💠 دربارهی ادعای واهیِ «خانهی کارگر» و دبیرِ کلّش مبنی بر دفاع از حقوق کارگران!
دقیقاً دو هفته از زمانی که کلاهبرداری در «دارالقرآن خانهی کارگر» را از طرق گوناگون به گوش آقای علیرضا محجوب، دبیرکل خانهی کارگر و نمایندهی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی رساندهام میگذرد. علاوه بر ارسال پیام از طریق وبسایت ایشان، به تلفن همراه و همچنین اکانت تلگرامیِ شمارهای که در مجلس به نام ایشان ثبت شده و اکانت اینستاگرامی ایشان پیام داده و خواستار رسیدگی و پاسخگویی شدم. هر دو اعلام کردند که این اکانتها را شخص آقای محجوب اداره نمیکنند ولی در اسرع وقت ایشان در جریان امر قرار خواهند گرفت و قول مساعد برای پیگیری و پاسخ دادند اما این قولها هیچوقت به پیگیری و اعلام نتیجه، و هیچ واکنش دیگری منتج نشد.
اکانت اینستاگرامی ایشان حتی نسبت به طرح این کلاهبرداری در فضای مجازی تعریض کرده و نوشته است: «حقیقتا متوجه نشدم بعد از اطلاع به این کانال و سایر مجاری خانه کارگر مرکزی(تهران) جهت پیگیری و احقاق حق، دلیل فضاسازی رسانهای شما چیست؟!» سوالی که برای آن جوابی واضحتر از همین عملکرد و اینکه هر منبع مستقیمی برای ارتباط و پاسخِ ایشان، به بنبست میخورد وجود ندارد.
جناب آقای محجوب کسی است که سالهاست مدعی دفاع از حقوق کارگران بوده است و در میدان سیاست هم همیشه پشت همین موضع به پیش رفته و برندِ «کارگر» را برای پیشبرد اهداف سیاسیاش خرج کرده و با تاسیس موسسات متعدد با همین برند، به تحصیل ثروت برای این حزب مبادرت نموده است. او حتی مدعی این مساله است که «قانون کار»ِ کنونی، جوابگوی حقوق کارگران نیست: «معتقدیم امروز نیاز به یک قانون کار بهتر و کارآمدتر کاملاً احساس میشود. ولی اگر کسی اعتقاد دارد که این زیاد است قطعا ما در مقابل او خواهیم ایستاد.» + این ادعاها در حالی است که خودِ «خانهی کارگر» در مقام کارفرما و در قبال افرادی که با آنها قرارداد همکاری امضا میکند، نه تنها به همین قانون کار هم عمل نمیکند، بلکه کارگر را بردهای بدون هیچ حق و حقوقی میداند!
به یک نمونه از این مساله توجه فرمایید:
قراردادی که «دارالقرآن خانهی کارگر» با نخبگان و حافظان کل قرآن برای پیشتیبانی غیرحضوری قرآنآموزان منعقد کرده(بر اساس آییننامهی آموزشی و مالی اساتید)، قراردادی ساعتی و مشروط، از قرار ساعتی 1500 تومان است! این در حالی است که حداقل دستمزد برای کارگر ساده برای هر ساعت در سال 1395بیش از 4000 تومان تعیین شده است. پرداخت همین مبلغ هم با شروط و تحذیرات فراوان، به پایانِ ترم آموزشی سه ماهه موکول شده است. در حالی که بر اساس ماده 37 قانون کار، ادوار زمانی پرداخت حقوق نمیتواند بیشتر از یک ماه باشد. مادهی 10 قانون کار هم تصریح دارد قرارداد کتبی کار باید در چهارنسخه تنظیم شده و یک نسخه از آن در اختیار کارگر قرار گیرد. + مسالهای که در خانهی کارگر نه تنها مراعات نشده و هیچ قراردادی به آنان تحویل نمیشود، بلکه بعد از چند ماه بهرهکشی و امتناع از پرداخت حقوق، به آنان اعلام میشود که دستتان به جایی بند نیست و بروید و اگر توانستید اثبات کنید که اینجا کار میکردید! البته کار فقط به همینجا ختم نمیشود. شیوهی کار در «دارالقرآن خانهی کارگر» به این نحو است که شمارهی تماس قرآنآموزان به اساتید تحویل داده میشود و آنها با تلفن شخصیشان تماس میگیرند و هزینهی هنگفت چندصد ساعتهی تماسهای بینشهری و تماس با تلفن همراه، روی دست اینها میماند و خانهی کارگر پولش را از محل شهریهی قرآنآموزان دریافت میکند بدون آنکه حقوقِ ثلثِ قانونِ کارِ قراردادش و هزینهی هنگفتِ تماسها را بپردازد.
آنچه گفته شد، از طریق مراجع قضایی در حال پیگیری است و انشاءالله به زودی دامانِ نورانی قرآن معظم و نام مظلومِ کارگر از این لکهی ننگ زدوده خواهد گردید و هدف از پیگیری این مساله هم تنها همین مساله است و نه دلیلی مادی؛ لکن آنچه انتشار این نوشتار را ضروری کرده است، ادعای سراسر متناقض کسی است که خود را در مقام حمایت از حقوق کارگران میداند اما ظلمی که تشکیلات متبوعش بر قرآن عزیز و «کارگر» روا داشته است، بیسابقه است.