💠 از پسلرزههای افشای ماهیت «دارالقرآن خانهی کارگر»
وقاحت را به جایی رساندهاند که به جای کنار گذاشتن کلاهبرداری و اصلاح رویه، زنگ زده و تهدید میکنند، آن هم با کذب و افترا.
میگوید تو زنگ زدهای اینجا و الفاظ رکیک بار کارکنانِ «دار القرآن خانهی کارگر» کردهای (همینجا از محضر قرآن عزیز و کارگران مظلوم به خاطر استفاده از این عبارت برای آنجا طلب عفو دارم). نمونهای هم که آورده یک دشنام غیر قابل باور است. میگویم شما خجالت نمیکشید که این اکاذیب را میگویید و از معاد نمیترسید؟ جواب میدهد که صدای شما را ضبط کردهاند و شنیدهایم. بلافاصله هم میگوید گوشی روی آیفون بود و ما خودمان شنیدیدم!
طرف به روی خودم بدون اینکه خجالتی بکشد قشنگ دارد دروغی به آن بزرگی میگوید. جواب دادم چه خوب که صدایم ضبط شده است. آن صدا پیشتان امانت باشد که پیگیر همین فقره هم خواهم بود و حتما شما هم پیگیر این مساله باشید که کلمهای که به کار بردهاید چیزی نیست که بشود از زیرش در رفت.
آخر مکالمه هم مثل همهی مکالمات قبلی به تهدید و از بالا حرف زدن کشید که وقتی بازداشت شدید، میبینمتان! ما هم خندهای تقدیم این فقره از مطایبهی صبحگاهی کردیم و از این پیگیری قضایی استقبال نمودیم و تمام.
*
در این چند روز که پیگیر این مساله بودیم، و با نفرات متعدد این داراستثمار صحبت کردهایم، هیچ فردی نبوده که با او صبحت کرده باشیم و دروغ نشندیده باشیم. رویهی حاکم بر این موسسهی کلاهبرداری، خصلت «دروغگویی» است، آن هم دروغهایی که هر شنوندهای را به اعجاب و خنده وامیدارد.
امروز مصممتر از قبل برای پیگیری این مساله و زدودن دامان مطهر قرآن از این لکه هستم. به حول و قوهی الهی تا آخر خواهیم رفت.
در اینباره، اینجا بیشتر بخوانید.