یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

یادداشت‌ها

یادداشت‌های علی سلیمانیان

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

نزدیک به سه ماه از اعلام رسمی خبر اعادهٔ دادرسی پروندهٔ فساد در شورا و شهرداری تبریز می‌گذرد و تا کنون دادگستری استان هیچ خبری در خصوص روند اعادهٔ دادرسی ارائه نکرده است.


از طرفی مقامات قضایی استان و رئیس‌کل دادگستری، بارها وعده داده بودند که احکام به محض قطعیت یافتن، اعلام عمومی خواهند شد اما پس از قطعیت و پیش از باز شدن پای پرونده به لابی‌های مجلس و گرفتن دستور تجدید دادرسی، از عمل به وعدهٔ خود شانه خالی کردند.


اکنون که دادگاه‌های علنی مفسدان اقتصادی پس از نامهٔ رئیس قوهٔ‌قضائیه برپا شده و قرار بر فوریت و قاطعیت در رسیدگی به پرونده‌های فساد است و احکام دادگاه‌های غیرعلنی پیشین این پرونده هم کأن لم یکن تلقی شده‌اند، حکماً باید منتظر محاکمهٔ علنی و عن‌قریب متهمان پروندهٔ مذکور به نحوی که در آن نامه آمده است باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۷ ، ۰۸:۱۶
علی سلیمانیان

 «بنده تصمیم جازم دارم اسامی افراد و قضات و کارمندان متخلف را با تصویرشان در رسانه‌ها منتشر کنم.» 


این ترجیع‌بندی است که آقای قاضی القضات در یک سال ماضی به دفعات تکرارش کرده است، اما خبری از عملی شدنش در میان نبود، تا ...


تا این‌که دیروز سخنگوی قوۀ قضائیه، نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرد. او این‌بار با طوماری از قضات متخلف در دست به میان رسانه‌ها آمده بود تا جامۀ عمل به این «تصمیم جازم» بپوشاند:


یک قاضی به جرم «فساد اخلاقی» به «سلب صلاحیت قضایی و انفصال دائم از شغل قضایی» محکوم شده و دیگری به جرم « فساد مالی (اخذ رشوه)» به «سلب صلاحیت قضایی و بازخرید»!


آخر ما چه می‌دانستیم که قرار است این‌طور دمار از روزگار متخلفان دربیاورند. ما اصلاً آمادگی این همه خشانت را نداشتیم. اقل کم به خاطر لاطائلاتِ سازمان‌های جهانی حقوق بشری، این‌طور تار و مارشان نمی‌کردید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۱۸
علی سلیمانیان

بنا بر آماری که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس داده ۸۵ درصد سپرده‌ها، مال ۲/۵ درصد جامعه است. یعنی یک چهلم جامعه، هشت و نیم برابر همه پول دارند و باز یعنی  پول ثروتمندان این جامعه، اقل کم ۳۴۰ برابرِ بقیه است؛ و بازتولید چنین فاصلۀ فاحشی، فقر است و فقر و فقر.


جامعه‌ای که در آن توزیع ثروت چنین ناعادلانه است اصلاً ممکن است روی سعادت ببیند؟ و آیا گرفتاران در گسل‌های عمیق فقر در کنار قاف‌نشینان قله‌های تکاثر می‌توانند حق تنفس و حیات داشته باشند؟ و زندگی در چنین همسایگیِ دهشتناکی اصلاً قابل تحمل است مگر؟


«و ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الاغنیاء»؛ یعنی مردم فقیر نمی‌شوند و محتاج و گرسنه و برهنه نمی‌گردند مگر به جنایت توانگران؛ و این فرمایشی است از حضرت صادق علیه السلام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۲
علی سلیمانیان

برچیدن بساط مستضعفینی که از تنگی روزگار مجبور شده‌اند دست‌فروشی کنند، جنگ با مستضعف است؛ چه برسد به ضرب و شتم خاکشیرفروش بیچاره‌ای که در برهوت مسیر وادی رحمت، بساط مختصری داشت که هیچ معبری را سد نکرده بود و هیچ سفره‌ای را نیز کوچک.


توحش شهرداری در چنین شرایط ملتهبی که آبستن حادثه است، اگر اقدام علیه امنیت ملی نباشد، پس چیست؟ نهادهای امنیتی و قضایی چه برخوردی با مقامات مسئول از بابت چنین تشنج‌آفرینی‌هایی کرده‌اند و بساط امثال این اقدامات تا کی قرار است برقرار باشد؟


از طرفی نشستن روی یک متر مربع خاک خالی در برهوت، اگر مستوجب ضرب و شتم و به یغما رفتن سرمایهٔ ناچیز باشد، امثال قانون‌شکنی‌هایی که بخشی از خیابان عمومی را سال‌هاست به عنوان پارکینگ اختصاصی شهرداری رسماً به اشغال درآورده‌اند، مستوجب چه خواهد بود؟


و اما بعد؛

برادرم رضا عبدل‌پور!

