💠 واگویههای مقاومتستیزِ بربریتِ روشنفکرمآب
شمارهی پیشین هفتهنامهی محلی «رزق» عزانوشتی در آزادسازی حلب منتشر کرده با عنوانِ «تمدن گر این است، خوشا بربریت...». نویسنده در این یادداشتِ ضدمقاومت، کوشیده آزادسازی حلب را در سایهی بمباران و زرهپوش و کشتار و ویرانی معرفی کند و میگوید اگر بتوان حتی یک روز از این بحران کمتر کرد، ممکن است جان صدها انسان نجات یابد. و دقیقاَ منظورش هم از کاستنِ بحران، ترک مقاومت در برابر تروریسم تکفیری است.
این یادداشت، ترک مقاومت و نشستن پای میز مذاکره و اعطای امتیازات سیاسی به مخالفان را به عنوان راهحل بحران، عنوان میکند و تلاش دارد پیروزی بزرگِ آزادسازی حلب از چنگال تروریسم آدمخوار را یک ننگ و جنایت معرفی کند و در برابر مقاومت میگوید: «هر اندیشهی غلطی سرانجام در دریایی از خون پایان میگیرد، اما همیشه در خون دیکران...». نویسنده، انگشت اتهام را همواره متوجه حاکمیت سوریه میداند و ریشههای بحران را عدم توجه به «اعتراضات مدنی» و هوسِ ماندنِ بیشتر بر مسند قدرت دانسته و معتقد است خشونتِ حکومت سوریه در برابر مخالفان، سبب شکلگیری جنگ قدرت در سوریه شده است. گویا معتقد است راه حل، ترک حکومت به نفع ناامنی و رها کردن کشور در میانهی امواج بحران و سپردن مشیت مردم به دست تروریستهاست.
این تحلیل، تکرار همان حرفهایی است که امپراطوری رسانهای غرب از واقعیات سوریه به جهان القا میکند تا راه تسلط بیشترش بر منطقه و راه حمایت از تروریسم را هموارتر کند و جهان اسلام و حامیان مقاومت را در ناامنی و تاریکی بیشتری فروبرد.
این واگویههای مقاومتستیز، در حالی در مطبوعات رسمی جمهوری اسلامی منتشر شده است که هنوز خون شهدای جبههی مقاومت جاری است و مقاومت برای آزادی از چنگال ددمنشان تکفیری و رهایی انسان از سیطرهی شیطانی اسلام امریکایی، با بهترین و شایستهترین فرزندان امت به میدان آمده است.
هنوز اشک چشمان مادران و پدران، و همسران و فرزندان شهدا خشک نشده و قلوب خانوادههای رزمندگان مقاومت، در اضطراب و ناگرانی است و چشمهایشان منتظر بازگشت فرزندان و همسران و پدرانشان؛ که دهانِ خزیدگان در لانهی آسودگی و نشستگان در سایهی امنیتی که مدیون مجاهدتهای گمنامانه و صبورانهی شهدا و جانبازان و رزمندگان است، به چنین واگویههای مشمئزکنندهای باز شده است.
هنوز انسان، از بهتِ جنایات غیرقابل باوری که تروریسم و تکفیر، در سوریه و عراق و در جای جای کیان اسلامی مرتکب میشود خارج نشده، و هنوز داغ بزرگی که وجود نحس این سلاخان در حق انسان روا داشتهاند تازه است که روشنفکرنمایانِ دور از معرکه، اینچنین جولان میدهند.
هنوز کودکان و زنان و مردان آوارهی سوری و عراقی، پناهی نیافتهاند و مردمانِ رنجور سوریه و عراق فراموش نکردهاند که دیوصفتان، چه بر سر خانواده و بستگان و همسایگان و بر سر هموطنانشان آوردهاند، که کیلومترها این سویتر، روشنفکرنمایان در کنج عافیت و امنیت نشسته، از آزادی حلب عزا گرفتهاند و القائات حامیان تروریسم را طوطیوار تکرار میکنند.