💠 دزدی با کت و شلوار و قناعتپیشگی؟!
اگر قرار بود که مسئولین در جمهوری اسلامی از مناصب حکومتی کیسه بدوزند و برای خودشان بیشتر بردارند و برای ضعفا هر چه که میتوانند کمتر بدهند، چرا انقلاب کردیم؟مگر این نیست که انقلاب کردهایم که تبعیض را و این تلقیهای طاغوتی از مسئولیت را کنار بگذاریم و خلقالله را بر خود مقدم بدانیم و آنگونه زندگی کنیم که پایینترین طبقات جامعه زندگی میکنند؟
اگر قرار باشد مناصب در جمهوری اسلامی، عامل بازتولید طبقهی اشراف از میان مسئولانی که روزی پابرهنه بودهاند باشد و پابرهنگانِ دیروز، مسئولیت در جمهوری اسلامی را با سفرهای برای تنعم و شکمچرانی به اشتباه بگیرند، و از بیتالمال شکم برآورند و گردن کلفت کنند، انقلاب اسلامی شکست میخورد.
وزیری که دریافتیِ بالای نه میلیون تومان را با طعنه و منت اعلام میکند و میگوید «با حقوق نه میلیونی که میگیریم مجبوریم قناعت کنیم»! تلقیاش از مسئولیت در جمهوری اسلامی، جز فرصتی برای نشستن دور سفرهی بیتالمال نمیتواند باشد. و الا چطور ممکن است دریافتی بیش از ده برابری در قیاس با دستمزد کارگران را قناعتپیشگی نامید؟!
کسی نیست یقهی پرتزویرِ این وزیر را بگیرد و به او بگوید که اگر این دستدرازیِ قانونینما در بیتالمال، اسمش قناعت باشد، خانوارهایی که گیر یک هشتصد هزار تومان دستمزد سرپرستشان هستند، حتما زنده محسوب نمیشوند.
اگر جمهوری اسلامی برای این تبعیضها و طاغوتمنشیهایی که پوستینی از قانون بر آن پوشانیدهاند چاره نکند و این دزدیهای علنیِ یقهسفیدها را که «حقوق» نامیده میشود پایان ندهد و دریافتیهای مسئولین و مدیران را شفاف نکند، آیندهای نخواهد داشت. غارتِ قانونی بیتالمال توسط کت و شلواریهای ریشدار، یعنی مرگ یک انقلاب.