یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قره باغ» ثبت شده است

این که زخم قره‌باغ دوباره سر باز کرده است و وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی، طبق معمول همیشه به جای اقدام انقلابی و موضعی در تراز جمهوری اسلامی، راهی جز آن‌چه که وضعیت کنونی می‌طلبد پیش گرفته است، اگر چه جای تاسف دارد اما جایی برای تعجب باقی نمانده است. گو این‌که دستگاه دیپلماسی در اموری که مطالبه‌ی قوی اجتماعی و فشار افکار عمومی نبوده، کی و کجا اقدامی انقلابی انجام داده است که این‌بار هم انقلابی باشد؟!


متاسفانه بدنه‌ی اجتماعی انقلاب پا به پای انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن، نتوانسته است پیش بیاید و این‌که می‌بینیم گاه، آرمان‌ها و راهبری انقلاب، قوه‌ی محرکه‌ی کافی -یعنی بدنه‌ی اجتماعی فعال- برای پیش‌بردِ حداکثری ندارد، علتش همین تنبلی و عدم درک صحیح و به موقع شرایط، و حضوری اجتماعی است. بدنه‌ی اجتماعی انقلاب تا زمانی که به یک بدنه‌ی کنش‌گرِ تبدیل نشود و آرمان‌هایمان را از حیث برخورداری از پیش‌ران اجتماعی، استطاعت نبخشد، کار به همین منوال پیش خواهد رفت که تاکنون رفته است.


ماهیت رسوب در بروکراسی و خصلت دیپلماسی همین است که با همه‌ی امور، انفعالی و محافظه‌کارانه برخورد کند و اگر مطالبه‌ای جدی در کار نباشد، امید به وضعیتی غیر داشتن، امیدی واهی است. گو این‌که عدم مطالبه‌ی بدنه‌ی انقلابی هنوز پس از سال‌ها نتوانسته است دستگاه دیپلماسی و هر نهاد ذیربط دیگری را به این وادارد که انفعال و محافظه‌کاری را کنار بگذارند و حمایت‌های سیاسی، تسلیحاتی، آموزشی و مستشاری جمهوری اسلامی ایران از ملت جمهوری آذربایجان در دوران جنگ قره‌باغ را علنی کنند و پرده از خیانت تاریخی سران سرسپرده‌ی دولت آذربایجان در حق ملتشان و خیانت‌های دولت ارمنستان در مذاکرات تهران بردارند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۵
علی سلیمانیان

بحران قره‌باغ از همان ابتدا که صدای درهم شکستن استخوان‌های ابرقدرت‌شرق، دیگر برای خوشان هم مسموع بود و بالاجبار باور کردند که چیزی به فروپاشی نمانده است کلید خورد تا هم‌چنان سایه‌ی مسکو بر سر تازه جمهوری‌هایی که خطر نفوذ غرب و انقلاب اسلامی در آن‌ها وجود داشت باقی بماند و این اهرمی در دست ابرقدرت‌ها شد برای توازن قوا در محل تلاقی استکبار شرق و غرب با انقلاب اسلامی.

 

بحران فروخفته‌ی قره باغ که ریشه‌های مناقشه‌اش را در دهه‌های پیش‌تر از جنگ، دوانده بود و سوپاپ اطمینانی بود برای حفظ سلطه و ممانعت از استقلال‌خواهی جمهوری‌های تازه‌تاسیس قفقاز جنوبی از اتحاد جماهیر شوروی، به یک‌باره دهان باز کرد و آتش جنگ برافروخت. در گرماگرم جنگ بود که اتحاد جماهیر شوروی از هم گستت و جمهوری‌های کوچک پیوسته به شوروی پرچم استقلال برافراشتند، اما جنگ قره‌باغ هم‌چنان ادامه یافت و لاینحل باقی ماند و اهرمی شد در دست مسکو و غرب برای حفظ سلطه‌ی پنهانشان بر این دو کشور؛ و قره‌باغ طعمه ای شد که هر وقت بقایای ابرقدرت شرق و استکبار غرب در فکر در انداختن پنجه با هم شدند، ضامن این آتش‌بسِ متزلزل را کشیدند و فاجعه به بار آوردند.


قره‌باغ، قربانی نزاع مستکبرین است و راز این‌که اراده‌ای برای پایان دادن به این بحران و آزادیِ قره‌باغِ اشغالی و مناطق حاشیه‌اش وجود ندارد،  ترسی است که از صدور انقلاب اسلامی و پیش‌ رفتن مرزهای انقلاب تا نزدیکی‌های استکبار و هم‌پیامانانشان وجود دارد. قره‌باغ هم‌چنان در اشغال ارمنستان خواهد ماند و حکومتِ متعهدِ جمهوری آذربایجان به سران استکبار، هم‌چنان عزمی برای آزادسازی این پاره‌یِ تن اسلام از خود نشان نخواهد داد و این زخم هر از گاهی سر باز خواهد کرد، تا مبادا انقلاب اسلامی امکان نفوذ در آذربایجان و حتی ارمنستان بیابد.


طراحیِ زیرکانه‌ی این بحران به صورتی اتفاق افتاده است که در هر صورت ممکن، به ضرر جمهوری اسلامی تمام شود و هم‌چنان که شاهدیم چنین شده است. از سویی دخالت مستقیم و نظامی جمهوری اسلامی در این بحران که مسکو و ابرقدرت غرب توامان در آن منافع غیرقابل اغماضی برای خود قایل‌اند به معنای ورود در جنگی است که دامنه‌ها و ابعاد آن نامشخص و حتی غیرقابل باور است و از سوی دیگر سکوت و بی‌طرفی هم، دقیقاً امری است که دیگر اهدافِ طراحی این مناقشه را به دنبال خواهد آورد و ملت‌های مستضعف را از امید بستن به حمایت‌های جمهوری اسلامی مایوس خواهد کرد و آرمان جهانی انقلاب اسلامی را به شکست خواهد کشاند.


جمهوری اسلامی از همان ابتدای جنگ قره باغ در سال 1366 راهی بینابین را پیش گرفت، اگر چه این راه هم نتوانست آن‌گونه که باید، از ابعاد ضررهایش بکاهد. جمهوری اسلامی به حمایتِ سیاسی، تسلیحاتی و مستشاری از جمهوری آذربایجان در جنگ قره‌باغ پرداخت ولی در نهایت، خیانت سران دولت و ارتش آذربایجان و سرسپردگی آن‌ها به مستکبرین، مانع از آن شد که این بحران حل شود و اشغال قره‌باغ کوهستانی و مناطق حاشیه‌ای آن پایان یابد و این زخم کهنه راه التیام پیش گیرد.


قره‌باغ زخمی است و قلب همه‌‌ی مستضعفین و آزادی‌خواهان جهان از این زخم پرخون. اما چه می‌توان کرد جز خون دل خوردن و در انتظار این نشستن که هر لحظه ممکن است دشنه‌ی زهرآگین خصم، خونِ فرزندان اسلام را دوباره جاری سازد؟! دولتِ خائن و خودفروخته‌ی آذربایجان و دولت اشغال‌گر و جنایت‌گر ارمنستان، هر دو در استخدام استکبارند و راه را بر آزادیِ قره‌باغِ مظلوم بسته‌اند و اگر نه غریو الله اکبر مجاهدانِ آذربایجان بسیار کوبنده‌تر از آن است که نتواند راه بر آزادی قره‌باغ بگشاید و دروازه‌های خونین خوجالی را بر روی آوارگانِ رنجور و داغدارش فتح کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۶
علی سلیمانیان