوانند لوکوموتیو انقلاب را در ریل دیگری جز مناسبات قدرت -که از لوازم وعوارض سیاستزدگی است- برانند و پیشبرد انقلاب را متوقف به قدرت مستقیم سیاسی میدانند. تولید ادبیات و گفتمان را به دلیل آنکه خارج از حیطهی قدرت سیاسی است ضروری نمیدانند و کار تئوریک برای تبیین بنیان معرفتی انقلاب انجام نمیدهند. به عبارتی مشغول فروعاتی هستند که عارضهی سیاستزدگی است و پیشبردِ نظری انقلاب را به قدر درگیریهای دو یا چند قطبی و روزمرگیهای سیاسی، مهم و اصلی نمیدانند. در این مهبط، اصالت با سیاست است.
از طرفی کارکردهای تئوریکِ جریان معارض انقلاب اسلامی و بسط آن در مرحلهی اجرا و بر روی زمین، برآیند فکریِ جامعهی موثر و فعال اجتماعی را به سمت جریان معارض نزدیکتر کرده است اگر چه شاید در مقیاس کل نفوس این برآیند به دست نیاید، اما آنچه اهمیت دارد این است که در عمل خاستگاه اجتماعیِ موثرِ جریان معارض تقویت شده است. این جریان به خوبی توانسته با بهرهگیری از عواید کار نظری، با هر میزان حضور در قدرت، علاوه بر بسترسازیهایی که نتیجهاش تقویت منظومهی اهداف این جریان در جامعه است، به همان میزان خودش را نیز بازتولیدِ اجتماعی کند و تکثیر شود.
آنچه امروز میطلبد یک بازنگری اساسی در گرایش نیروهای انقلاب به سمتِ جریانات شبه انقلابی و رجوع به اصل انقلاب اسلامی است و کار گستردهی نظری در بسط معارف آن. نیروهای انقلاب به یک بازخوانی اساسی انقلاب اسلامی و توسعهی میدان دید و عمل نیاز دارند وگرنه عاقبت مسالهی انقلاب در این سیر قهقرایی، جور دیگری رقم خواهد خورد.