پیشامدی که بر شما گذشت، جرعه‌ای است از تلخ‌کامی هر روزهٔ مستضعفین این شهر. بگذار شانه‌های زخمی‌ات نشانه‌ای باشد از آزادگی خبرنگاری که کوله‌بار تعهد بر شانه دارد و تلخ‌کامی‌ات سندی بر رسوایی جشنشان.

و چه تقارن عجیبی داشت این واقعه با روز خبرنگار. اگر قرار است مستضعفین را له کنند، بگذار خبرنگار هم با آنان هم‌داستان شود. هر روزت مبارک.

رضا عبدل پور


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۰۲
علی سلیمانیان

شرایط اجتماعی امروز، شبیه دوران حسین بن علی(ع) است. جامعه‌ای طبقاتی و آشفته، با طبقۀ نوکیسۀ مرفهی که از درون حاکمیت سربرآورده است. کارگران، به بردگانی در دستان سرمایه‌سالاران زالوصفت تبدیل شده‌اند و حیات و مماتشان در دستان اربابان است؛ و صاحبان مناصب و بستگانشان که تا دیروز پابرهنه بودند، از قِبَل نجومی‌خواری و ویژه‌خواری، به آلاف و الوف رسیده‌اند و طرفی بسته‌اند. سرمایه‌سالاران و ویژه‌خواران هر روز متنعم‌تر می‌شوند و مستضعفان در تامین معاش مانده‌اند و هر روزشان خون دل می‌خورند و زندگی می‌گذرانند.


جامعه‌ای که در آن تبرج و تکاثر و اتراف نه تنها آشکار، بلکه ارزش شده‌اند. جامعه‌ای که شکاف طبقاتی‌اش آن‌قدر عمیق شده که خیابان‌هایش، هم دور-دورِ ماشین‌های آن‌چنانی سرمایه‌دار زادگانِ شکم‌پُری را شاهد است که تا پاسی از شب در بی‌دردی می‌لولند و هم شاهد گردش ارابۀ درد زباله‌گردهای گرسنه‌ای است که در پی لقمه‌ای نان، روز و شبشان را به هم می‌دوزند؛ اما هر روز دریغ از دیروز.


و در سوی دیگر این جامعه، در تریبون‌ها و منابر و رسانه‌ها، و در انظار معتبرشدگان و نزد صاحبانِ مناصب که خود تبدیل به طبقۀ اشراف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شده‌اند، همین شکم‌پُرانِ بی‌درد و سرمایه‌سالاران برده‌دار و صاحبانِ کوه‌های ثروتی که سیلِ فقر و فساد از بلندای آن جاری است محترمند؛ اما درماندگان، طبقات مستضعف و پابرهنگانی که هر چه داشته و دارند را بی‌چشم‌داشت فدای انقلاب کرده‌اند از ارج و احترام افتاده‌اند. 


بالانشینان، پیش خواص محترم شده‌اند چون از آنان توقع می‌رود که از کوه ثروتی که با مکیدن خون ضعیفان پدید آورده‌اند، به قدرِ گَردۀ نمک بر سفرۀ اینان بپاشند یا حتی از کیسۀ خلیفه و از بیت‌المالی که آن را چراگاهی برای شکم‌بارگی خود کرده‌اند، چندرغاز  پولکی خیراتِ منبر و محراب و  رسانه و گروهکشان کنند و به حرمت نان و نمکی که خورانده‌اند در امان باشند و محترم بمانند. و یا اقلاً می‌ترسند از اینکه با این زرمندانِ زورمند، درافتند.


در شبیهِ چنین جامعه‌ای، پسر علی بر سر همین خواص داد کشید که «ای مردم از آنچه خدا به اولیای خود پند داده عبرت بگیرید، مانند مذمت علمای یهود... خداوند آنان را نکوهش کرد، چون در میانشان از ظالمان فساد و تباهی می‌دیدند و نهی‌شان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آن‌ها می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند... خدا امر به معروف و نهی از منکر را که تکلیف واجبی است، از خودش آغاز کرده است، زیرا می‌دانسته که اگر این فرضیه اقامه شود، همۀ فرایض از آسان و دشوار برپا شوند... شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس می‌افتید. می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کران و لالان و از کار افتادگان در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید و در خور مسئولیت خود کار نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید... مصیبت شما از همۀ مردم بزرگ‌تر است... شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید... ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساختند و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند.»


