💠 ناشیان حرفهای
رسانههای رانتی هیچوقت نمیتوانند حرفهای عمل کنند. ممکن است دفترودستک و دکوپز و وجناتشان به حرفهایها بخورد، یا اصلاً افهی فولپرفشنالیتیشان ناخودآگاه بعضیها را به حس حقارت هم وادارد، اما هرقدر هم که از این افهها بلد باشند و بیایند، ناشیاند و در الفبای مسئله گیر. هزاری هم که بگذرد از این حرفهای بازیها، آبی برای فرار از ناشیانگی گرم نمیشود.
حرفهای بودن الزاماتی دارد که غیر از حرفهاینمایی است. اینها هرقدر هم که اسمورسمشان بلند باشد، قد و بالایشان کوتاه است و کوتاه هم خواهد ماند، چون قرار نیست سایهی فلان مدیر نوکیسهی کوتوله، از روی سرشان کوته شود. با آن فیس و افاده، در برابر ارباب منفعت، چنان خاضعاند که خوش ندارند در برابرش قد راست کنند و سری بلند؛ مگر آنکه دلبری از اربابترِ منفعتی، چنین اقتضا کند.
رسانههای رانتی، نارسانا هستند؛ چراکه رساندنیها، گره در چشم و ابروی صاحبان مال و جاه درخواهد انداخت؛ و بدیهی است که بند ناف گرهخورده به آن ابروان، از درهمکشیده شدنشان حیا کند.