💠 فساد در واگذاریها چگونه میتواند زندگی را برای همه زهرمار کند؟
وقتی یک ابرصنعت با همۀ متعلقاتش - از املاک و اموالش گرفته تا امتیازات و تکنولوژیها و برند معتبری که دارد- را مفت دست کسی میدهند چه اتفاقی میافتد؟
مثلا وقتی کارخانۀ ماشینسازی تبریز که بیش از 5000 میلیارد تومان میارزد را به مبلغ 688 میلیارد تومان -یعنی چیزی کمتر از یک هفتم قیمت واقعیاش- به یک کارچاقکن میفروشند، طرف با 4312 میلیارد سودی که از این معامله کرده میتواند هر غلطی بکند.
مثلا با 1873 میلیاردش -یعنی کمتر از نصف سودی که پای معامله کرده است- میتواند با سندسازی برای واردات ورق استیل و چیزهایی از این قبیل، 446 میلیون دلار دولتی به قیمت 4200 تومان بگیرد و به جای واردات بگذارد در جیب مبارکش. اینطوری هم چند برابر پولی که از بابت تصاحب کارخانه داده است را به جیب میزند، و هم کارخانۀ 5000 میلیاردی را مفتکی صاحب میشود.
تلخی این داستان البته به همین اندازه نیست. معلوم نیست فقط در اثر این جابجایی نیم میلیارد دلاری، چند زندگی از هم پاشیده، چند خودکشی به وقوع پیوسته، چند کارگر بیکار شده، چند آدم از توان افتاده و زندگی در کام این ملت چقدر زهرمار شده است؟!
و فکر نکنید که مقصر اینها فقط خریدار و فروشنده است. از عامل اصلی واگذاری که «سازمان خصوصیسازی» دولت است گرفته تا دستگاههای نظارتی، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، دادستانی، وزارت اطلاعات، مجلس و هر نهاد و سازمان دیگری که میتوانسته جلوی این کارها را بگیرد و نگرفته است، سهمی در این ماجرا دارد.
راستی از این اتفاقات در این کشور چقدر افتاده است؟ آذرآب، هپکو، کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، آلومینیوم المهدی، فولاد اهواز، کشت و صنعت مغان، مجتمع گوشت اردبیل و و و