و خونش را بر صورت خواب‌زدۀ ما پاشید تا بیدارمان کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۰
علی سلیمانیان

می‌فرماید: «إن الله تعالی فرض علی أئمة العدل أن یُقدّروا أنفسهم بضعفة الناس کیلا یتبیّغ بالفقیر فقره.» یعنی خداوند بر پیشوایان عادل واجب فرموده که خود را با ضعیف‌ترین طبقات مردم برابر قرار دهند تا فقر بر تهیدست سنگین نیاید و او را از پاى درنیاورد.


و حاشا که با این شاخص، جامعهٔ ما بر سبیل حق باشد که حتی دون‌پایه‌ترین صاحب‌منصبانش چون مترفین، در تنعم و برخورداری غوطه می‌خورند و به سلوک شاهان درآمده‌اند:


ماشین‌های گران‌قیمت، خانه‌هایی چون کاخ، ثروت‌هایی انباشته، مخارجی بی‌حساب، لباس‌هایی آن‌چنانی و از همه بدتر رفتاری متفرعنانه و کسانی که چون بندگان اطرافشان را گرفته‌اند؛ و این‌ها هر یک نشانه‌هایی است از طاغوت‌هایی که در درون حکومت حق سربرآورده‌اند.


مدیران در حکومت اسلامی، حق ندارند زندگی اشرافی داشته باشند و این شاخصی است برای تمییز حق از باطل و هر مدیری که در این شاخص نگنجد، طاغوت است ولو در جمهوری اسلامی باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۰۳
علی سلیمانیان

رسانه‌ای که سردبیرش در کنفرانس خبریِ یک عضو شورای شهر، بال بال می‌زد تا خودش سوال اول را از محتوای کتابِ تألیفی این عضو شورا بپرسد، اما در گزارشی که منتشر کرده هیچ خبری از سوالی که اولویت اولش بوده  و خبری از جوابی که شنیده نیست، دقیقاً در آن جلسه دنبال چه بوده است؟


خصوصاً این حساسیت وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم پرسشگر، درست روی آن بخشی از محتوای کتاب دست گذاشته بود که دربارۀ ولایت فقیه بحث شده است  و این آیا استفاده‌ای ابزاری از موضوعِ مناقشه برانگیز ولایت‌فقیه برای به حاشیه کشاندن جلسه نیست؟


آیا این تقسیمِ کار برای این نبوده است که حواس جلسه، از افشای پشت‌پردۀ اقداماتِ جاری شهرداری به مسائلی حاشیه‌ای پرت شود؟ و آیا مدیران چنین رسانه‌هایی بی‌هیچ چشم‌داشتی به این تقسیم کار تن داده‌اند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۰۹
علی سلیمانیان

این روزها که یک سوپر دوپینگیِ اقتصاد و کلان‌بدهکار بانکی در چهره‌ی منجیِ فوتبال آذربایجان ظاهر شده است، بیشتر از قبل این باور در من قوام یافته که فوتبال هر چیزی هست الا خودش. تیم‌ها، گاه ابزاری هستند برای تامین منافعی در سیاست و گاه نقاب‌هایی که قادرند هر چهره‌ی کریهی را بزک کنند. 


سال‌ها قبل که بار مخارج نجومیِ تیم فوتبال تراکتورسازی را با چسباندنش به مسئلۀ امنیت ملی(!) بر عهده گرفتند، معتقد بودم چنین نگاهِ ابزاری به یک تیم ورزشی و اراده برای کنترل امری با ریشه‌های اجتماعی با گستردن سایۀ نگاه امنیتی بر سر یک تیم، نه تنها از اساس غلط است و از این پول‌پاشی‌های ناعادلانه هیچ طرفی نمی‌شود بست، بلکه هیچ چیزی هم عاید ورزش و عاید نام آذربایجان نخواهد شد. و امروز هم که دیگر از پسِ اشتهای این پول‌آشامِ بی‌حاصل برنیامده‌اند و لگام این تیم را زیر نگاه‌های سنگین هوادارانش، دستپاچه به  یک چهره‌ی بدنام اقتصادی واگذاشته‌اند باز هم باور دارم که «فوتبال آذربایجان» بازندۀ این بازی است.


فوتبال این وسط فقط بازیچه‌ای است که قرار است اقبال اجتماعی‌اش، نردبان مشروعیتی زیر پاهای کسی باشد که تا همین دیروز پله‌های دادگاه‌های اقتصادی را بالا و پایین می‌رفته است و نامش را هم‌ردیف کلان‌محکومان اقتصادی می‌نوشتند. و البته این فقط تراکتورسازی نیست که  قربانی شده است؛تیم‌های رده پایین‌ترِ ماشین‌سازی و گسترش فولاد هم همین قصه را دارند.


