💠 جمهوری اسلامی در دام سیاستزدگی
ما از یک انقلاب در همهی ساحات -از انقلاب انفسی انسان تا انقلاب در آفاق جهان- به وضعیتی در امروز رسیدهایم که همهچیز از باریکهی سیاست نگاه و فهم میشود؛ و این سیاستزدگی، انقلاب اسلامی را از یک فرآیند پویا به واقعهای سیاسی فروکاسته است. جمهوری اسلامی هم که نماد و نمود یک نظام سیاسی بلاانسداد بر اساس منظومهی گفتمان انقلاب اسلامی است، بسیاری از امکانات و ظرفیتهای خود را در این فروکاست از دست داده و به ساختاری صرفاً اداری-سیاسی تبدیل شده که در مسائل متعددی از مهمات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جامعه و حتی در امر سیاست، گاه دچار انسداد شده است.
چیرگی سیاست بر جمهوری اسلامی، البته بلیهایست که تازگی ندارد اما هر چه پیش میرویم، سایهاش را در جامعه بیشتر میگسترد و ریشههایش را محکمتر میدواند تا آنجا که مولفههای ماهوی نظام -جمهوریت و اسلامیت- را با تحدید و تهدید مواجه نموده است. تحدید جمهوریت با تفاسیر محافظهکارانه از اسلام که مطابق با اسلام ناب حضرت امام(ره) نیست و متقابلا تهدید اسلامیت نظام با نحوهی نگرش سیاستزده و قبیلهای به مسئلهی جمهوریت، شرایطی پدید آورده است که جمهوری اسلامی با اصل خود و آنچه میبایست میبود، روز به روز فاصلهی بیشتری میگیرد.
آنچه ضرورت و فوریت دارد برچیدن شاخههای سیاست و حرس انقلاب از این آفت، بازخوانی مبانی انقلاب اسلامی و بازگشت به خط روشن ولایت فقیه است.