در بحبوحهی بیداری اسلامی در کشورهای عربی تحت حاکمیت استبداد، خبرهایی
از سوریه گزارش میشد که با آنچه بیداری اسلامی نامیده میشود متفاوت بود. از اواخر
ژانویهی 2011، رسانههای غربی و ارتجاع عرب، با آبوتاب خبر از تظاهرات اعتراضی
مردم در شهرهای دمشق، حمات، جبله، لاذقیه، درعا و حمص سوریه میدادند
و غربِ مستکبر درست برخلاف مواضعش در قبال بیداری اسلامی، به صورتی همهجانبه ازآنچه
انقلاب مردم سوریه و بهار عربی مینامید حمایت میکرد اما گستردگی پوشش خبری و عمق
این حمایتها با واقعیتِ موجود، چندان متناسب نبود.
رسانههای غربی رفتهرفته اخباری مخابره کردند که حاکی از کشتار
گستردهی معترضان سوری بود و هرروز داشت بر دامنهی این آمار افزوده میشد. خبرها
علاوه بر هزاران کشته، از دستگیری دهها هزار نفر از معترضان سیاسی و فرار چند ده
هزار نفر از کشور خبر میداد و این فضاسازی تا حدی پیش رفت که دبیر کل وقت سازمان
ملل متحد (بان کی مون) دولت سوریه را به دلیل این گزارشها محکوم کرد. آنچه این
رسانهها به جهان پمپاژ میکردند این بود که مردم معترض سوریه، توسط دولت بشار اسد
سلاخی میشود و این فضای تبلیغاتی بدون کوچکترین تغییری در آنچه مردم معترض مینامیدند
ادامه یافت؛ اما آنچه در سوریه میگذشت دیگر مثل چند تجمعِ اعتراضیِ ماه ژانویه
نبود. سوریه دچار آتشی شده بود که رسانهها از آن تصویری دیگر برای جهان ساخته
بودند.
در ژوئیهی 2011 تعدادی از افسران جداشده از ارتش سوریه، طی بیانیهای با اعلام موجودیت ارتش آزاد، هدف
خود را نابودی نظام حاکم سوریه اعلام کردند. غرب با اعلام پشتیبانی کامل خود از این
گروه و گروههای مسلح دیگر منجمله جبههی نصرت (شاخهی رسمی القاعده در سوریه) و
دیگر گروههای تکفیری، حاضر نشدند تغییری در کلیدواژههای خود بدهند و همچنان از
مردم معترض، شورشیان، مخالفین دولت و اپوزیسیون سیاسی برای توصیف این گروههای تروریستی
استفاده کردند.
مردم سوریه در سایهی پروپاگاندای رسانهای غرب و حمایت همهجانبهی
نظام سلطه از تروریسم، دچار جنگی شده بودند که جایجای کشورشان را فراگرفته بود و
بسیاری از شهرهایشان به اشغال تروریسم تکفیری درآمده بود اما چیزی که دررسانهها
نشان داده میشد جز این بود. رسانهها ماهها بود که از درگیری مردم سوریه با
دولت و کشتار وسیع مردم خبر میدادند اما واقعیات آن کشور ویرانیهای گسترده،
چندصد هزار کشته، صدها هزار مجروح و میلیونها آوارهای بود که غرب با تروریسم مورد
حمایتش به سوریه تحمیل کرده بود.
سوریه امروز در سایهی مقاومت مردمی و با مجاهدت گمنامانهی فرزندان
اسلام، اگرچه توانسته است بخشهای زیادی از کشور را از چنگال تروریسم نجات دهد،
اما ابعاد عمیق این فاجعه، سایهاش را تا قرنها بر سر مردم سوریه حفظ خواهد کرد؛ و
هنوز هم سرنوشت آن کشور باوجود گروههای تروریستی چندملیتی روشن نیست. اما کابوس
سوریه، گویا خوابی است که استکبار غربی برای ایران هم دیده است؛ خوابِ سوار کردنِ تروریسم
بر مطالباتِ مشروع و انباشتهی مردم. اما کابوس آشفتهی دشمن، تعبیری جز شکست
برایشان نخواهد داشت.