۱۳آبان ۵۸ و تسخیر لانه ی استکبار در قلب ام القرای جهان اسلام توسط "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (قدس سره الشریف)" ، از آن لحاظ که ساختمانی متعلق به بیگانه در میان پایتخت به اشغال درآمده، هیچ اتفاق مهمی نیست که در تاریخ جاودانه بماند و هرگز لایق آن نبوده که امام امت (رحمه الله علیه) آن را انقلاب دوم، که انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول است بنامند. راز این جاودانگی و افتخار اتلاق انقلاب دوم بر این حادثه، تنها در یک چیز نهفته است: مبارزه ی عملی با استکبار.
آن چه که ۱۳ آبان را به عنوان حماسه ای بزرگ در تاریخ، جاودانه ساخته، مبارزه ای انقلابی است که که از بستر بصیرت و پیروی از ولایت فقیه ناشی شده است. در واقع، تسخیر نقطه ی امید شیطان بزرگ در قلب ایران توسط جریان بیدار دانشجویی، نه تنها موجب بهت و حیرانی استکبار جهانی گشت، بلکه با تحقیر ابرقدرتی بزرگ چون امریکا، استیصال و درماندگی مدعی کدخدایی عالم را به رخ جهانیان کشید
.البته مبارزه ی با استکبار، تنها زمانی پذیرفته است که برخاسته از عقلانیت و منطق توام با بصیرت باشد، و الا هر شعاری علیه بیگانگان، نه تنها در راستای استکبارستیزی قرار نمی گیرد، بلکه مانعی بر سر این مبارزه خواهد بود. مصداق بارز این مدعا، منافقین جدید -یا همان سبزها- هستند. آن ها که با ادعای دروغین خط امامی بودن، سعی در فریب افکار را دارند، با خط زدن شعارهای اصولی "مرگ بر امریکا" و "مرگ بر اسرائیل"، و سردادن شعارهای انحرافی "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین"، نه تنها با استکبار مبارزه نمی کنند، بلکه تنها در پی انجام اعمالی هستند که خاستگاهشان جبهه ی استکبار است و با دستور مستقیم مستکبرین، در پی مقابله با مبارزه ی ملت ایران با استکبار هستند.
پاسخ حضرت امام خمینی (ره) به این مدعیان دروغین پیروی از امام، پاسخی صریح و شفاف است:
«
ما در جنگ با آمریکا و تفاله های آمریکا هستیم... هر یک از اینها را شناسایی کنید و به دادگاه معرفی کنید، ننشینید که باز جایی را آتش بزنند... خط این بود که اصلاً آمریکا منسی (فراموش) شود، یک دسته مرگ بر شوروی را مطرح کردند تا آمریکا منسی بشود.»(۱)پس منظور از مبارزه ی عملی با استکبار نه هوچی گری و بی خردی است است، بلکه منظور از این مبارزه ی عملی، مبارزه ای برخاسته از منطق و عقلانیت است و تسخیر جاسوسخانه ی امریکا، مصداق است روشن برای مبارزه ی عملی با استکبار. اما گستره ی این استکبارستیزی فقط بدین جا ختم نمی شود؛ که در واقع این واقعه، خود سببی است برای انقلاب درونی که با آشکارگی دنباله های داخلی استکبار، دوستان را از غیر آنان غربال می کند.
۱۴ آبان ۵۸، تنها به فاصله ی یک روز از حماسه ی اشغال مرکز جاسوسی شیطان بزرگ در ایران، شاهد آشکارگی چهره ی کسانی هستیم که این اقدام انقلابی دانشجویان را در نفی استکبار برنمی تابند و خود را از گردونه ی نظام نوین انقلابی ملت ایران به کناری نهاده و خویشتن را تقدیم زباله دان تاریخ می کنند. استعفای نخست وزیر دولت موقت، بازرگان، و کابینه ی او در اعتراض به حرکت انقلابی مبتنی بر بصیرت جنبش دانشجویی، نشان از آن دارد که بازرگان و گروه او، یارای ایستادگی بر آرمان های انقلاب اسلامی -که در رأس آن نفی استکبار است- را ندارند.
۱۳ آبان، علاوه بر آن که هیمنیه ی مستکبرین را شکست، سنتی با خود به ارمغان آورد که می شود آن را سنت "غربال خودی از غیرخودی" نامید. این ویژگی غربالگری ۱۳ آبان، دست کم اولین ضلع مثلث آرمان های بنیادین انقلاب اسلامی -یعنی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی"- که اولین جواز ورود به جرگه ی انقلابیون است را در بر می گیرد.
پس از نخست وزیر موقت، نخست وزیر دهه ی ۶۰ (موسوی)، که بارها از این غربال به خیل انقلابیون ره یافته بود، این بار از ورود به دایره ی انقلاب باز می ماند و این مقدمه ای است برای ره سپاری به موزه ی تاریخ. سوت پایان موسوی و جریان به اصطلاح "سبز" او نواخته شده است و این اعلام ختم حیات سیاسی آنان است.
در این جا سوالی مطرح است و آن این که شماری از فاتحان قله ی استکبارستیزی در سال ۵۸ که امروز در قعر چاه استکبارپذیری گرفتار شده و پیشمان از گذشته بر طبل مبارزه با گذشته ی خویش می کوبند، آیا می توانند صاحبان و میراث داران این حماسه ی بزرگ باشند؟! پاسخ به این سوال را باید به سنت ۱۳ آبان سپرد. گر چه این حماسه قائم به شخص نیست، اما وارثان این حماسه کسانی می توانند باشند که لایق عنوان "دانشجویان پیرو خط امام" باشند. جنبش اصیل دانشجویی به عنوان خالق این حماسه و لایقان عنوان "دانشجویان پیرو خط امام"، میراث داران این حماسه هستند، هر چند که در میان آن ها هستند کسانی که در سال ۵۸ هنوز دست تقدیر پروردگار، هستی آنان را رقم نزده بود.
ما دانشجویان پیرو خط امام، که مدال افتخار پیروی از امام راحل و امام حاضر را بر گردن آویخته ایم، وارثان این حماسه هستیم و در راه مبارزه با استکبار از همه ی هستی خود خواهیم گذشت.
پیش به سوی فتح قله های استکبارستیزی... پیروزی نزدیک است. "نصر من الله و فتح قریب"...
سید علی مسیحا
-----------------------------------------پی نوشت
:۱
-صحیفه ی امام(ره) ، ج15، صفحه29