القصه «فوتبال آذربایجان» را منت‌دارِ یک سوپر دوپینگی کرده‌اند که عین کسبِ سرمایه‌اش، خرج کردن‌هایش هم بی‌حساب و کتاب است و این بی‌حساب بودن از او اسطوره‌ای ساخته که به معجزۀ پول قادر است هر بیننده‌ای را مسحور کند و وادارش نماید  آنچه را که می‌بیند «تاریخی و شگفت‌انگیز» بداند. و این بزک‌ها و  داستان‌سرایی‌ها از این سرمایه‌دار نوکیسه که بخش بسیار کوچکی از منافع اقتصادی‌اش در گرو این تیم‌هاست، غولی غیرقابل مهار خواهد ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۳
علی سلیمانیان

 «گرایش شورای شهر فاصله گرفتن سازمان ورزش از حمایت ورزش همگانی است، اما از طرفی دیگر، جامعه‌ی ورزشی آذربایجان وابسته به شهرداری بوده و به یک‌باره عدم حمایت از تیم‌ها منجر به نابودی ورزش استان می‌شود، به عنوان مثال تیم دوچرخه سواری شهرداری با کادر و رکابزنان بومی قهرمان آسیا شده که در صورت عدم حمایت ما، چه کسی از این تیم حمایت خواهد کرد؟... مردم با موفقیت تبریز در ورزش قهرمانی انرژی می‌گیرند، به عنوان نمونه باتوجه به استقبال پنج هزار نفری مردم از بازی‌های تیم والیبال شهرداری، تعطیلی این تیم به معنای محروم کردن شهروندان از نشاط همگانی است.» +

 

این‌ها را مدیرعاملِ مدعی سازمانِ ورزش شهرداری تبریز جناب دکتر رحیمی بیان کرده است. او این مغلطه‌ی خلط «ورزش همگانی» با «ورزش قهرمانی» را چه از روی نادانی گفته باشد و یا چه عامدانه و از سر زرنگ‌بازی، چیزی از شوربختیِ تبریز کم نمی‌کند که دچار چنین مدیرانی شده است.

 

اما خوب است او به جای این دستِ پیش گرفتن‌ها، ابعادِ «نشاطِ همگانی»ِ ناشی از انتشار خبرِ قرارداد 800 میلیون تومانی بازیکنِ بسکتبالی که حتی یک بازی هم برای تیم شهرداری انجام نداده است را تشریح کند و بفرماید برای چند تیمِ ورشکسته‌‎ی فنی که شهرداری تبریز میلیاردها تومان پول از جیب ملت خرجشان کرده -در حالی که شهرداری در پرداختِ هزینه‌ی فاکتورِ تعمیر یک ماشین هم مستاصل مانده است- چرا طبق اعلام خودش هیچ خریداری برایشان پیدا نمی‌شود و آن همه هزینه چه عایدی داشته است؟ و آیا ورشکستگی جز این است که همچنان از آن دفاع می‌کنید؟

 

جناب دکتر که کم مانده مدعیِ مدیریت در لولِ هم‌تراز جهانی هم بشود، بد نیست این را بداند که در هیچ جای دنیا، نهادهای عمومی، تیم‌داری نمی‌کنند که بعدش بخواهند برای توجیهِ پول‌های بی‌صاحبی که خرج چند بازیکن و مربی کرده‌اند و نتیجه‌ای هم نگرفته‌اند، به این مغلطه‌گوییِ چیپ روی بیاورند. و حتی بد نیست سازمان ورزش شهرداریِ تبریز هم برای تنویر افکار عمومی، متن اساسنامه‌اش را منتشر کند و نشان دهد دقیقاً کجای آن اساسنامه به این سازمان اجازه داده است که با این و آن ورزشکار یا چهره‌ی معروف، قرارداد نجومی ببندد و این را به حسابِ ورزش همگانی بگذارد؟ آن وقت باز هم جنابِ مدیرعامل خواهد توانست چنین آخته از در دفاع از این پول‌پاشی‌های بی‌حساب و کتاب درآید؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۷ ، ۱۰:۵۷
علی سلیمانیان

رسانه، ابزاری برای بازنمایی واقعیات است. توجه یا عدم توجهِ رسانه به موضوعات، نظام اولویت‌ها و ارزش‌های جامعه را متأثر می‌کند و به این تأثر قوام می‌دهد؛ و این یعنی «فساد رسانه‌ای» می‌تواند از هر فساد دیگری وحشتناک‌تر باشد.


