💠 دیپلماسی انقلابی، نیازمند مطالبهی اجتماعی
این که زخم قرهباغ دوباره سر باز کرده است و وزارت امور خارجهی جمهوری اسلامی، طبق معمول همیشه به جای اقدام انقلابی و موضعی در تراز جمهوری اسلامی، راهی جز آنچه که وضعیت کنونی میطلبد پیش گرفته است، اگر چه جای تاسف دارد اما جایی برای تعجب باقی نمانده است. گو اینکه دستگاه دیپلماسی در اموری که مطالبهی قوی اجتماعی و فشار افکار عمومی نبوده، کی و کجا اقدامی انقلابی انجام داده است که اینبار هم انقلابی باشد؟!
متاسفانه بدنهی اجتماعی انقلاب پا به پای انقلاب اسلامی و آرمانهای آن، نتوانسته است پیش بیاید و اینکه میبینیم گاه، آرمانها و راهبری انقلاب، قوهی محرکهی کافی -یعنی بدنهی اجتماعی فعال- برای پیشبردِ حداکثری ندارد، علتش همین تنبلی و عدم درک صحیح و به موقع شرایط، و حضوری اجتماعی است. بدنهی اجتماعی انقلاب تا زمانی که به یک بدنهی کنشگرِ تبدیل نشود و آرمانهایمان را از حیث برخورداری از پیشران اجتماعی، استطاعت نبخشد، کار به همین منوال پیش خواهد رفت که تاکنون رفته است.
ماهیت رسوب در بروکراسی و خصلت دیپلماسی همین است که با همهی امور، انفعالی و محافظهکارانه برخورد کند و اگر مطالبهای جدی در کار نباشد، امید به وضعیتی غیر داشتن، امیدی واهی است. گو اینکه عدم مطالبهی بدنهی انقلابی هنوز پس از سالها نتوانسته است دستگاه دیپلماسی و هر نهاد ذیربط دیگری را به این وادارد که انفعال و محافظهکاری را کنار بگذارند و حمایتهای سیاسی، تسلیحاتی، آموزشی و مستشاری جمهوری اسلامی ایران از ملت جمهوری آذربایجان در دوران جنگ قرهباغ را علنی کنند و پرده از خیانت تاریخی سران سرسپردهی دولت آذربایجان در حق ملتشان و خیانتهای دولت ارمنستان در مذاکرات تهران بردارند.