یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ فقر و غنا» ثبت شده است

دوم اسفندِ 96، احمدی‌نژاد جنبشی را دچار انتحار کرد که سوم تیر 84 او را روی کار آورده بود. او با گفتمانی سرِ کار آمد که از دل توده‌های پابرهنه برخاسته بود و گفتمانِ حقیقی انقلاب بود؛ و با واگویه‌هایی رفت که پیش از او بریدگان از انقلاب سال‌هاست که تکرارش می‌کنند؛ اما او با شیبی تندتر این مسیر را پیمود.

 

او را صاحب دولتی موفق با گفتمانی محکم می‌دانم که تحویلِ دوران قدرت سیاسی به دورانِ جنبش اجتماعی را درک نکرد و در فهم اقتضای ساحت اجتماعی، دچار اختلال شد. او نتوانست بر همان سیرتی بماند که به خاطر آن محبوب مردم شده بود.

 

 خسارتِ انتحار احمدی‌نژاد شاید دامان گفتمانی را بگیرد که او دیگر بر آن نیست و این خسارتِ تاریخی قابل گذشت نخواهد بود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۱۲
علی سلیمانیان

باقر العلوم است که می‌فرماید: «چه وسعی دارد عدل! مردم بى‌نیاز مى‌شوند اگر که عدالت را بر آنان بگسترند.»


و آن روی سخن این است که نیازمند می‌شوند آن هنگام که عدل از آنان دریغ شود؛ و تبعیض رواج یابد؛ و جامعه طبقه‌طبقه گردد؛ اسراف و اتراف و تکاثر شایع شود و شاهانگی توجیه.


آن هنگام که شادخواران، گرسنگان را فراموش کنند و اغنیا از مستضعفین غافل باشند، کارگزارانِ حکومت در پستوی ادارات و دور از  انظار مردم با صاحبان ثروت و شهرت و قدرت نشست و برخاست کنند؛ با آنان همسفره شوند؛ امضایشان را به لبخندشان بفروشند؛ با آنان بگردند و اطرافیانشان را از میان آنان برگزینند.


جامعه محتاج می‌شود آن هنگام که مسئولیت‌ها فراموش شود و حکمرانی و خوش‌گذرانی، و بی‌دردی و دوری‌جستن از مردم بر جای آن تکیه زند. بالانشستن‌ها توجیه گردد؛ از ضعفا روی برتافته شود؛ تکلیف رنگ ببازد و در امکانات بیت‌المال، حقی برای خود جدا شود. بیت‌المال چونان غنایم جنگی در میان صاحبان مناصب تقسیم شود و ویژه‌خواری و رانت حق مسلم دانسته شود.


فقر پا می‌گیرد اگر خان بی‌عدالتی بر مردم بگسترند و خود بر سفره‌ی نعمات بنشینند و تا می‌توانند بخورند و شکم برآورند؛ و خدا را از بابت این همه گشایشی که بر آن ارزانی شده حمد کنند و بر جبینشان پینه‌ی بندگی بنشانند اما از خلق خدا غافل باشند و از آلام و کاستی‌های آنان بی‌خبر و خیال کنند که از یاد خدا غافل نیستند. مسئولیتشان را سببی برای تنعم و تلذذ و تشرف بدانند و سفره‌شان را از عامه جدا نمایند؛ جدا بگردند و جدا زندگی کنند.


خُلق نیکشان را ارزانیِ دارندگانِ زر و زور کنند و عتابشان را بر پایین‌نشینان و پابرهنگان. بر ضعفا و بیچارگان سخت بگیرند اما در برابر قدرتمندان زبان به کام داشته باشند. عامه را امر و نهی کنند به معروف و از منکر؛ و زورمندان و خاصان مقرب را مجیز گویند و مدحشان کنند.


اما گوش کن که امام(علیه السلام) چه می‌فرماید: چه وسعی دارد عدل! مردم بى‌نیاز مى‌شوند اگر که عدالت را بر آنان بگسترند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۲۹
علی سلیمانیان

امام بعد از قبول آتش‌بس گفت که جنگ فقر و غنا شروع شده است، اگر چه خودِ جنگ هشت ساله را هم، جنگ فقر و غنا می‌دانست و نهضت و مبارزه علیه طاغوت را هم از همین منظرِ عام می‌دید و قائل بود به تاریخی بودن جنگ فقر و غنا، که تمام شدنی نیست.


جنگ فقر و غنا، ستیز بر سر عدل است و این آوردِ تاریخیِ حق و باطل، تنها با رسیدن به عدالت است که ختم می‌شود و الا صلح‌پذیر نیست.


ستیزِ ما ابدی است، همچنان که ازلی؛ و مادام که ظلم و تبعیض و بی‌داد وجود دارد، این جنگ هم به قوت و شدت خود باقی است؛ و کجای تاریخ را می‌شود سراغ گرفت که این جنگ جریان نداشته است؟ این جنگ همیشگی است و همه‌جایی؛ و تمام شدنی هم نیست.


همیشه جنگ است. اما آن‌چه از خودِ این جنگ مهم‌تر است این است که ما کدام سوی این جبهه‌ایم و چگونه می‌جنگیم؟ حق و باطل را با این جنگ است که می‌شود شناخت. کدام سوی بودن و چگونه رزمیدن مهم است. باید هزینه داد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۷
علی سلیمانیان