💠 وقتی اپورسیونیستها روزنامهنگار شوند
1. اپورسیونیستها قشری هستند که عقاید و مواضعشان را به نان گره زدهاند. نان، قبله است و اینان قابلیت دارند هر چرخشی را حول این محور شکل دهند. اینان به جهان و به تبع آن به رسانه با همین نگاه فرصتطلبانه مینگرند. اگر روزی لازم شد زنگیاند و فردایش اگر نان و چربتر بودنش در گرو رومی بودن باشد، رومیتر از اینان نمیشود یافت.
2. کم نیستند امثال چنین فرصتطلبانی که رسانه را تلهای برای نان کردهاند. روزگاری که به مدد حضور همسر در شورای شهر، پستی مدیریتی در شهرداری تصاحب میکنند، رسانهشان مجیزگوی صدر تا ذیل شهرداری و ترمینال رپورتاژآگهی برای انعکاس خدمات بلدیه میشود و روزگاری هم که با راه نیافتن همسرشان به شورا، با همان بادی که آمده بودند میروند، میشوند نقاد درجه یک شهرداری. رسانهای که تا دیروز چاپلوس شهرداری بود تبدلش میکنند به توپخانهای علیه همو. این بار پوستین نقد بر تن میکنند و در پشت پرده منصب باد بردهشان را طلب میکنند و جوری ادای منتقد درمیآورند که انگار از اولش همین بودهاند. و بالاخره این حملات که نتیجه میدهد و منصب جدیدی برای خاموش کردن آتشبارشان پیشنهاد میشود، دوباره آش همان آش میشود و کاسه همان کاسه. فیالفور در چرخشی 180درجه، دوباره میشوند همان رسانهی چاپلوس و آنقدر رپورتاژ آگهی از سر و روی رسانهشان میبارانند که روزنامه، شهردارینامه میشود. هم مجیز میگویند و نان درمیآورند و هم از عایدی رپورتاژها چربترش میکنند.
3. اخیراً همینی که شرحش گذشت، در متنی بینام، یک عضو کمیتهی کارگری شورای شهر را به دلیل پیگیری حقوق کارگران و کارکنان شهرداری، به باد استهزا گرفته و در ادبیاتی مشابه با آنچه رئیسش (جناب شهردار) در جلسهی علنی شورای شهر به جای پاسخگویی در برابر نمایندهی مردم به کار برده بود، عنوان کرده است که پیگیری حقوق کارگران و کارکنان شهرداری و سوال از شهردار در این باره «سوء استفاده تبلیغاتی از کارگران» است. این متن در اهانتی گستاخانه به این عضو شورا که به ادای تکلیفی که مردم بر عهدهی او گذاشتهاند میپردازد، نوشته است: «این اقدامات خنده دار و مضحک ایشان که گاه همراه با برخی نوشتههای کپی شده بیمحتوا و بیتاثیر همراه است و خود وی آنها را اطاق به اطاق در مجموعههای شهرداری تبریز توزیع میکند باعث تضعیف وجهه شورای اسلامی کلانشهر تبریز شده و حتی در بین کارگران شهرداری نیز به مضحکه تبدیل شده است. اما گویی آرای جذب شده از این روش برای این عضو شورای شهر چندان هم خالی از لطف نیست که اینچنین سائل پریشان و در به در رأی شده است.»
4. وقتی اپورسیونیستها روزنامهنگار شوند، هیچ ابایی نخواهند داشت از اینکه به هر کس که خواستند تهمت بزنند و برای بقای منصبی که با هزار جور رنگ عوض کردن به دست آوردهاند، برای بالادستیها خود شیرینی کنند. آنها «سائل پریشان و در به در»ی هستند که برای منفعت بیشتر هر کاری میکنند و از روی آبرویشان هم میگذرند؛ البته بعید میدانم اپورسیونیسم آبرویی برای آدم بگذارد.