فساد رسانه‌ای، ایجاد اخلال در نظام اولویت‌هاست. ضریب دادن به مسائل کم‌اهمیت‌تر و ضریب گرفتن از مسائل مهم‌تر، دو روی این سکه است. فساد رسانه‌ای می‌تواند یک تنه بار لاپوشانیِ فساد را بر عهده بگیرد و واقعیات را جوری بازنمایی کند که فساد بتواند در سایه‌ی امن آن پناه بگیرد.


فساد رسانه‌ای یعنی درست در همان ایام که «اعترافات»ِ دختر نوجوانی که در صفحه‌ی اینستاگرامی‌اش فیلمِ رقص‌هایش را منتشر می‌کرده است از تلویزیون پخش می‌شود، یک نجومی‌بگیرِ حرام‌خوار هنوز در این نظام آنقدر صاحب ارج و قرب است که می‌تواند سخنرانِ انقلابی مراسم تودیع و معارفه‌ی مسئولین سابق و جدید بسیج دانشجویی استان باشد. 


فساد رسانه‌ای یعنی تبدیل یک مسئله‌ی محدودِ درجه چندم، به مسئله‌ی اصلیِ ملی و فراملی؛ و چشم بستن از مسائل اصلی کشور در داخل و در عرصه‌ی جهانی‌.


فساد رسانه‌ای یعنی آبروی اختاپوس فساد اداری، تروریست‌های اقتصادی، سرمایه‌داران زالوصفت، غارت‌گران بیت‌المال، دهندگان و گیرندگان حقوق‌ها و املاک نجومی، کلان بدهکاران بانکی، اختلاس‌گران، مفسدان اقتصادی، قضات مفسد، دلالانِ پرونده‌های فساد و تبانی، اخلالگران نظام اقتصادی، برهم‌زنندکان بازار طلا و ارز، موسسات بانکی کلاهبردار، ویژه‌خواران، رانت‌خواران، قاچاقچیان بزرگ، زمین‌خواران، مجرمان و ‌مفسدان متنفذ و خلاصه آبروی هر مفسدِ دانه‌درشتی محترم باشد، اما بشود یقه‌ی هر بخت‌برگشته‌ای که پشتش به باندهای زر و زور و تزویر گرم نیست را گرفت.


فساد رسانه‌ای یعنی دولتی که امروز هزار و یک مصیبت و فساد بر سر کشور آوار کرده غیرتی شود و جلودارِ برگزاری تجمع علیه چند بی‌حجاب و بدحجابِ هیچ‌کاره در این مملکت باشد و نهادهایی که در سیاست و فرهنگ‌، مقابل او صف آراسته‌اند به شیوه‌ای مثال زدنی با او پیمان اتحاد ببندند و سر تا پایِ رسانه‌ها را برای تبلیغِ این اعتراض عیله مستضعفان پر کنند اما هیچ‌وقت سراغی از این نگیرند که آن کارگرِ اخراجی بخت‌برگشته را چرا شلاق زدند یا زن و بچه‌ی آن مستضعف چرا در معاشان وامانده‌اند؟ یا کسی یقه‌ی نجومی‌خواران را نگیرد و گریبانِ اهل فساد را ندرد.


فساد رسانه‌ای یعنی چند کارگرِ بی‌چاره‌ی بایکوت شده در سانه‌ها که زیر چنگ و دندان سرمایه‌دارانِ بی‌انصاف گیر افتاده‌اند، اگر بخواهند گرسنگی‌شان را فریاد بزنند، یا آن بیچارگان مال‌باخته‌ای که سرمایه‌ی ناچیز عمرشان را موسسات بانکی مجوزداری بالا کشیده‌اند که همین رسانه‌ای که امروز پشتش را به این بیچاره‌ها کرده‌ تبلیغشان را می‌کرده است، اگر بخواهند تظلم‌خواهی کنند، نه تنها این‌هایی که برای تجمع حجاب دست از پا نمی‌شناسند پای کار نخواهند آمد، بلکه باید این بی‌کسان پی خوردن چوب و چماق و شلاق را هم به جانشان بمالند و با اشد اتهامات و انگ‌هاروبرو شوند، و جان و مال و آبرویشان تضمینی نداشته باشد.



و اما بعد:

سلام خدا بر آن پاسداری که در آن جلسه‌ی تودیع و‌معارفه، نگذاشت آب خوش از گلوی آن نجومی‌خوار پایین برود و از فتوت و عدالت پاسداری کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۷ ، ۱۲:۰۷
علی سلیمانیان