💠 دارالاستثماری به نام «دارالقرآن خانهی کارگر»
«خانهی کارگر» تشکیلاتی است که مدعی دفاع از حقوق کارگران است و توانسته خود را به عنوان برندِ حمایت از کارگران جا بیندازد. این تشکیلات موسسات مختلف اقماری دارد که هر کدام با برندِ کارگر مشغول تحصیل ثروتاند. از جملهی این موسسات دارالتجارهای است که به نام قرآنِ مظلوم و کارگر مظلوم باز کردهاند: «دارالقرآن خانهی کارگر».
این مرکز که توسط آقازادهی دبیرکل «خانهی کارگر» اداره میشود، بیشتر بر فعالیتهای غیر حضوری متمرکز شده است. روند کاریاش هم به این شیوه است که با برگزاری آزمون از میان نخبگان قرآنی جوان و حافظان قرآن، اقدام به شناسایی و جذب اساتیدِ پشتیبان از شهرستانها و برگزاری دورههای غیرمجازی قرآن در سراسر کشور میکند.
از آنجا که فعالیت این موسسه در ظاهر قرآنی است و اساتید جوانِ جذب شده، بیشتر اشتیاق ادای دین به قرآن دارند تا دغدغههای مالی، به لطایف الحیل هیچ نسخهای از قرارداد همکاری در اختیار اساتیدش قرار نمیدهد و طبعا آنها هم به دلیل اعتمادی که ناشی از اعتبار بیانتهای قرآن است، درخواستی مبنی بر در اختیار داشتن این قرارداد ندارند. اما عدم ارائهی قرارداد به اساتید، برای اینخاطر است که پس از چندین ماه استفاده از آنان و به جیب زدن سرمایهی کلان از طریقِ شهریههای قرآنآموزان، از پرداخت حقوقشان خودداری کنند و حتی هزینهی هنگفت تماسهای چند صد ساعتهی بین شهری و تلفن همراه را روی دست آنان بگذارند و در برابر مطالبهی آنان این را عنوان نمایند که «دستتان به جایی بند نیست و از هر طریق که خواستید بروید حقوقتان را استیفا کنید و اثبات کنید که اینجا کار میکردید.»
نکتهی مهم ماجرا هم این است که این اساتید اغلب از ساکنین شهرستانها انتخاب میشوند تا اگر بخواهند پس از طی این روند کلاهبردارانه، اقدام به استیفای حقوقشان از طریق دستگاه قضایی کنند، باید این پیگیری را از تهران انجام دهند، و واضح است که طی این مسافت تا تهران و هزینههای کلان رفت و آمدش با وجودِ روند زمانبر و نیاز به مراجعهی متعدد به دادگاه، آن هم بدون داشتن نسخهای از قرارداد، خیلیها را از اقدام قضایی منصرف میکند.
ارائهی نسخهای از قرارداد به نیروی کار، از حقوق مسلم هر فرد شاغل و یکی از مطالباتِ دایمیِ به اصطلاح «خانهی کارگر» از صاحبان مشاغل و سرمایه است. با این حال و با علم به این ضرورت، دارالتجاره (دارالقرآن) خانهی کارگر، با عدم ارائهی این حق مسلم به طرفهای قراردادش، سعی دارد با استثمار نخبگانِ جوان قرآنی و سوء استفاده از نجابت و نیت خیر آنان در ادای دین به محضر مبارک قرآن، نه تنها حقوقِ آنان را پرداخت نکند، بلکه هزینههای عارض شده از اجرای دورههای غیرحضوری را بر آنان بار نماید. مسالهای که به پایان راهش نزدیک شده است.
پینوشت:
فقرهای از این کلاهبرداری، در آغاز پیگیری قضایی است. آن هم نه به خاطر حق یک فرد؛ بلکه برای جمع شدن بساط این کلاهبرداری و استیفای حقوق ضایع شده و زدودن دامن کبریایی قرآن معظم از این مساله. انشاءالله تا رساندن این مساله به سرانجامش، از طرق مختلفِ قضایی و غیرقضایی اقدام خواهد گردید.